صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

رنج ما در «مثل ماه»

  • کد خبر: ۲۶۱۰۷
  • ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۰۹:۳۴
گفت‌وگو‌ی شهرآرا با نخبگان افغانستانی محله گلشهر
محمدرضا هاشمی/شهرآرانیوز - سه‌شنبه‌شب برنامه «مثل ماه» که در لحظات افطار از شبکه سوم پخش می‌شود، میزبان ۲ نخبه افغانستانی‌ایرانی بود؛ دکتر فهیمه علیزاده و محسن رضایی که هردو مادر ایرانی و پدری افغانستانی دارند. این برنامه تلویزیونی تفاوتی مهم با دیگر برنامه‌هایی داشت که صداوسیما با موضوع مهاجران افغانستانی تا کنون پخش کرده است. هر ۲ میهمان به موضوع‌هایی اشاره کردند که شنیدن آن برای مخاطب جالب بود. هر ۲ از قوانین سخت‌گیرانه مهاجرت حرف زدند و محدودیت‌هایی که در این سال‌ها باعث آزارشان شده بود. از طرفی، اظهارات مجری هم موافقان و مخالفان زیادی داشت. او معتقد بود قانونی که مادر را نادیده می‌گیرد، باید خیلی جدی در آن بازنگری شود.

من زیر سایه یک مادر ایرانی بزرگ شده‌ام
محسن رضایی، قهرمان تکواندو و عضو تیم ملی تکواندو افغانستان است. پدر او افغانستانی و مادرش ایرانی است. رضایی در برنامه «مثل ماه» با اشاره به اینکه مادر ایرانی‌اش اصرار زیادی داشت که شناسنامه بگیرد و اینجا را سرزمین مادری‌اش می‌دانست، از مشکلاتی گفت که به‌واسطه ازدواج مادرش با یک مرد افغانستانی برای او ایجاد شده بود: در ایران به دلیل مهاجربودنمان اجازه حضور در هیچ رویداد حرفه‌ای را نداشتیم، اما وقتی من برای اولین‌بار به افغانستان رفتم، در روز اول اقامت در کابل و بعد از انجام مسابقات و کسب مقام اول، عضو تیم ملی تکواندوی افغانستان شدم و حالا ۴ سال از آن زمان می‌گذرد و من نامزد کسب سهمیه المپیک ۲۰۲۱ شده‌ام. من زیر سایه مادرم بزرگ شده‌ام. او یک زن ایرانی است و حق زیادی به گردن من دارد. اگر من به یک ایرانی بی‌احترامی کنم، انگار به مادرم بی‌احترامی کرده‌ام. اگر قبل از رفتنم به افغانستان در تیم ملی ایران پذیرفته شده بودم، قطعا می‌ماندم، اما حالا تمام عشق و علاقه‌ام تیم ملی تکواندوی افغانستان است.
محسن رضایی در گفت‌وگو با شهرآرا درباره بازخورد‌هایی که بعد از حضور در برنامه «مثل ماه» گرفته است، می‌گوید: من بازخورد منفی دریافت نکردم. حتی دوستان ایرانی من هم نظر خوبی داشتند؛ هرچند که نتوانستم بعضی حرف‌هایی را که دوست داشتم در این برنامه بیان کنم. چون حرف‌های ما واقعی بود، از آن استقبال شد. جامعه ایران مهاجران را به چشم کارگران و افرادی می‌بیند که همیشه در شغل‌های سطح پایین فعالیت داشته‌اند و به نظر من رسانه‌ها در این‌باره نقش مهمی داشته‌اند؛ درحالی‌که این‌طور نیست و ما در میان مهاجران چهره‌های موفق زیادی داریم.
رضایی، اما همچون دیگر هم‌وطنانش از محدودیت‌های مهاجران در ایران گله می‌کند: این محدودیت‌ها به افغانستانی‌ها اجازه نداده است که در طول این سال‌ها توانایی‌های خود را آن‌طور که باید بروز دهند. من از مردم مشهد تشکر می‌کنم. آن‌ها در مقایسه با برخی شهر‌های ایران با افغانستانی‌ها برخورد مناسب‌تری داشته‌اند. همین نگاه باعث شده است که مهاجران در مشهد شکوفایی بیشتری داشته باشند. من توقع دارم که مهاجران افغانستانی و ایرانی‌ها به یک چشم دیده شوند. من این حق را دارم که در ایران حداقل یک گواهی‌نامه داشته باشم، اما ندارم.

