به گزارش شهرآرانیوز، چند سالی است که برخی مشکلات گریبان اهالی قلم را گرفته است و به این راحتی دست از سر آنها برنمی دارد.مشکلاتی که گاهی با عنوان رعایت نشدن حق کپی رایت سراغشان می آید و گاهی با عنوان نداشتن صنفی واحد خودنمایی می کند. در این گزارش به مشکلاتی می پردازیم که اهالی قلم با آن روبه رو هستند.
مهدی افشار مترجم، در خصوص مسائل و مشکلات مترجمان گفت: الان یک نسل جدیدی به ترجمه کتاب ها روی آورده اند. این مسئله به دلیل فارغ التحصیلان زیادی است که دانشگاه ها در رشته های مترجمی به بازار کار وارد کرده اند.برخی از این افراد قابلیت و توانایی لازم را برای ترجمه آثار دارند و با کسب تجربه های بیشتر کیفیت ترجمه آنها بهتر می شود، ضعفی که در ترجمه امروز می بینیم به ناتوانی مترجمان و نا آشنایی آنها به زبان فارسی برمی گردد.
او افزود: ممکن است مترجمی متن کتاب را به خوبی فهمیده باشد اما نتواند به زبان فارسی به زیبایی بیان کند و زیبایی و بلاغت لازم در ترجمه اش نباشد. مرحوم دریابندری از مترجمانی متعلق به نسل گذشته بود بیش از آنچه انگلیسی بداند با زبان فارسی آشنایی داشت و به نوعی گلستان و بوستان را حفظ بود وقتی مترجمی زبان فارسی را به خوبی بداند می تواند کارهای ارزشمندی را خلق کند.
افشار ادامه داد: مترجم باید دانش لازم را برای ورود به مطلبی خاص داشته باشد در غیر این صورت زبان او نازیبا می شود. مترجمان رمان های یک نویسنده خاص را ترجمه می کنند. برای مثال اگر تنها آثار دیکنز را ترجمه کنند، چنان مهارتی پیدا می کنند که می توانند زبان دیکنز را راحت تر بیان کنند. مسئله دیگری که مترجمان با آن روبه رو هستند رعایت قانون کپی رایت است، این موضوعی قدیمی است و رعایت آن در ایران با توجه به محدودیت های تیراژ کتاب، کار انتشار کتاب های ترجمه را مشکل می کند.
او تصریح کرد: اگر مترجمی کار ارزشمندی انجام بدهد و بخواهد اثری را ترجمه کند اگر کتاب را از نویسنده اصلی یا ناشر اصلی آن تهیه کند باید مبلغی برای مثال ۵۰ هزار دلار به او بپردازد. مگرچقدر میتواند از فروش کتاب به دست بیاورد که ۵۰ هزار دلار آن را به ناشر یا نویسنده اصلی بپردازد از این رو در شرایط کنونی رعایت کپی رایت کتابهای خارجی معنا ندارد، اما در داخل هم با مشکل رعایت نشدن حق کپی رایت ترجمههای منتشر شده روبه رو هستیم. فردی چهار کلمه از یک کتاب را تغییر میدهد و نام خود را روی آن میگذارد. گاهی افرادی به من مراجعه میکنند برای پیدا کردن کسی که از روی کتابهای فارسی بنویسد آیا دزدی با دزدی فرق میکند؟
این مترجم بیان کرد: متاسفانه موارد زیادی دیده می شود که متن کتاب ترجمه شده ای را تغییر می دهند و آن را به نام خود در انتشارات دیگری چاپ می کنند باید یک کنترل ونظارتی روی آن باشد.اگر مترجمان یک صنف داشتند وطبقه بندی می شدند هرکسی به این حوزه وارد نمی شد و هر دختربچه ای کتاب ترجمه نمی کرد و از اتحادیه مترجمان برای ترجمه کتاب مجوز می گرفت.
او ادامه داد: هرکسی در اتحادیه مترجمان امتحان می داد طبقه بندی وموضوع بندی می شد و آثار افرادی مانند نجف دریابندری وسیدحسن حسینی را دوباره ترجمه نمی کردند. مخالف ترجمه دوباره آثار نیستم باید مترجم دوم بتواند اثر زیباتری بیافریند. خلا دیگری که داریم نقد کتاب های ترجمه است باید این مشکل برطرف شود در بنیاد ادبیات داستانی داشتم نقد ترجمه را راه اندازی می کردم که متاسفانه متوقف شد و ادامه پیدا نکرد.
