صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

رئیس مرکز مطالعات تراجنسی دانشگاه علوم پزشکی مشهد: تراجنسیتی ها، شهروندان محترم شهر ما هستند

  • کد خبر: ۲۵۱۴۷۳
  • ۲۸ شهريور ۱۴۰۳ - ۰۹:۴۵
استاد روان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد: من مدام به آن‌ها می‌گویم شما باید نشان بدهید که شهروند محترم بودن، ارتباطی به تغییر جنسیت ندارد. به خانواده‌ها هم می‌گویم این فرزند شماست، محترم است، درس خوان است. الان پزشک شده است. چه کار دارید به اینکه دختر است یا پسر؟

به گزارش شهرآرانیوز؛ «در بدو تولد الزامی است که افراد برای نوزاد خود، جنسیت و نام مشخصی تعیین کنند، اما ازآنجاکه نوزاد انسان نسبت به بسیاری از موجودات دیگر تکامل اولیه کافی را ندارد، امکان اظهارنظر، تنها با توجه به اندام‌های تناسلی وی ممکن می‌شود که البته در قریب به اتفاق مواقع هم جنسیت درست انتخاب و براساس آن شناسنامه‌ای دریافت می‌شود که البته در آن و سایر اسناد سجلی همه ما، تنها آقا یا خانم نوشته شده است و حق انتخاب دیگری برای افراد قائل نشده ایم. این مطلب محدود به ایران و کشور‌های اسلامی هم نیست و در اغلب مناطق جهان دیده می‌شود».

این توضیحات ابتدایی دکتر علی طلائی، استاد روان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، متخصص اعصاب و روان و فلوشیپ فوق تخصصی سایکوسوماتیک است. اگر بدانید که او مؤسس و رئیس مرکز مطالعات تراجنسی دانشگاه علوم پزشکی مشهد و رئیس هیئت مدیره انجمن حمایت از تراجنسی‌های خراسان با نام جدید «سایبان سبز زندگی» هم است و بیش از دو دهه است که علاوه بر چاپ ده‌ها مقاله بین المللی و ترجمه کتاب‌های مرتبط در این زمینه، مشغول درمان و مشاوره دادن به این افراد بوده است، پاسخ‌های تخصصی او را با دقت بیشتری خواهید خواند.   

سؤال این است که چرا ترنس در جامعه ما زیاد شده است؟

واقعیت این است که تعداد آن‌ها بیشتر نشده، بلکه بروز و گزارش آن بیشتر شده است. در گذشته هم این افراد بوده اند، اما فضایی برای ابراز مشکل خود نداشته اند؛ نه قانونی از آن‌ها حمایت می‌کرد، نه شرع و سیستم پزشکی از جزئیات مشکل آنان اطلاع کافی داشت و آن‌ها هم مدام درگیر پنهان کاری بودند. در سال‌های اخیر، چون فضا به درستی ارتقا پیدا کرده است، پزشکانی هستند که پذیرای آنان شده اند، قضات از مشکلشان آگاهی مناسبی دارند و محترمانه با آن‌ها رفتار می‌کنند و پزشکی قانونی هم برای آنان سازوکار دارد. خانواده‌ها هم به مشکل آن‌ها بیشتر گوش می‌دهند و فضای گزارش دادن خودشان بیشتر شده است.   

پیشینه ماجرای تراجنسیت‌ها در ایران به چه زمانی برمی گردد؟

مریم خاتون پورمُلک آرا (متولد ۱۳۲۹ در آبکنار بندرانزلی، متوفی ۶فروردین۱۳۹۱ در تهران) اولین تراجنسی شناخته شده در ایران است و توانست فتوای مشروعیت تغییر جنسیت در ایران را از امام خمینی (ره) بگیرد. ملک آرا اولین انجمن حمایت از بیماران مبتلا به اختلالات هویت جنسی ایران را در سال ۱۳۸۶ با کمک چند تن از پزشکان برای حمایت از تراجنسی‌های ایرانی ثبت کرد.   

