صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

استفاده‌نکردن از ظرفیت اینترنت اشیاء در گازسنجی معادن

  • کد خبر: ۲۹۰۵۴۵
  • ۰۴ مهر ۱۴۰۳ - ۱۲:۲۶
حادثه مرگبار انفجار معدن زغال سنگ معدنجوی طبس که منجر به مرگ بیش از ۵۲ کارگر این مجموعه شد، بهانه‌ای شد تا به بررسی علت اصلی این حادثه و ظرفیت خالی استفاده از فناوری در صنعت معدن بپردازیم.

به گزارش شهرآرانیوز، ابعاد فنی و علمی بحث ایمنی معادن شرق کشور به ویژه حوزه مرکزی دشت کویر در استان خراسان جنوبی و سمنان، باوجود مختصاتی مثل گستردگی معادن زغالسنگ و همزمان، گستردگی کشفیات انواع گاز‌های زیرزمینی از جمله متان، باعث طرح این پرسش شده که چطور می‌توان در این حوزه تولید و استخراجی ایمن داشت؟ حادثه مرگبار انفجار معدن زغالسنگ معدنجوی طبس که منجر به مرگ بیش از ۵۲ کارگر این مجموعه شد، بهانه‌ای شد تا به بررسی علت اصلی این حادثه یعنی نشت ناگهانی گاز متان در بلوک‌های مختلف معادن زغالسنگ شرق کشور و از جمله طبس بپردازیم.

در این زمینه پرستو علیخانی (پژوهشگر و استاد دانشگاه شهید بهشتی) که مدتی روی موضوع فعالیت این معادن تحقیقاتی داشته است، اظهار کرد: باتوجه به بحث مطالعات مطرح شده درباره وجود منابع گسترده گاز متان در منطقه طبس و اطراف آن، باید این را خاطرنشان کرد که یکی از استارت‌آپ‌های ایران که در حوزه IOT (اینترنت اشیاء) کار می‌کرد. این مجموعه به این موضوع اشاره می‌کرد که قبل از اینکه پرسنل عملیاتی معدن وارد پروسه کار شوند، یک مهندس مسئول ایمنی فنی با دستگاه گازسنج میزان نشت گاز را بسنجد و پس از اطمینان از میزان گاز موجود اجازه شروع کار را صادر کند. 

وی افزود: یکی از مشکلات این است که خود این مهندسان ناظر و مهندسان حوزه ایمنی خود حین سنجش میزان گاز با دستگاه، در حوادث فوت می‌شوند که در حادثه اخیر نیز شاهد آن بودیم. این استارت آپ حوزه اینترنت اشیاء پیشنهاد داده بود که به جای عامل انسانی که هر لحظه نیاز است اقدام به سنجش گاز کند، از اینترنت اشیاء استفاده کنیم. با استفاده از این فناوری و دیگر فناوری‌های مرتبط با سنجش گاز، می‌توان سنسور‌هایی را در اعمال زمین مستقر کرد که هر زمان با خروج و نشتی گسترده گاز مواجه شدیم، با اتصال این دستگاه‌های IOT هوشمند به یک سیستم مرکزی در سطح زمین، هشدار سراسری اعلان گردد و با درجات مختلف هشدار کار ادامه یا تعطیل شود.

علیخانی با اشاره به چالش‌های اجرای این پیشنهاد گفت: اینترنت اشیاء (IOT) یک بستر و زیرساخت اینترنت قوی می‌خواهد که حداقل آن استقرار ایستگاه‌های قوی اینترنت همراه نسل پنجم (۵ G) در منطقه است. این سطح از بستر و زیرساخت باید فراهم باشد تا اطلاعات با هم تبادل شود و اطلاعات نشت گاز در کسری از ثانیه به اطلاع کلیه مدیران و کارگران و مهندسین برسد. در این حالت عامل ماشین در اینجا به‌جای مهندسینی که سنسور‌ها را می‌خوانند یا بررسی می‌کنند، اعلان می‌دهد.