حسین اسرافیلی از شاعران کشورمان درباره مشکلات شاعران گفت: یکی از مشکلاتی که شاعران با آن روبه روهستند این است که جایی از آنها حمایت نمی کند و یک اتحادیه و صنفی برای حمایت وجود ندارد. اگر شاعری در جایی شاعر باشد از همانجا حمایت های مختصری دریافت می کند.متاسفانه ناشران به گیشه نگاه می کنند و چون سودی از فروش کتاب نصیبش می شود شعر کسی که هیچ ارزش ادبی ندارد را منتشر می کنند.
ناشرانی که پول تنها ملاکشان برای انتشار مجموعه شعر است
او افزود: شاعر برای انتشار کتابش باید به ناشر پول بپردازد. از سوی دیگر ناشر به ارزشمندی اثر و افزودن ابیات غیر تکراری به ادبیات توجهی نمی کند؛ شما به ناشر پول بدهید هر متن بی ارزشی را برایتان در هزار نسخه منتشر می کند در نتیجه آثار شاعرانی که از این امکان برخوردار نیستند، می ماند و منتشر نمی شود؛ شاعری که خوب و آبرومند است باید اثرش را با حداقل ۵ میلیون تومان منتشر کند اما به جای اینکه به او حق تالیف بدهند از او پول می گیرند.
این شاعر ادامه داد: شاعر توانایی پخش کتابش را ندارد در نتیجه دو اتاقش پر از کتاب میشود وخانواده اش به او اعتراض میکنند. مگر شاعر انتشاراتی دارد و می تواند کتاب هایش را پخش کند. کسی هم که کتاب شاعر را پخش میکند کتاب را با ۵۰ درصد قیمت آن از شاعر میخرد. این مشکل با یک گفت و گو حل نمیشود بلکه باید شاعران، ناشران و مسئولان فرهنگی در این باره با یکدیگر صحبت کنند.
اسرافیلی تصریح کرد: درمملکتی که هزار نفر شاعر هستند، کتاب در تیراژ ۲۰۰ تا نهایت ۵۰۰ نسخه منتشر می شود. نهادهای فرهنگی مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید این آثار ارجمند را برای کتابخانههای عمومی تهیه کنند در این صورت هم کتابخانه هایشان به روز میشود هم مجموعه شعری که منتشر شده است روی دست شاعر نمیماند. به نظرمن باید چند جلسه میان شاعران، مسئولان فرهنگی، ناشران و نویسندهها برگزار و درباره این موضوعات صحبت شود.
او ادامه داد: هرکسی که پول دارد هر شعر بی ارزشی را منتشر می کند و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خط قرمزهایی دارد و تنها به همین خط قرمزها توجه می کند. کاری ندارد به اینکه شعر ارزش ادبی و شاعرانگی دارد یا نه، و به نثر بسیار سطحی که به صورت پلکانی نوشته شود مجوز انتشار می دهد.این ها مشکلات و معضلاتی است که شاعران با آن درگیر هستند ولی مسئولان فرهنگی حتی کوچکترین احساس خطری نسبت به فرهنگ جامعه نمی کنند.
این شاعر گفت:شعرهایی با یک بیان شاگرد شوفری سروده می شود درصورتی که شعر باید زبان فاخر، ارزشمند و ارجمند داشته باشد برخی با بیان رفتارهای کوچه بازاری شعر می گویند و اسمش را شعر می گذارند. وزارت ارشاد باید ارجمندی زبان،داشتن شاعرانگی وملزومات ابتدایی شعری را جزء ویژگی های اولیه مجموعه های شعر قرار دهد و به آنها در صورت داشتن این ویژگی ها مجوز انتشار بدهد نه اینکه بگوید کتاب را منتشر می کنند، مردم نمی خرند و خودش دیگرمجموعه شعر منتشر نمی کند.
اسرافیلی گفت: مسئولان فرهنگی چه مسئولیتی دارند؟چقدر کتاب های منتشر شده به ادبیات می افزاید یا از آن می کاهد؟ این آثار به ادبیات لطمه می زند. این ها مسائلی است که مسئولان باید به آن بیندیشند و برای حل آن فکر کنند.
منبع: باشگاه خبرنگاران