افغانستانی‌ها تا کی در ایران مهاجرند؟
فهیمه علیزاده، دیگر میهمان برنامه «مثل ماه» بود. او دانشجوی ترم آخر رشته پزشکی است. علیزاده همچون رضایی از مادری ایرانی و پدری افغانستانی متولد شده است. او در این برنامه از سختی‌های تحصیل، بحران هویت و ازدواج مهاجران افغانستانی صحبت کرد: مثل دیگر بچه‌های افغانستانی در شرایط سختی بزرگ شدم. دانش‌آموزان افغانستانی همیشه یک‌ماه دیرتر از دانش‌آموزان ایرانی به مدرسه می‌رفتند، چون بخش‌نامه ثبت‌نام مهاجران همیشه دیر می‌آمد. سال دوم دبیرستان بودم که اقامتم در ایران به مشکل خورد. با اینکه نسل جدید مهاجران افغانستانی در ایران به دنیا آمده‌اند، در ایران زندگی کرده‌اند و تابه‌حال به جایی سفر نکرده‌اند، از نگاه قانون باز هم مهاجرند. من از طریق ازدواج با مرد ایرانی شناسنامه گرفتم و زمانی که می‌خواستم به این برنامه بیایم، خیلی‌ها از من خواستند که حرف دلشان را بزنم.
فهیمه علیزاده در گفت‌وگو با شهرآرا در کنار بازخورد‌های مثبتی که از حضورش در برنامه «مثل ماه» گرفته است، می‌گوید: البته این حضور به مذاق بعضی‌ها خوش نیامده است. من وقتی اظهارنظر مثبت مردم را در فضای مجازی خواندم، خیلی لذت بردم، اما خب عده‌ای هم ناراحت شدند. دلیلش هم روشن بود؛ آن‌ها به حضور افغانستانی‌ها در ایران اعتراض داشتند و دارند، اما واکنشی که از مادران ایرانی گرفتم، خیلی ارزشمند بود.
علیزاده معتقد است حضور جمع‌ها و تشکل‌های فرهنگی و هنری مهاجران در گلشهر باعث شده است که چهره‌های موفق بیشتری در مقایسه با دیگر محلات مهاجرنشین ایران از این محله ظهور کنند: نخبه‌های افغانستانی روزی سفیر ایران خواهند شد و هر جای دنیا که بروند از ایران به‌نیکی یاد خواهند کرد. مشهد محل تولد من است و محل تولد انسان با مکان‌های دیگر تفاوت دارد. با همه این‌ها من نتوانستم روی محل تولدم اسم وطن بگذارم. وطن برای من جای دیگری بود و متأسفانه حتی سرزمین پدری‌ام را هم ندیده‌ام. این دوگانگی و بی‌هویتی به مسئله بزرگی برای من تبدیل شده است. البته من نمی‌دانم چرا بعضی از مردم ایران با مهاجران افغانستانی مشکل دارند؛ درحالی‌که افغانستانی‌ها خدمات زیادی به جامعه میزبان ارائه داده‌اند. دوست دارم چهره‌ای که سال‌های قبل در تلویزیون از افغانستانی‌ها نشان داده می‌شد و همچنان گاهی نمایش داده می‌شود، هرگز تکرار نشود. تا همین چند سال قبل سهم من افغانستانی از تلویزیون، تماشای اخبار جنگ افغانستان بود؛ دیدن کشتار‌های طالبان، ماشین‌های انتحاری و دست‌آخر آمار کشته‌ها و زخمی‌ها. گه‌گاه هم در صفحات حوادث روزنامه‌ها جنایت یک افغانستانی به پای تمام افغانستانی‌ها نوشته می‌شد. این نگاه خشمگینانه طی سال‌ها با کمک چهره‌های فرهنگی و هنری ایرانی در کنار نخبگان افغانستانی تعدیل شد و حالا رسانه‌های داخلی و به‌خصوص مردم ایران نظر دیگری درباره آن‌ها دارند.

آینده روشن است...
محمدکاظم کاظمی، شاعر نام‌آشنای افغانستانی، دراین‌باره می‌گوید: تا جایی که به‌خاطر دارم، سال ۱۳۸۷ من اولین‌بار به‌عنوان یک افغانستانی فرهنگی به شبکه یک سیما دعوت شدم و بعد از آن در سال ۱۳۹۲ در برنامه «راز» شبکه ۴ حضور یافتم و در این برنامه برای اولین‌بار توانستم خیلی واضح و شفاف از مشکلات جامعه مهاجران افغانستانی ساکن ایران حرف بزنم.
در سال‌های اخیر نخبگان و چهره‌های موفق افغانستانی ساکن ایران در برنامه‌های مختلف تلویزیون حضور پیدا کردند. مثلا برنامه تلویزیونی «خونه‌به‌خونه» در یکی از فصل‌های خود میزبان «خانواده وفا» بود؛ خانواده‌ای که در ادامه با رأی بینندگان برنامه اول شد. مسابقه تلویزیونی «عصر جدید» هم میزبان گروه‌های ورزشکار افغانستانی بود. دکتر احمدشاه فرهت، متخصص کودکان، به برنامه خندوانه رفت؛ محمدکاظم کاظمی چند سال قبل میهمان «ماه عسل» شد و روزنامه‌ها و دیگر رسانه‌های ایران هم در طول دهه ۹۰ تلاش کردند چهره‌ای متفاوت و همدلانه از مهاجران افغانستانی ساکن ایران به مردم نشان بدهند، اما متأسفانه هیچ‌کدام از این اقدامات باعث نشد که دولت و قوه مقننه نگاه خود را به قوانین و جمعیت افغانستانی ساکن ایران را که نسل سوم و چهارم آن‌ها در این کشور به دنیا آمده‌اند، تغییر دهند. قانون تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی در مهر سال ۱۳۹۸ از سوی رئیس مجلس ابلاغ شد. همین چند روز پیش خبر رسید این قانون در انتظار تصویب هیئت وزیران است که درصورت تصویب می‌تواند جمعیت زیادی را از سردرگمی نجات دهد. در کنار همه این‌ها، اما دستور رهبر معظم انقلاب مبنی بر اینکه هیچ دانش‌آموز افغانستانی نباید از تحصیل محروم شود، نشان داد نگاه ایشان به افغانستانی‌های مهاجر از سایر مسئولان اجرایی کشور متفاوت است.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.