داستان او داستان جالبی است. در سال ۱۳۵۳ ملک آرا در ملاقاتی با فرح پهلوی، مشکلات خود را درمیان گذاشت و فرح پهلوی به وی پیشنهاد داد تعدادی از تراجنسی‌ها را جمع کند تا به این افراد امتیازاتی تعلق بگیرد، اما این پیشنهاد به سرانجام نرسید. پس از آن ملک آرا که خود را فردی مذهبی می‌دانست، درپی حکم شرعی خود بود.

وی پس از ملاقات با آیت ا... بهبهانی و توضیح وضعیت خویش پیشنهاد ارسال نامه به امام خمینی را در نجف از طرف ایشان دریافت کرد. مریم خاتون گفته بود: «من به ایشان گفتم همیشه احساس می‌کنم یک زن هستم». در سال ۱۳۵۴ملک آرا (فریدون سابق) که کارمند رادیوتلویزیون ملی ایران بود، پاسخ نامه خود را از امام خمینی (که شاه ایشان را به عراق تبعید کرده بود) دریافت کرد. 

مریم خاتون درباره جزئیات نامه گفته بود: «برای امام نوشته بودم مادرم برای من تعریف می‌کرد که در دوسالگی من با گچ، خودم را مثل زنان آرایش می‌کردم و امام با تصور اینکه من یک دوجنسه هستم، جواب دادند که باید طبق قوانین اسلامی یک زن شوم». در سال ۱۳۵۷ مریم خاتون به پاریس سفر کرد تا با امام خمینی ملاقات حضوری داشته باشد ولی ناموفق بود و پس از آن نیز انقلاب۱۳۵۷ ایران رخ داد و مسیر برای گرفتن این تأیید بسیار سخت شد. ملک آرا از شغل خود اخراج شد و به اجبار به او هورمون‌های مردانه تزریق شد و برای صرف نظر کردن از درخواست خود و سایر درمان‌های اشتباه، تحت درمان روان پزشکان قرار گرفت. 

ملک آرا تسلیم نشد و سعی کرد با روحانیان بانفوذ آن زمان، ازجمله آیت ا... اکبر هاشمی رفسنجانی ملاقات کند. در سال ۱۳۶۳ از طریق دفتر آیت ا... جنتی نامه‌ای برای امام خمینی نوشت که جوابی که آمد، شبیه فتوای اول بود و مربوط به افراد دوجنسی می‌شد. او سعی کرد امام خمینی را در جماران ملاقات کند. ملک آرا کت و شلواری پوشید و قرآن را در پرچم ایران پیچید و کفش‌های خود را از گردن آویزان کرد (مانند حر در واقعه عاشورا) و راهی جماران شد. مأموران امنیتی جلوی او را گرفتند و با وی برخورد کردند ولی آیت ا... سیدمرتضی پسندیده پس از دیدن ملک آرا، شخصا او را داخل منزل برد. پس از ورود، زنان حاضر در خانه به ملک آرا چادری دادند تا وی خود را بپوشاند. 

در همین حال سیداحمد خمینی وارد شد و تحت تأثیر داستان ملک آرا قرار گرفت و قول کمک به او را داد. ملک آرا تحت فشار عصبی بیهوش شد. او گفته بود: «آنجا بهشت بود. فضا، لحظه و همه چیز برای من بهشت بود. در راهرویی بودم و‌ می‌شنیدم که امام خمینی از اطرافیان خود عصبانی هستند و فریاد می‌زنند که چرا با کسی که به ما پناه آورده است، این گونه برخورد می‌کنید و باعث آزار این فرد شده اید.

 امام خمینی گفت: این بنده خداست. امام با سه تن از پزشکان معتمد خود مشورت کردند و درباره تفاوت تراجنسی و دوجنسه و خنثی از آن‌ها پرسیدند. بعد از این همه چیز برای من فرق کرد. برای من چادر و مقنعه بریدند و با صلوات و تبریک، من را وارد حجاب اسلامی کردند». او فتوای مدنظر خود را از امام خمینی گرفت. با صدور فتوا، تراجنسیت به رسمیت شناخته شد و مراجع پزشکی و قانونی با افرادی مواجه شدند که سال‌ها هیچ سامانی نداشتند.   

