به گزارش شهرآرانیوز؛ اعضای هیئت مدیره سازمان بورس در جلسهای تصویب کردند که از محل منابع این سازمان ۱۰ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان وام به آنها پرداخت شود. تا اینجای قصه را همه میدانیم. چون طی روزهای اخیر به تیتر یک تمام رسانهها تبدیل شده بود.
در روز انتشار این خبر حتی شایعه شد که مجید عشقی، رئیس سازمان بورس، بازداشت شده است، اما بلافاصله خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضائیه این خبر را تکذیب کرد و کمی بعد مجید عشقی مقابل دوربین خبرنگار صداوسیما قرار گرفت و گفت: «شورای عالی بورس مسئولیت تعیین حقوق، دستمزد و مزایای اعضای هیئت مدیره سازمان بورس را برعهده دارد، بنابراین این مبالغ بر اساس مصوبه شورا پرداخت شده است. این مصوبه فقط برای اعضای هیئت مدیره نیست و برای تمام کارکنان است. سازمان بورس به دلیل شرایط خاصی که دارد و محدودیتهایی که برای کارکنان و مدیرانش وجود دارد، لازم است که این تسهیلات پرداخت شود.»
خبرنگار صداوسیما نیز متأسفانه تنها در نقش پایه میکروفن در این مصاحبه ظاهر شد و از مجید عشقی نپرسید که اگر این وام میلیاردی با بازپرداخت ۱۰ ساله و نرخ کارمزد ۴ درصد در دوران تورم ۴۰ درصدی قابل دفاع است، چرا سازمان بازرسی کل کشور در نامهای به وزیر اقتصاد در این باره هشدار داده است؟
این اتفاق و حواشی به وجود آمده درباره آن باعث شد که به همین بهانه نگاهی به عملکرد مجید عشقی در سازمان بورس و البته فراز و نشیبهای بورس در دوره مدیریت او بیندازیم.
اهالی بازار سرمایه و کسانی که دستی بر آتش معاملات دارند حتما به خاطر دارند که ۱۷ اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۲ دقیقا در زمانی که تمام شواهد و قراین حکایت از این داشت که بازار در مسیر صعود است، به ناگاه شاخص بازار سرمایه ریزش بزرگ و البته پیشبینیناپذیری را تجربه کرد. ریزشی که در ابتدا همه را مات و مبهوت کرد، چراکه کسی علت این ریزش را نمیدانست.
البته طولی نکشید که افشا شد، علت این ریزش درز اطلاعات پنهانی درباره احتمال افزایش نرخ خوراک صنایع پتروشیمی بوده است.
این در حالی است که برابر قانون، تمامی اطلاعات و اخباری که میتواند روی قیمت سهام تأثیرگذار باشد، ابتدا باید در سامانه کدال منتشر شود و در اختیار تمام سهامداران قرار بگیرد تا هیچ گروهی بهواسطه رانت اطلاعاتی نتوانند به سود خود و به زیان سهامداران دست به معامله بزنند.
این فاجعه آنقدر بزرگ و دامنهدار بود که پای نهادهای نظارتی از جمله قوه قضائیه را به بازار سرمایه باز کرد. بیش از یک سال طول کشید که اسامی متخلفان منتشر شود و در نهایت نیز برخوردی با متخلفان نشد و حتی مجید عشقی در جلسه با نمایندگان مجلس حاضر نشد.
اگر نگاهی به نمودار شاخص کل در دوره مدیریت مجید عشقی بیندازیم، همه چیز به ظاهر طبیعی جلوه میکند. شاخص کل در مهرماه سال ۱۴۰۰ در کانال یکمیلیون و ۴۰۰ هزار واحدی قرار داشته است و اکنون بعد از گذشت نزدیک به سه سال در کانال ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار واحد قرار دارد.
این یعنی بازار در این مدت به طور میانگین سالانه ۱۰ درصد و در مجموع حدود ۳۳ درصد صعود کرده است. این اعداد مثبت هستند، اما وقتی این اعداد را با نرخ تورم و ارزش دلاری بورس مقایسه میکنیم، متوجه شکست بازار سرمایه در این مدت میشویم.
بازار سرمایه در یک شرایط ایدهآل باید نبض اقتصاد کشور باشد و با واقعیتهای اقتصادی کشور انطباق داشته باشد. اما ریزش ۱۵۰ میلیارد دلاری ارزش کل بازار سهام در دوران مدیریت عشقی نشان میدهد که این بازار هر روز از واقعیت اقتصاد کشورمان دورتر و دورتر شده است.
به عملکرد عشقی در دوران تصدی صندلی ریاست سازمان بورس انتقادات بیشماری وارد است. بازار سرمایه ایران ۵۰ میلیون سهامدار دارد، اما بر اساس آخرین گزارشهای رسمی، کدهای فعال معاملاتی به کمتر از ۳۵۰ هزار نفر در هفته رسیده است. این یعنی بیشتر سهامداران خرد عطای این بازار را به لقایش بخشیدهاند.
این یعنی خروج پولهای خرد از بازار سرمایه و ورود همین پولها به بازارهای ارز و طلا که به اقتصاد کشور آسیب میزنند یا ورود همین پولها به بازار مکاره رمزارزها که با کلاهبرداری و تقلب همراه است.
اما تازهترین انتقادات به عشقی، تعلل یا غیبت او بعد از ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران بود. بعد از این اتفاق بازار سرمایه طی سه روز حدود ۱۵۰ هزار واحد ریزش کرد و بعد از آن دامنه نوسان به مثبت و منفی یک درصد محدود شد.
مسئله دیگر توزیعنشدن سود سهام عدالت است که بر اساس آخرین گزارشها اکنون بالغ بر ۲۵ هزار میلیارد تومان میشود. در حالی سهامداران عدالت سود عملکرد سال مالی ۱۴۰۱ خود را هنوز دریافت نکردهاند که بسیاری از شرکتهای زیرمجموعه صندوقهای سهام عدالت مجامع سال ۱۴۰۲ خود را هم برگزار کردهاند. پیش از این وعده داده شده بود که سود سهام عدالت تا پایان خردادماه امسال واریز میشود، اما اکنون تابستان رو به اتمام است و هنوز این مهم انجام نشده است.