این استاد دانشگاه شهید بهشتی تهران اضافه کرد: این تکنولوژی رصد و چکینگ ضروری است. باتوجه به منابع گسترده گاز متان در آن منطقه اساساً چک قبل از شروع کار کاملاً خودکار و هوشمند و از طریق فناوری و بدون دخالت عامل انسانی که به آن میزان قوی نیست، صورت بگیرد. اگر ما بخواهیم نشت ناگهانی و غیرقابل پیش‌بینی را داشته باشیم، باتوجه به نشت ناگهانی، اطلاعات اصطلاحاً track لحظه‌ای می‌شود و با هوش مصنوعی به سیستم‌های هشدار مرکزی اطلاع‌رسانی می‌شود. در این موارد هر یک ثانیه هم می‌تواند سرنوشت‌ساز باشد. علاوه بر این، سیستم یادشده امکان تحلیل محل‌ها و منافذ نشت را هم به مهندسین می‌دهند و امکان پیشگیری از انفجارات را فراهم می‌کنند. در واقع هوش مصنوعی و اینترنت اشیاء داده‌های خام را برای مهندسین معنا دار می‌کنند.

این پژوهشگر فنی با بیان اینکه با امکانات فعلی نمی‌توان انتظار فعالیت ایمن در معادن زغالسنگ این منطقه و محدوده را داشت، گفت: بطورکلی ایمنی و HSE (بهداشت حرفه‌ای) در کار بسیار اهمیت دارد و در ایران و جهان واحد‌های تولیدی و استخراجی بسیاری هستند که به شدت به این موضوع اهمیت می‌دهند. اما ما از تحولات صنعت نسل چهارم هنوز عقل هستیم و بسیاری از ابزارآلات حوزه ایمنی هنوز بطورگسترده در ایران مورد استفاده قرار نمی‌گیرند. آشنایی مدیران با خطرات و ریسک‌های ایمنی وجود دارد، اما ابزاری برای مقابله با ریسک‌ها به اندازه کافی وجود ندارد. مثلا حتی در ابزارآلات حفاظت ایمنی فردی و وسایل شخصی حفظ ایمنی ما نیز مشکلاتی وجود دارد.

وی ادامه داد: یکسری از حوادث وجود دارند که اصلا رخ ندادند که کارگران قدیمی با استفاده از تجارب آن بتوانند به کارگران جدیدتر نسبت به آن انذار و هشدار دهند. قاعدتاً اتفاق نادری که هر ۱۰۰ سال یکبار رخ می‌دهد، اطلاعاتی از آن موجود نیست تا قدیمی‌ها آن را به افراد جدید منتقل کنند. همچنین کمبود اطلاعات باعث می‌شود کارگران از سوی مهندسان آموزشی درباره احتمال وقوع این حوادث و شکل مقابله و مواجهه با آن را دریافت نکنند. ما در اینجا متاسفانه با مشکل آزمون و خطا مواجه شدیم. در چنین شرایطی افراد اگر بنابر شانس زنده بمانند، می‌توانند تجربه‌ای کسب و منتقل کرده و مانع از تکرار تلفات حادثه شوند.

علیخانی تاکید کرد: ما باید قبل از وقوع حادثه با یک رویکرد پرواکتیو و فراکنشی، واحد‌های ایمنی پیشاپیش آموزش‌های ایمنی را برای همه حالات احتمالی بعید و غیربعید بدهد. یعنی هر نفر از پرسنل بداند که قبل از وقوع حادثه باید چه اتفاقی رخ دهد. این درحالی است که نیرو‌ها باید درصدی از احتمال وقوع حادثه را نیز پیش بینی بکنند.

این پژوهشگر تاکید کرد: البته ما شنیدیم که مانور‌هایی هم در معادنی برگزار می‌شود. اما مقوله انفجار بسیار متفاوت از هر مانوری است که برگزار می‌شود. ما باید شبیه‌ترین حالت ممکن نزدیک به انفجار را برای نیرو‌ها ترسیم کنیم. در این زمینه فناوری واقعیت مجازی (VR) در این زمینه بهترین ابزار آموزشی است. یک مهندس ایمنی و یک کارگر معدن با گذاشتن ابزار واقعیت مجازی روی سرش دقیقا در موقعیت حساس ریزش یا انفجار معدن یا نشت گاز مواجه می‌شود و می‌تواند قبل از حادثه واکنش‌های احتمالی خود را بسنجد. در اینجا ارزیابی نیرو‌ها نیز انجام می‌پذیرد.