گفته می‌شود آمار تراجنسی‌ها در ایران، بیشتر از دنیاست، واقعا این طور است؟

اینکه می‌گویند آمار‌های ما از میزان جهانی بیشتر است، صحت ندارد. من با آمار‌های دقیقی که از ادارات پزشکی قانونی ایران جمع آوری کردم و مقاله حاصل از آن در یکی از مجله‌های معتبر بین المللی چاپ شده است، می‌گویم که آمار درخواست تغییر جنسیت در ایران، کماکان بسیار کمتر از کشور‌های غربی است. گرچه پس از صدور فتوای امام خمینی (ره) موجی ایجاد شده بود، اما اینکه برخی به غلط می‌گویند این عمل‌ها همچون جراحی‌های زیبایی، افزایش شدیدتری از سایر کشور‌ها دارد، اصلا درست نیست.   

همه افرادی که تصور می‌کنند تراجنسیتی هستند، باید جراحی شوند؟

پدیده تراجنسیت یک پدیده طیفی است. عده‌ای تصور می‌کنند اگر کسی ادعا کرد جنسیتش مطابق با ظاهرش نیست، باید صددرصد جراحی بشود؛ یعنی آخرین حد و انتهای فرایند تغییر، در حالی که این طور نیست. اسم جدید اختلال هویت جنسیتی، ملال جنسیتی است؛ یعنی ما باید به اندازه‌ای به فرد کمک کنیم که از ملال خارج شود. یک نفر ممکن است با هورمون درمانی و جراحی‌های اولیه احساس کفایت کند و نیازی نیست همه مراحل را طی کند.

یک نفر اگر خواسته اش این است که با حذف و جراحی برخی مؤلفه‌های ظاهری جنسیت اولیه اش و پوشیدن لباس جنس مقابل و نام بردن با اسم دلخواه یا فعالیت در مشاغلِ جنس دلخواهش محدودش نکنند و با این حد، ملال او کاهش یابد و الزاما تقاضای جراحی‌های نهایی را ندارد، اقدام نادرستی است اگر او را که در میانه طیف است، به سوی انتهای طیف هل بدهیم.   

آیا در خراسان رضوی، تراجنسیتی‌ها سازمان یا گروه مشخصی دارند؟

بله، حدود ۱۰ تا ۱۲ سال است تلاش کرده ایم به جامعه تراجنسی‌های استان، احساس هویت بدهیم. در انجمنی که تشکیل دادیم، سعی کردیم کاری کنیم خودشان حامی همدیگر باشند. حمایت معاون دادستان نیز بسیار مؤثر بود. به ما دفتری در مجموعه «شوق زندگی» دادند. استانداری هم بالاخره متقاعد شده است که مجوز انجمن حمایت از تراجنسیتی‌های خراسان را با نام «سایه بان زندگی سبز» تأیید کند. در انجمن به این مددجویان محروم کمک می‌شود تا یک شهروند قابل اعتنا و محترم باشند. 

بار‌ها در جامعه به افراد گفته شده است مگر نمی‌گویی من یک زن هستم؟ پس شبیه همه زنان این شهر، لباس بپوش و قواعد پوشش را رعایت کن، اما تأکید ما بر رفتار محترمانه، تشویق به ازدواج و فرزندآوری و داشتن شغل آبرومند، همواره از آموزه‌های انجمن بوده است. اگر به رفتار‌های خیلی از این افراد نگاه کنید، متوجه می‌شوید که رفتارشان کاملا موقرانه و متین است و زندگی عادی دارند، به حدی که بسیاری از آن‌ها حتی با وجودی که بین ما زندگی می‌کنند، تا زمانی که هویت خود را فاش نکنند، ابدا سایر شهروندان، آن‌ها را  نمی‌شناسند.   

پس برایشان فرهنگ سازی هم می‌کنید؟

خوشحالم که رفتار‌های ناهنجار تراجنسیتی‌ها در سطح شهر با تلاش اعضای انجمن و مرکز مطالعات تراجنسیتی دانشگاه در بیمارستان روان پزشکی ابن سینا بهبود یافته است. در پیدا کردن شغل و مهارت آموزی با سازمان فنی وحرفه‌ای به این مددجویان کمک کرده ایم. در بحث تقویت معنویت و دین مداری به آن‌ها تأکید می‌کنیم خلأ هویتی خود را با کمک دین می‌توانند تقویت کنند. 

