گفتوگو با مهرداد صدقی، نویسنده خراسانی «آخرین نشان مردی»، که این شبها سریالی با اقتباس از این کتاب از شبکه ۵ پخش میشود.
شکیبا افخمی راد/شهرآرانیوز - این روزها مجموعه تلویزیونی «پدرپسری» به کارگردانی محمدرضا حاجی غلامی روی آنتن شبکه ۵ رفته است. سریالی که داستانش اقتباسی از کتاب «آخرین نشان مردی» به قلم مهرداد صدقی، طنزپرداز و نویسنده خراسانی، است. این طنزپرداز را بسیاری با اجرای بخش قصههای بجنورد در برنامه رادیو شب به یاد میآورند.
او تا امروز ۱۱ کتاب منتشر کردهاست و عمده محبوبیتش نیز به سهگانه آبنباتها یعنی کتابهای «آب نبات پستهای»، «آب نبات هلدار» و «آبنبات دارچینی» برمیگردد. این آثار ماجراهای پسربچهای بازیگوش و سربههوا به نام محسن را در فضای بومی شهر بجنورد به زبانی طنز روایت میکند.
کتاب «آخرین نشان مردی» او نیز مجموعه داستانهایی با شخصیتهای ثابت و رویدادهای متنوع طنزآمیز است. داستانهایی که این روزها در قالب سریال «پدر پسری» به تصویر کشیده شدهاند. به بهانه پخش این سریال در ایام ماه مبارک رمضان به سراغ صدقی رفتیم و با او به گفتوگو نشستیم.
استقبال از «آخرین نشان مردی»
بخش اول گفتوگویمان با صدقی را به کتاب «آخرین نشان مردی» که سال ۱۳۹۷ منتشر شده و «پدر پسری» که اقتباسی از آن است اختصاص میدهیم. این نویسنده «آخرین نشان مردی» را از زبان حامد، دانشجویی که در حال نوشتن پایاننامه خود است نقل میکند. در واقع هر روز و در هنگام نوشتن پایاننامه اتفاقات و بحثهای جالبی درباره حامد اتفاق میافتد که روند نوشتن پایاننامه را تحتتأثیر خود قرار میدهد و داستان را به طنز تبدیل میکند.
صدقی درباره ایده «آخرین نشان مردی» توضیح میدهد: «زمان نگارش این کتاب که ابتدا به صورت داستانهای اپیزودیک در روزنامه بیقانون منتشر میشد، من درگیر نوشتن پایاننامه دکتریام بودم. یعنی ایده از آنجا شکل گرفت، اما این به آن معنا نبود که اتفاقاتی که برای خودم بیفتد را در این مجموعه بنویسم و داستانهای کتاب با ماجراهایی که آن زمان برای من رخ میداد هیچ ارتباطی نداشته باشد.»
او در ادامه به میزان استقبال مردم از کتابش اشاره میکند: «خوشبختانه «آخرین نشان مردی» با استقبال خوبی از سوی مخاطب روبهرو شد که نشان میدهد که مردم جامعه با وجود فشارهای اقتصادی نیازمند آثاری هستند تا بتوانند لحظاتی با آن از دنیای واقعی فاصله بگیرند.»
شکلگیری همکاری بدون دخالت در کار نویسندگان
صدقی با اشاره به اینکه اولینبار است از یکی از آثارش اقتباس صورت میگیرد، درباره چگونگی شکلگیری همکاری با سریال «پدر پسری» توضیح میدهد: «تعدادی از عوامل شبکه ۵ کتاب «آخرین نشان مردی» را مطالعه کرده بودند و به این نتیجه رسیدهبودند که این کتاب میتواند برای یک اثر کمدی موقعیت مورد اقتباس قرار گیرد. از اینرو پیشنهادش را با من و باشگاه فیلم سوره (ناشر کتاب) مطرح کردند. ما نیز با انجام این کار موافقت کردیم و همکاری ما مرداد ماه سال گذشته شروع شد.»
او همچنین از میزان تعامل خود با گروه نویسندگان این مجموعه در طی مدت نگارش متن آن میگوید: «من در این سریال طراحی مسیر داستان و نوشتن خلاصه قسمتها را برعهده داشتم. چون بعضی از داستانهای کتاب قابلیت تبدیل شدن به تصویر را نداشت یعنی یا خیلی دیالوگ محور بود یا اتفاقات دراماتیکی در داستان رخ نمیداد. شخصیتهای جدیدی نیز به بعضی داستانها اضافه کردم.»
صدقی با تأکید بر اینکه علاقهای به دخالت در کار نویسندگان نداشته و ترجیح میداده گروه آزادی عمل نسبی داشتهباشند، میگوید: «من در حد تعیین طرح کلی و نقشه راه سریال با نویسندگان همراه بودم و از جزئیات مجموعه مانند بازیگران، دیالوگها و سکانسها اطلاعی نداشتم. در واقع اینکه به شکل جزئی در هر قسمت چه اتفاقاتی رخ میدهد بر عهده تیم نویسندگان سریال بودهاست.»
تفاوت میان کتاب و سریال
اگر نگاهی به بهترین آثار سینمایی و سریالهایی که از کتاب اقتباس شدهاند داشته باشیم میبینیم همیشه تفاوتهایی میان متن کتاب و فیلمنامه وجود دارد. کتاب «آخرین نشان مردی» و سریال «پدر پسری» نیز از این قضیه مستثنا نیست.
به نظر صدقی مجموعه داستانها وقتی میخواهند به کار تصویری تبدیل شوند نیاز به تغییر دارند. از اینرو در اقتباس قرار نیست خیلی به متن کتاب وفادار ماند.
