صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

دلنوشته یک کودک | دوست کوچک فلسطینی من!

  • کد خبر: ۲۹۰۸۱۷
  • ۰۹ مهر ۱۴۰۳ - ۱۵:۵۴
دوست کوچک من، سلام! وقتی این نامه را برای تو می‌نویسم، اینجا در مشهد باران می‌بارد. به حیاط می‌آیم و دست‌هایم را برای دعا به سوی آسمان بلند می‌کنم و از خدا می‌خواهم که تو را از شر دشمنان نجات دهد.

هستی نیک‌صفتی_ کلاس ششم _ دوست کوچک من، سلام! وقتی این نامه را برای تو می‌نویسم، اینجا در مشهد باران می‌بارد. به حیاط می‌آیم و دست‌هایم را برای دعا به سوی آسمان بلند می‌کنم و از خدا می‌خواهم که تو را از شر دشمنان نجات دهد.

امشب هوا سرد است. حتما تو هم در این شب‌ها وقتی خانه‌ای نداری خیلی سردت می‌شود. از خدا می‌خواهم سربازان فلسطینی، دشمن را شکست دهند و دیگر از صدای انفجار بمب‌ها نترسی.

داخل اتاق می‌آیم. شبکه‌ی خبر باز هم تو را بر صفحه تلویزیون نشان می‌دهد. داشتی گریه می‌کردی برای برادرت، احمد که  شهید شد. برای این همه ظلمی که به تو شد، دلم سوخت. گریه کردم اما گریه من که دل غمگین تو را آرام نمی‌کند.

ای کاش بال داشتم و پرواز می‌کردم و می‌آمدم نجاتت می‌دادم. در تلویزیون دیدم که غزه در آتش می‌سوخت. بمب‌های اسرائیلی مانند دهان اژدهای شیطان همه‌چیز را آتش می‌زد.

آنجا نشان می‌داد که فرماندهان فلسطینی با موشک‌هایشان، اسرائیلی‌ها را شکست می‌دهند. من برای همه‌ی فلسطینی‌ها دعا کردم کشورشان را از دست دشمن آزاد کنند. می‌گویند دعا زیر باران زودتر برآورده می‌شود. به امید پیروزی تو و همه دوستان فلسطینی کوچکم.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.