بسیاری از آن‌ها با هماهنگی آستان قدس رضوی در پوشش جدید و حتی قبل از عمل جراحی، امکان پیدا می‌کنند که به حرم امام رضا (ع) بروند و عبادت کنند و برخلاف نظر عموم، بسیاری از آن‌ها کاملا متدین هستند. حقیقت این است که نباید چشممان را روی این افراد ببندیم. هرگاه به ارگان‌های مختلف دعوت شده ام، گفته ام که از دو زاویه به این پدیده توجه کنید؛ «ما می‌خواهیم شهر امن و پاک تری داشته باشیم. 

یک بحث این است که تراجنسیتی‌ها هم مانند سایر شهروندان باید در رفاه، آرامش و امنیت روانی باشند و بحث دیگر این است که اگر در چنین شرایطی نباشند، چقدر می‌توانند آسیب برای دیگران به دنبال داشته باشند. درنظر بگیرید که دانشگاه چنین فردی را به رسمیت نشناسد و فردی را که به ظاهر خانم است، یعنی فردی با ظاهر زنانه و ذهن کاملا مردانه را بفرستد به خوابگاه دخترانه. می‌دانید چه اتفاقی می‌افتد؟ بنابراین حمایت از تراجنسیتی ها، حمایت از کل شهر است».   

پس اینکه بسیاری دوست دارند جور دیگری لباس بپوشند، تراجنسیتی نیستند؟

ما واژه‌ای داریم به نام مبدل پوشی. یعنی فرد دوست دارد لباس جنس مقابل را بپوشد یا شغل‌های مردانه داشته باشد. وقتی دلیلش را سؤال می‌کنید، می‌گوید من زن هستم ولی کار‌های مردانه دوست دارم. این‌ها تراجنسیتی نیستند.   

آگاهی از وجود مشکل در جنسیت، چطور آغاز‌ می‌شود؟

اولین پیشنهاد ما به مردم و خانواده‌ها این است که وقتی سرنخ و نشانه‌های این مسئله را در کودک یا نوجوانشان مشاهده کردند یا او خودش در این باره حرفی زد یا اگر حتی در یک فرد بالغ این نشانه‌ها را دیدند، نه نگران شوند نه بترسند. هر سرنخی، نشانه تأیید نهایی نیست. فکر نکنند اگر فرزندشان درباره چنین مقوله‌ای سؤال کرد یا درباره آن حرف زد، ممکن است فرایند تغییرجنسیت در او شکل بگیرد. بعضی‌ها تصور می‌کنند هرقدر دربرابر این موضوع سکوت کنند و به روی فرزندشان نیاورند، بهتر است. باید گفت اولا این مسئله عمیق‌تر و ریشه دارتر از یک گفت وگوی ساده است. همه انسان‌ها در یک زمان از عمرشان، احساسات مرتبط به جنس مقابل را دارند. 

این به معنی این نیست که‌ می‌خواهند تبدیل به جنس مقابل شوند. همه ما مرد‌ها روزی دلمان می‌خواسته است کنار مادرمان آشپزی کنیم یا خانم‌ها دلشان می‌خواسته است یک فعالیت مردانه انجام بدهند. گاهی رنگ‌های زنانه در هنگام خرید کردن، توجه مردان را جلب کرده است یا برعکس. این‌ها نشانه این نیست که ما تراجنسیتی هستیم. فقط گروهی که این ویژگی آن قدر در آن‌ها پررنگ است که در ادامه زندگی در جنس بیولوژیک خود احساس ناتوانی می‌کنند، مشمول این مسئله می‌شوند، پس نترسید و درباره آن حرف بزنید. 

مرحله بعد این است که به افراد خبره این کار مراجعه کنید. به مقوله تراجنسیتی حتی در دانشگاه‌های بزرگ کشور خیلی کم پرداخته شده است. اما در دانشگاه علوم پزشکی مشهد، خوشبختانه این موضوع خوب تدریس می‌شود. فارغ التحصیل‌های ما خیلی بیشتر از شهر‌های دیگر از این مسئله آگاهی دارند، بنابراین این طور نیست که هر روان شناس، روان پزشک یا پزشکی از آن اطلاع کافی داشته باشد.   