او دراینباره توضیح میدهد: «وقتی فردی مینویسد دنیای خودش را خلق میکند و سعی میکند آن المانهای دوستداشتنی خودش را تصویرسازی کند، ولی زمانی که اثر به شکل فیلم یا سریال در میآید قاعدتا مسائل دیگری وارد قضیه میشوند. معمولا نیز این واقعنمایی نمیتواند انتظارات خیلی از مخاطبان را در تمام آثار اقتباسی برآورده کند، اما این به معنای ضعیف بودن اثر اقتباسی نیست. تنها این نکته را یادآوری میکند که کار رسانه عوض شدهاست و باید آن الزامات تصویر رعایت شود.»
این نویسنده با تأکید بر اینکه با اقتباس موافق است میگوید: «حامد در کتاب من یک دانشجوی نرمال و باشخصیت است که اتفاقات طنزآمیز و غیرمنتظره برای او رخ میدهد. اگر من جای عوامل سریال بودم سعی میکردم حامد را در مرکز شوخیها قرار ندهم و یک تضاد شخصیتی بین او و اطرافیان و موقعیتی که باعث خنده میشود ایجاد کنم. اما اینها همه تفاوت در نگاه کارگردان است و باید به این تفاوت سلیقهها و نگاه سازنده فیلم احترام گذاشت.»
با این حال او باوردارد تفاوتهایی که در متن کار ایجاد شده میتواند خیلی از مخاطبان را راضی کند.
همچنین به نظر صدقی اسم «آخرین نشان مردی» کمی شیطنت داشته و برای نام این سریال، «پدر پسری» اسم مناسبتری است.
استفاده از ظرفیتهای بومی در روایت داستان
در بخش دیگری از گفتوگویمان با مهرداد صدقی درباره فضای کاریاش در عرصه نویسندگی صحبت میکنیم. این نویسنده بجنوردی که برخی از آثارش را در حالوهوای فضای بومی روایت کرده، دلیل دور شدنش از این فضا را اینگونه توضیح میدهد: «من حدود ۱۱ کتاب دارم که فقط در میان آنها داستان سهگانه آبنباتها (که سوغاتی شهر بجنورد است) در فضای بومی اتفاق میافتد. حقیقتا برای بقیه داستانها این نیاز را احساس نکردم که بخواهم آنها را در فضای بومی تعریف کنم.»
از او درباره چگونگی ارتباط مخاطب با داستانهای بومیاش میپرسم که میگوید: «من این آثار را به شکل خاص برای همشهریهای خودم ننوشتم، بلکه در نوشتن داستانهایم همه فارسیزبانان را در نظر گرفتهام. از اینرو وقتی از ظرفیتهای بومی استفاده میکنم حواسم هست، طوری ننویسم که برای سایر هموطنان و فارسیزبانان گنگ باشد یا آنقدر روی فضای شهر بجنورد متمرکز شوم تا مخاطبان دیگر از قصه آن سر درنیاورند.» البته این طنزپرداز باوردارد هرجای خراسان گنجینهای از هنر، ادبیات، تاریخ و فرهنگ است که همه آنها میتواند زمینهساز و منشأ برای ایدههای ناب داستانی باشد.
صدقی همچنین جزو نویسندگانی است که بیشتر در آثارش به سراغ طنزهای داستانی رفتهاست درحالی که این روزها از طنزهای سیاسی بیشتر استقبال میشود. او دراینباره توضیح میدهد: «من بسیاری از کارهایی که در تلویزیون و برخی از مطبوعات در این چند سال انجام میشود را سیاسی نمیدانم و به آنها آثاری سیاستزده میگویم. در واقع بسیاری از آثاری که به اسم کار سیاسی مطرح میشوند بیشتر به شکل توریستی به مسائل اجتماعی و سیاسی نگاه میکنند و صرفا برای جلب توجه بیشتر از مضامین سیاسی بهره میگیرند.»
این نویسنده با اشاره به اینکه خودش نیز علاقهمند ورود به کارهای سیاسی یا به شکل سیاستزده آن نیست میگوید: «من متن اجتماعی مینویسم و در فحوای کلامم بالأخره به مفاهیم سیاسی نیز اشاره میکنم. ولی بیشتر از این نمیخواهم به این حوزه ورود کنم. چون علاقهای ندارم با استفاده از اتفاقات روز، نگاه توریستی و بهرهگیری از رخدادها به شکل خیلی سطحی به دنبال مخاطبم بروم.»
او درباره الگوهایش در طنزنویسی میگوید: «من از خیلی از بزرگانی که در عرصه طنز در سینما و ادبیات مینوشتند و مینویسند مثل چارلی چاپلین، وودی آلن و خیلی از کمدینهای بزرگ دیگر و یا در ادبیات از افرادی، چون ایرج پزشکزاد، ابوالفضل زرویی نصرآباد، منوچهر احترامی، مرحوم گل آقا و حتی نسل جوانتر که خیلیهایشان آثار درخشانی دارند بهره گرفتهام و میگیرم.»
این نویسنده همچنین از علاقهاش به خواندن مطالب جدی درکنار آثار طنز یاد میکند: «اگر طنزنویس فقط بخواهد آثار طنزآمیز منتشر شده را بخواند به لحاظ وسعت دانش و آگاهی خلأ در آثارش دیده میشود. همچنین به همان نسبت هرقدر دانش عمومی او بالاتر برود میتواند در خلق اثر به او کمک کند.» صدقی درباره برنامههای آینده خود نیز توضیح میدهد: «این روزها مشغول نوشتن فیلمنامهای به اسم «سی سالگی» هستم و به محض آنکه تمام شود نگارش کتاب بعدی خودم را که اثری کاملا جدی است، شروع میکنم.»