 

استاد دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به اینکه همه این ابزار‌های یادشده، تکنولوژی‌های نسل چهارم صنعت هستند، گفت: در ایران استفاده از همه این ابزار‌ها مطرح شده و ورود آن و بهره‌مندی از آنها ممکن است، اما در هیچکدام از معادن و در هیچ یک از واحد‌های ایمنی فنی (HSE) استفاده از این فناوری‌ها را شاهد نیستیم. البته کار‌هایی با پیشتازی برخی استارت‌آپ‌ها شروع شده، اما امیدواریم نتایج آن زودتر در اختیار صنایع و معادن کشور قرار بگیرد.

وی با طرح مثالی در این زمینه گفت: در کانادا شرکتی به نام «NORCAT» و شرکتی به نام «۴experience» وجود دارد که تجربیاتی قوی در حوزه ایمنی معادن و تجهیز آنها به آخرین فناوری‌های ایمنی و هشدار دارند. البته ما نمی‌توانیم دقیقا عین همان ابزار‌های یاد شده مثل واقعیت مجازی و اینترنت اشیاء را خریداری کنیم. جدا از مشکلات خرید و تحریم، معادن ما نیز کاملا با معادن اروپا و آمریکا فرق می‌کند و ما ناچار به بومی‌سازی برخی فناوری‌ها هستیم. معادن ما از نظر ساختاری سنتی‌تر هستند.

علیخانی تاکید کرد: دانش فنی فناوری‌های نسل چهارم صنعت در ایران وجود دارد و بسیاری از شرکت‌ها و موسسات پژوهشی و استارت آپ‌ها در ایران روی آن کار می‌کنند. ابزار‌های سخت افزاری آن نیز وجود داشته و قابل تهیه است. در واقع این کار در داخل ایران شدنی است و نیاز به اندکی مدیریت و برنامه‌ریزی و حمایت دولت دارد. بنده با رصد بازار فناوری ایران تصدیق می‌کنم که این امکان وجود دارد و فعالان زیادی در این حوزه وجود دارند و برخی توسعه دهنده‌ها و شرکت‌های فعال ما نیز در خارج کشور کار می‌کنند که می‌توانند به داخل خدمات برسانند. اما این حرکت به سمت فناوری‌ها در ایران کند است و باید سرعت بیشتری داشته باشیم. البته کیفیت هم نباید فدای سرعت شود.

استاد دانشگاه شهید بهشتی خاطرنشان کرد: باید این واقعیت را پذیرفت که بسیاری از معادن در ایران سیستم فناورانه سنتی خود را دارند. در برخی معادن زغالسنگ ما حتی هنوز از طریق تیرک چوبی استحکام برخی کانال‌ها حفظ می‌شود. بیشتر معادن کوچک مقیاس نیز کارگر محلی دارند و آموزش دهنده باید با فرهنگ بومی منطقه آشنا باشد و کار انتقال تجارب ایمنی در آن مناطق اندکی دشوار است. همچنین اقناع مدیران برای تحول در کار نیز دشوار به نظر می‌رسد. مهارت ورزی و مهارت آموزی غوطه‌ورانه و عمیق، مقداری دشوار است. در واقع ما با معادن بسیار بزرگ مدرن که اغلب دولتی هستند، راحت‌تر کار می‌کنیم.

وی تصریح کرد: ما نمی‌توانیم نسخه واحدی برای معادن بپیچیم، اما می‌توانیم از نظر شیوه اجرا و با مشارکت دادن آنها در تنظیم این فناوری‌ها، همه را مجاب به استفاده از فناوری‌های ایمن کنیم. شانس پذیرش فناوری در این شرایط بیشتر می‌شود. نیرو‌های محلی نیز در مقابل فناوری و آموزش جدید تغییرات کمتری از خود بروز می‌دهند که باید دید چطور می‌توان این مباحث را منتقل کرد.
منبع: ایلنا

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.