پس از مشورت اولیه با متخصص، ممکن است لازم باشد تست‌هایی گرفته شود و ارزیابی‌های بالینی انجام شود. آن وقت به آنان گفته می‌شود که مسئله خاصی نیست یا فرایند اصلاحی به خانواده آموزش داده‌ می‌شود. فقط گزینه‌هایی را که در مدت زمان طولانی نتوانند از این موضوع صرف نظر کنند، وارد فرایند درمان می‌کنیم.  

یعنی چه مدت؟

مطابق منابع معتبر بین ‎المللی، حداقل دو علامت آن هم به مدت حداقل شش ماه را لازم می‌دانند که باعث ملال و افت عملکرد بارز شده باشد تا تشخیص نارضایتی جنسیتی گذاشته شود. اینکه فردی چند هفته، چند علامت، اعلام کند، پذیرفتنی نیست. این‌ها را افراد خبره متوجه می‌شوند نه همه. پس به جای ترسیدن و فشار آوردن روی نوجوان، او را به سوی تیم حرفه‌ای ارزیابی اولیه هدایت کنید. 

تصور نکنید که اگر بیاید سراغ متخصص، بلافاصله مراحل آغاز و از کنترل شما خارج خواهد شد. این‌ها نگرش‌های معیوب است. روا ن پزشک پس از گرفتن شرح حال از خود فرد و خانواده اش و احتمالا انجام تست‌های روان پزشکی، ارزیابی اولیه و گاهی گرفتن آزمایش‌های هورمونی و سونوگرافی، در صورت تأیید تشخیص، خانواده فرد را برای تغییرات آماده می‌کند و نامه‌ای به مقام قضایی نوشته می‌شود. 

همه فرایند با اطلاع مقام قضایی است و هیچ کاری خودسرانه انجام نمی‌شود. سپس در صورت تأیید مقام قضایی، فرد برای ارزیابی تکمیلی به سازمان پزشکی قانونی ارجاع داده می‌شود. در گذشته افراد می‌توانستند با مراجعه اولیه به قاضی، طرح درخواست کنند ولی اخیرا در این منطقه ابتدا لازم است تأییدیه روان پزشک را بگیرند و سپس به سراغ دادگاه بروند. به دستور دادگاه، سازمان پزشکی قانونی یک کمیسیون با حضور اعضای خانواده و فرد برگزار می‌کند.

درصورت تأیید، فرد به جلسات گروه درمانی در دانشگاه علوم تربیتی معرفی می‌شود تا به مدت یک سال و هفته ا‌ی یک جلسه در آن شرکت کند. در این مدت، هم ارزیابی تکمیلی انجام می‌شود و هم اختلالات دیگر فرد همچون افسردگی درمان خواهد شد. مراحل بعدی نیز برایش توصیف می‌شود. حتی مجوز داده می‌شود مدتی با پوشش جنس مقابل در جامعه تردد کند. حتی ممکن است بعضی هورمون درمانی‌های اولیه در این مرحله آغاز شود. 

بعد از اینکه یک سال گذشت، پرونده دوباره به کمیسیون ارجاع داده می‌شود و نتیجه، بررسی و تصمیم گیری می‌شود. سپس قاضی در صورت تأیید، مجوز جراحی می‌دهد. بازهم از این مرحله تا انجام عمل‌های جراحی درصورتی که فرد با چالش جدی مواجه نشود، حداقل دو سال طول می‌کشد. سیستم قانونی و قضات ما در این حوزه، بسیار حساس و سخت گیر هستند و فقط به کسانی مجوز می‌دهند که در انتهای طیف تشخیصی هستند.   

پس از این مرحله، دستور تغییر مدارک هویتی صادر می‌شود؟

بله، البته بستگی به عمل‌های جراحی دارد. تغییر جنسیت با یک عمل خاتمه نمی‌یابد. بعضی جراحی ها، برگشت ناپذیر هستند؛ مثل حذف گناد‌های جنسی و معمولا قاضی در صورت انجام اولین عمل برگشت ناپذیر با تغییر اسناد سجلی موافقت می‌کند.   

