با شیوع کرونا و بهویژه همه گیرشدن این ویروس، یکی از موضوعات درخور توجه در وضع روابط و نظام بین الملل، دوران پس از کروناست. در این بین، تحلیلگران مختلف از چهرههای رسانهای تا نظریه پردازان بزرگ روابط بین الملل در سطح جهانی از منظرهای مختلف به این موضوع پرداخته اند. هدف اصلی این یادداشت، مرور این تحلیلها و ارائه نوعی جمعبندی انتقادی از دیدگاههای موجود است؛ بنابراین بهنظر میرسد که تأثیر کرونا بر آینده روابط و نظام بین الملل را از ۵ منظر میتوان مورد توجه قرار داد.
۱- کنشگر اصلی: یکی از مسائل اصلی مورد توجه متفکران روابط بین الملل در دورههای مختلف این بوده است که چه تحولی در وضعیت بازیگران روابط بین الملل رخ میدهد. در بحران کرونا نیز این امر بیش از هر موضوع دیگری در بین نظریه پردازان روابط بین الملل مطرح شده است. رویکرد غالب این است که کرونا باعث قدرتمندشدن دولتها بهعنوان بازیگران سنتی روابط بین الملل شده و بار دیگر آنها را احیا کرده است. فارغ از این دیدگاه، بهنظر میرسد در شرایط همه گیری کرونا نمیتوان نقش برجسته سازمانهای بین المللی نظیر سازمان بهداشت جهانی، صندوق بین المللی پول، بانک جهانی، آنکتاد و... را نادیده گرفت. بهعبارت دیگر، این بحران را میتوان آزمونی اساسی برای سازمانهای بین المللی نیز تلقی کرد و نتیجه گرفت که در کنار دولت ها، سازمانهای بین المللی نیز فعالیت پررنگی در مقابله با این بحران داشته اند.
۲- مسئله جهانیشدن: بسیاری از تحلیلگران رسانهای و استادان روابط بین الملل بر این باورند که جهانیشدن نخستین قربانی شیوع کرونا بوده است و کاهش رفتوآمدها، تحکیم مرزها، تضعیف اتحادیههایی نظیر اتحادیه اروپا و... را نشانه و دلیل ادعای خود میدانند. با اینحال، باید در نظر داشت که نفس شیوع کرونا در سطح جهانی میتواند نشانهای از جهانیشدن باشد. هرچند با همه گیری کرونا محدودیتهایی در مقابل مبادلات و مراودات جهانی و چالشهایی برای همگراییهای فرامرزی رخ داده است، بهنظر میرسد که این پدیدهها موقتی خواهند بود.
۳- مسئله محیطزیست: درحالیکه ۲ عنصر بالا به کنشگران و چارچوب کنشگری در نظام بینالملل میپردازد، از اینجا بهبعد ۳ مسئله روز نظام بینالملل بررسی میشود. بهنظر میرسد که مسئله محیطزیست یکی از جدیترین مسائل روز سیاست بین الملل باشد. بحران کرونا حداقل تا کنون بهنفع محیطزیست بوده است، زیرا تولید و مصرف را کاهش داده و نوعی آرامش و پاکیزگی بر زمین حاکم شده است. با اینحال، پس از بحران کرونا ممکن است محیطزیست با نوعی تقاضای فزاینده انسانی مواجه شود و این میتواند مخرب باشد.
۴- صلح و منازعه: صلح و منازعه قدیمیترین و جدیترین موضوع روابط بین الملل است. شیوع کرونا ظاهرا بر این موضوع نیز بیتأثیر نبوده است. پیامدهای کرونا برای صلح جهانی از جنبههای مختلف قابل بررسی است، اما در یک نگاه کلی بهنظر میرسد که حداقل تا کنون جوانبی از صلح و منازعه بهطور همزمان تحتتأثیر کرونا بروز یافته است. از یک سو، دغدغه مشترک کشورهای مختلف در زمینه کرونا باعث تمرکز آنها بر این مسئله شده است و از سوی دیگر، بیم آن میرود که برخی کشورها برای انحراف افکار عمومی دست به رفتارهای ستیزهجویانه بزنند.
۵- نظامیان و نظامیگری: نهایتا نکتهای که لازم است در این یادداشت به آن توجه داشت، نقش متفاوت نظامیان در بحران کروناست. نظامیان تا کنون موفق شده اند صورت دیگری از خود را نشان دهند و کارآمدی خود در مواقع بحرانی را بهعنوان نیروهای انساندوست بهتصویر بکشند. مروری بر فعالیت دولتهای مختلف در مقابله با بحران کرونا مؤید این امر و ایفای نقش نظامیان در حوزه درمانی است.
در مجموع باید اذعان کرد که باوجود اثرگذاری فزاینده بحران کرونا در جامعه بین المللی، نباید اسیر تحلیلهای اغراق آمیز شد و نیز نباید منتظر وقوع پدیدههای خارق العاده در نظام بین الملل بعد از کرونا بود.