هیچ جای سرزنشی وجود ندارد. هیچ کسی نباید و حق ندارد فرد گنهکار، مجرم یا غافل را مسخره کند، نادیده بگیرد، سرزنش یا تحقیر کند. وقتی همه ما در معرض اشتباه، گناه، غفلت یا هر کار دیگری هستیم که ممکن است ما را به یکی بدتر از آن افراد گنهکار تبدیل کند، دیگر چه جایی باقی میماند برای غرور یا خودبرتربینی؟ باید درهرحال به خداوند ستار پناه برد و از او خواست که پرده بر عیوب و ضعفهای ما بپوشاند و ما را در مسیر فلاح و صلاح، ثابت قدم کند.
آنها که به هر دلیلی از قوانین عرفی و شرعی جامعه عدول کرده اند یا به اصطلاح از خط قرمزها گذشته اند، اولا در محکمه عقل و وجدان به شدت محاکمه میشوند و سپس در دادگاه قانونی برایشان حکم حبس یا نظایر آن صادر میشود و بخشی از عمر خود را در زندان سپری میکنند. حال که دیگر شاخشان شکسته شده یا به اصطلاح کرک وپرشان ریخته است و بی اعتبار شده اند، میخواهند بعد از آزادی، دوباره به زندگی بازگردند.
چه بسیاری از این افراد هستند که به صورت واقعی عزم و اراده دارند دور کار خلاف نچرخند و مانند مردم عادی زندگی کنند، اما چه میشود کرد وقتی که جامعه دیگر آنها را نمیپذیرد؟ میتوان به جامعه حق داد که در مواجهه با این افراد، کمی با احتیاط و بررسی بیشتر و دقیق تری مواجه شود، اما قطعا طرد کردن، نادیده انگاشتن یا همچنان به چشم گنهکار یا مجرم به آنها نگریستن، صحیح، شرعی و منطقی نیست. کسی که واقعا توبه کرده است، همانند کسی است که گناهی مرتکب نشده است، پس جامعه حق ندارد این افراد را گوشه نشین کند.
البته تحقق این امر به پیش نیازهای مهمی بستگی دارد؛ اول اینکه این فرد باید در دوران حبس آموزش ببیند، مهارت یاد بگیرد و توانمندی و صلاحیت ویژهای کسب کند تا در قبال آن، گواهی نامههای معتبری برای ادامه فعالیتهای حرفهای اش در جامعه صادر شود. بسیاری از جرم ها، حاصل بیکاری و بی مهارتی است. اگر افراد در مسیر کاری ارزشمند که مطابق علایق و شایستگی آن هاست، تربیت شوند، بدون شک انگیزهای قوی برای حرکت در مسیر فعالیتهای اجتماعی پیدا میکنند.
دوم، بحث فرهنگ سازی عمومی برای آحاد جامعه به خصوص کارآفرینان، مدیران و صاحبان مشاغل است تا دیدگاه حمایتی و همراهی داشته باشند و افراد را به خاطر یک اشتباه کلا حذف نکنند. جامعه پذیری دوباره این افراد مانند «زندگی پس از زندگی» است که گویی برایشان عمری دوباره و فرصتی مجدد است که میتوانند قابلیتهای خود را نشان دهند.
چه بسا این افراد به خاطر آنکه ته ماجرای گمراهی و غفلت را دیده اند، اکنون فرصت مجدد را بیشتر قدر بدانند و حتی از دیگران، کارآمدی بیشتری از خود نشان دهند. انتقال پیام مثبت، مهربانانه و حمایتی از سوی جامعه صالح به فردی که جرمی را مرتکب شده، توبه کرده و جزای آن را نیز پرداخت کرده است، نقش بسیار مهمی در بازگشت افراد به خویشتن خویش و حرکت در مسیر زندگی سالم دارد.
سوم، نهادهای اجتماعی در دستگاههای مختلف هستند که وظیفه دارند این گونه افراد آسیب دیده را که به خود و خانواده شان خواسته یا ناخواسته ظلم کرده اند تا بازگشت قطعی و کامل به زندگی عادی، دنبال کنند و یاری رسانند تا زمینهای برای بازگشت به انحراف و اشتباه وجود نداشته باشد و فرد با خیال راحت و امنیت خاطر، بتواند درکنار سایر مردم به راحتی زندگی کند.