گاهی می‌شنویم که فرد بعد از تغییر جنسیت، پشیمان شده است و از طی کردن مراحل ناراضی است. چرا؟

این حرف همان شبهه بین مردم است. حرف شما و آن‌ها براساس مشاهده یک یا دو نفر است. اما باید بپرسید از چه چیزی ناراضی هستند.   

از واکنش آدم‌های اطراف؛ اینکه کسی آن‌ها را‌ نمی‌پذیرد.   

درست است. یکی از مطالب مهم همین است، پس نمی‌گویند از اینکه تراجنسیتی بودم و وارد فرایند تغییر شدم، از اینکه مجوز گرفتم و عمل کردم، ناراحتم. گرچه مسائل دیگر هم مثل کیفیت عمل، مطرح است، اما معمولا می‌گویند چرا با وجود اینکه مثلا زن شدم، زنان جامعه مرا به رسمیت نمی‌شناسند؟ 

یعنی مسئله ما این است که مردم جامعه به جای اینکه آغوش باز کنند و این خلقت خدا را به رسمیت بشناسند، او را نمی‌پذیرند؛ خلقتی که فرد با فرایند بسیار سخت و صرف هزینه‌های گزاف، موفق شده است سیستم قانونی و قضایی را قانع کند که مجوز تغییر بدهد و پس از عمل‌های جراحی که به خصوص در ایران هنوز خیلی پیشرفته نیست و ممکن است مشکلاتی داشته باشد، می‌خواهد بین مردان و زنان عادی زندگی کند، اما کمتر قبولش می‌کنند؛ می‌خواهد ازدواج کند و مشغول کار شود که‌ نمی‌گذارند. درواقع نارضایتی آن‌ها از فشار اقلیت است. 

هر گروه اقلیتی، تحت فشار‌هایی در جامعه است که‌ می‌تواند شامل هر گروهی باشد. ازسوی دیگر آن‎ها که از تغییر جنسیت خود راضی هستند، این قدر در نقش جدید خود پذیرفته شده اند که خوشحالند و به اصطلاح صدایش را درنمی آورند که قبلا چه بوده اند و شما آن‌ها را‌ نمی‌شناسید. آن‌ها خود قبلی شان را پنهان می‌کنند و در هویت جدیدشان وارد می‌شوند.   

آیا درباره نارضایتی از تغییر جنسیت، آماری وجود دارد و بررسی‌ای انجام شده است؟

اتفاقا اغلب این‌ها پشیمان نمی‌شوند. درصد شیوع پشیمانی در جامعه جهانی، بین یک تا ۲ درصد است، اما در ایران کمتر از این است؛ چون ما در انتخاب‌ها سختگیرانه‌تر عمل می‌کنیم. یکی از پایان نامه‌های دانشجوی دستیاری تخصصی روان پزشکی من به همین ارزیابی رضایتمندی تغییر جنسیت آن هم یک سال بعد از عمل جراحی اختصاص داشت و بررسی‌ها نشان داد آمار رضایتمندی بسیار زیاد است.

ناراضی‌ها هم یا از کیفیت عمل‌ها رضایت کامل ندارند یا از برخورد جامعه؛ مثلا می‌گویند کسی حاضر به ازدواج با ما نیست یا پیدا کردن شغل، سخت است؛ برای همین ما در انجمن کار‌های بسیار خوبی کردیم. در همه این سال‌ها با بیش از هزار نفر کار کردم و بیشتر آن‌ها راضی بودند.   

برای جراحی‌ها و درخواست شروع فرایند، سن وسال چقدر اهمیت دارد؟

اعضای خانواده یا فرد برای همه فرایند‌ها باید به محض اطلاع مراجعه کنند؛ مثلا برای پسربچه‌ای که در سیزده سالگی می‌گوید من تراجنسیتی هستم و والدین اهمیت نمی‌دهند و در هجده سالگی می‌آیند، کار بسیار سخت‌تر می‌شود. تمام این چند سال، تستوسترون که هورمون مردانه در بدن است، ترشح می‌شده، صدایش کلفت شده است، سبیل‌ها رشد کرده اند، فک و چانه و شانه‌ها پهن شده اند، فیگور راه رفتن و استخوان بندی، درشت و کاملا مردانه شده است، حالا ما چطور این فرد را به زن ظریفی تبدیل کنیم؟ چقدر امکان داریم؟

استخوان فک را که‌ نمی‌توانیم جراحی کنیم. شانه‌ها را که‌ نمی‌توانیم کم عرض کنیم. بعد زن می‌شود؛ اما خانمی که با زنان دیگر متفاوت است، درحالی که اگر در همان سیزده سالگی مراجعه کرده بود، فرایند بلوغ را به طور موقت، متوقف می‌کردیم. بعد اگر تا هجده سالگی روی حرفش پایدار بود، مراحل را آغاز‌ می‌کردیم و او یک زن با ظاهر عادی می‌شد.   

پس بعد از هجده سالگی، جراحی و کار‌های اصلی شروع می‌شود؟

بله، اقدامات برگشت ناپذیر و جراحی هایش بعد از هجده سالگی انجام می‌شود ولی قبل از آن، اقدامات برگشت پذیر مانند تجویز برخی هورمون‌ها انجام می‌شود. اکنون در حال ترجمه نسخه هشتم قواعد جهانی حمایت از تراجنسیتی‌ها هستیم که هجده سالگی را حذف کرده و گفته است فرد از هر سنی که به بلوغ فکری کامل برسد -که در اسلام به آن سن رشد می‌گوییم- می‌تواند مراحل کار و حتی جراحی را آغاز کند.     

اتفاقا وقتی از سن پایین جراحی کند و وارد دانشگاه شود، خیلی آسان‌تر و زودتر به عنوان یک فرد عادی در جامعه پذیرفته خواهد شد.

یکی از مراجعه کننده هایم زنی است که با شوهر و یک فرزندش آمدند مطبم. والدینش با وجود مخالفت‌های او وادارش کرده بودند ازدواج کند و بچه دار شود. حالا آمده است تا تغییر جنسیت بدهد؛ چون نمی‌تواند جنسیت فعلی اش را بپذیرد. حالا می‌دانید برای آن کودک چه فاجعه‌ای رخ می‌دهد؟ از این به بعد، دو پدر خواهد داشت بدون مادر. این‌ها هوس نیست؛ والدین باید بیشتر مراقب باشند.   

 خدا را شکر که مسئله شرعی این قواعد و جراحی‌ها هم پذیرفته شده است.   

اصلا فتوای امام خمینی (ره) مشکلات را برطرف کرده است. من با اعضای حوزه علمیه مشهد هم جلسه داشتم و در جلسه داوری کتابی که در این زمینه چاپ کرده اند، حضور داشتم. خیلی خوب همکاری کردند. بار‌ها گفته ام یک نفر می‌گوید مغز من مردانه است، اما اعضای بدنم زنانه. چرا انسانیت را به اعضا و جوارح می‌دهید؟

درحالی که اگر انسان اشرف مخلوقات است، به خاطر همین هوشیاری، دانایی و مغز اوست نه به خاطر اعضای جسمی اش. چرا اعتبار را به قسمت حیوانی فرد می‌دهید نه به بخش انسانی ‎اش؟ فرزند بشر از ابتدا که به دنیا می‌آید، توان سخن گفتن ندارد که بگوید تعلق به چه جنسیتی را احساس می‌کند، دیگران از روی ظاهر اعضای تناسلی اش، برایش اسم دخترانه و پسرانه می‌گذارند. ولی آمار‌ها می‌گویند از هر ۱۴ هزار تولد، یکی تراجنسیتی است.   

عدد همین است؟

آمار بین المللی همین است. همیشه می‌گویم فرض کنید مدارس ما پانصدنفره باشد، آن وقت از هر ۲۸ مدرسه مشهد که به آن مراجعه کنید، یک نفر تراجنسیتی است.   

مدارس برای شناسایی دانش آموز تراجنسیتی همکاری می‌کنند؟

بله، همکاری خوب است.   

اگر سن شناسایی به گفته شما این قدر اهمیت دارد، به نظرتان بهتر نیست تست سنجش یا چنین چیزی در بدو ورود به مقطع راهنمایی یا دبیرستان برای شناسایی فرد بگذارند؟

اصلا در بدو ورود به دبستان هم می‌شود کودک را بررسی کرد؛ البته نیازی به تست سنجش نیست. فقط باید معلمان را آموزش بدهیم به جای اینکه بگوییم حرفش را نزن، بدانند چنین مسئله‌ای وجود دارد و اگر رفتار دانش آموزی را مشاهده کردند، او را ارجاع بدهند.   

پس بعد از شش یا هفت سالگی هم این مسئله تشخیص داده می‌شود؟

امکان تشخیص کمتر از این سن هم وجود دارد. نوزادی که چهاردست وپا راه می‌رود، هم نوع اسباب بازی اش را انتخاب می‌کند، پس هرکدام از رفتار‌های کودک، ملاک تشخیص است.   

حمایت شما در انجمن، مربوط به قبل از عمل‌های جراحی است یا بعد از آن؟

هر دو. در دوره‌ای با اداره کل فنی وحرفه‌ای مشهد صحبت کردیم که کلاس‌های ویژه آموزش مهارت آشپزی یا کار در کافی شاپ برگزار کردند تا اعضای انجمن بتوانند مهارتی بیاموزند و دنبال کار‌های نادرست نباشند. همین جا هم در بیمارستان ابن سینا غرفه‌هایی برپا کردیم تا این افراد محصولاتشان را بفروشند. شهرداری یا بهزیستی باید به شیوه‌های مختلف از این افراد حمایت کنند. 

این‌ها قشر محروم و آسیب پذیری هستند که وقتی حمایت می‌شوند، خیلی خوب قابلیت هایشان را نشان می‌دهند. من مدام به آن‌ها می‌گویم شما باید نشان بدهید که شهروند محترم بودن، ارتباطی به تغییر جنسیت ندارد. به خانواده‌ها هم می‌گویم این فرزند شماست، محترم است، درس خوان است. الان پزشک شده است. چه کار دارید به اینکه دختر است یا پسر؟ او را پس نزنید و محکوم نکنید.

***

تعریف برخی واژه‌ها؛ انجمن تخصصی جهانی سلامت دگرباشان (WPATH)

جنس: جنس معمولا براساس ظاهر اندام‌های تناسلی خارجی در زمان تولد به‌عنوان مرد یا زن تعیین می‌شود. زمانی که اندام‌های تناسلی خارجی مبهم هستند، سایر اجزای جنس (اندام‌های تناسلی داخلی، جنس کروموزومی یا هورمونی) برای تعیین جنس درنظر گرفته می‌شود. برای بیشتر افراد، هویت و عرضه جنسی با جنس آنها که در زمان تولد تعیین شده است، مطابقت دارد. برای افراد تراجنسی، دگرباش و دارای جنسیت نامنطبق، هویت و عرضه جنسی با جنس تعیین‌شده در زمان تولدشان، تفاوت دارد.

جراحی تغییر جنسیت (جراحی تطبیق/ تأیید جنسیت): عمل یا اعمال جراحی است که برای تغییر صفات اولیه یا ثانویه جنسی به‌منظور تطبیق آناتومی فرد با هویت جنسی وی انجام می‌شود. جراحی تغییر جنسیت می‌تواند بخش مهمی از درمان طبی ضروری برای کاهش نارضایتی جنسی باشد.

هویت جنسی: حس درونی یک فرد برای مذکر بودن (یک پسر یا یک مرد)، مؤنث بودن (یک دختر یا زن)، یا تعلق جنسی دیگر (مانند پسر-دختر یا دختر-پسر، دگرباش، جنسیت نامعمول، اخته)

جنسیت نامنطبق: صفتی برای توصیف افرادی که هویت، نقش یا عرضه جنسی آنها با آنچه برای جنس تعیین‌شده‌شان در فرهنگ و بازه تاریخی مدنظر معمول است، تفاوت دارد.

تراجنس: صفتی برای توصیف افرادی که صفات اولیه یا ثانویه جنسی خود را از طریق مداخلات طبی زنانه‌ساز یا مردانه‌ساز (هورمون یا جراحی) معمولا به همراه تغییری دائمی در نقش جنسی، تغییر داده‌اند یا به‌دنبال تغییر آن هستند.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.