به گزارش شهرآرانیوز، پسربچهای در مرکز صحنه، پشت به تماشاگرها نشسته بود. بعد از اینکه سالن مملو از جمعیت شد، زوج جوانی پا به صحنه گذاشتند. زن که بعداً فهمیدم نامش «سوسن» است، رو به پسر بچه گفت: «اون یک پسر کوچولو بود که به لطف ما حالا دیگه مردی شده واسه خودش... بهترین پسری که ده سال تموم حرف نزده حالا امروز بعد مدتها صداشو شنیدیم، قربونت بره مامان!...» همسرش حمید نیز حرف او را تأیید و شروع به اصلاح سر پسربچه کرد. این زوج جوان به مناسبت اینکه امروز پسرشان آهنگی زیر لب زمزمه میکرده و بعد از سالها، صدای او را شنیدهاند خوشحال و از دوستانشان دعوت کرده بودند تا به خانه آنها بیایند و این خوشحالی را با آنها سهیم شوند.
«بیسکوئیت مادر» عنوان نمایشی است به کارگردانی امین بشاش که این روزها در پردیس تئاتر شمایل بر روی صحنه میرود. این نمایش اولین تجربه کارگردانی بشاش است. احسان رجائی، آندیا زارعی، غزل زهرائی، مهلا علیزاده، دانیال حشمتی و علی رضاییاصل نیز بازیگران این نمایش صددقیقهای هستند.
نمایش بیسکوئیت مادر، به عنوان یک هنر نمایشی، توانایی ویژهای در بازتاب و بررسی مسائل اجتماعی و روانی دارد. یکی از موضوعات مهمی که میتواند در قالب تئاتر به تصویر کشیده شود، مشکلات رفتاری است. این مشکلات میتوانند شامل اختلالات روانی، اضطراب، افسردگی، و رفتارهای ضداجتماعی باشند که نهتنها بر فرد، بلکه بر خانواده و جامعه نیز تأثیرگذارند.
این گونه تئاترها میتوانند به تماشاگران آگاهی بیشتری درباره مشکلات رفتاری بدهند و آنها را تشویق کنند تا نسبت به این مسائل حساستر شوند. همچنین میتوانند به ترویج گفتگو درباره سلامت روان و اهمیت مشاوره کمک کنند که به نظر میرسد نمایش «بیسکوئیت مادر» توانسته است با دقت و ظرافت، عمق احساسات انسانی را روی صحنه تئاتر نشان دهد.
به باور اعضای گروه نمایش «بیسکوئیت مادر» بینش هنری، رهبری و مدیریت، توجه به جزئیات، توانایی ارتباطی، خلاقیت و نوآوری و آشنایی با مدیریت زمان و منابع و احساسات و همدلی از ویژگیهای کارگردان نمایش بیسکوئیت مادر است که توانسته بهخوبی مخاطب را تا پایان نمایش با خود همراه کند.
این در حالی است که بازیگران بیسکوئیت مادر نیز توانستهاند بهخوبی از پس نقش خود بربیایند و با مهارت بالا حسهایی مانند ضعف، شادی، ترس و مهربانی را در طول نمایش به مخاطب خود انتقال دهند. در ادامه، گفتوگوی ما را با برخی از عوامل این نمایش میخوانید.
سعی کردیم از استعداد جوانها برای ساخت یک نمایش خوب استفاده کنیم
ایده اولیه این نمایش به تولد امسالم برمیگردد؛ زمانی که به عدد شمع تولدم نگاه میکردم، نمیتوانستم بپذیرم و با خودم فکر میکردم خیلی کمتر از آن چیزی که این عدد به من نشان میدهد، زندگی کردم. حس کودکی در کالبد یک انسان بالغ را داشتم که این شکاف را بین اطرافیان نیز حس میکردم و متوجه شدم ما آدمها به جای اینکه در واقعیت زندگی حضور داشته باشیم، در رؤیاهایمان سیر میکنیم. زندگی نزیسته ما را به انسانی تنها و پر از درد و رنج تبدیل میکند که فکر میکنیم روزی میتوانیم آن را زندگی کنیم.
ما انسانها باید متوجه شویم که رؤیاپردازی در عین اینکه میتواند زیبا و شیرین باشد، خطرناک و مضر و فریبدهنده نیز هست. رؤیاهای خطرناک میتواند ما را فریب دهد و نگذارد آن طور که باید، از لحظات زندگی استفاده کنیم و لذت ببریم و انسان بهتری باشیم.
من خودم را بهشدت انسان خوشبختی میدانم که بازیگران تیم نمایش بیسکوئیت مادر به منِ کاراولی اعتماد کردند. تیم بازیگری با وسواس و دقت زیادی انتخاب شدند که رده سنی آنها بین ۲۰ تا ۳۰ است. ما سعی کردیم از استعداد جوانها برای ساخت یک نمایش خوب استفاده کنیم.
بیسکوئیت مادر یک خانواده است
من غزل هستم، کسی که آقای بشاش بهش اعتماد کرد تا کاراکتر «دلارام» را روی صحنه بیاورد. من قبلاً هم تجربه همکاری با او را داشتم، اما به عنوان کارگردان، تا به حال در کنارشان قرار نگرفته بودم و فکر نمیکردم آقای بشاش تا این حد در حرفه کارگردانی فوقالعاده باشد.
شخصی که به من در خلق کاراکتر دلارام کمک کرد، آقای متین معدنی بود که هر جلسه با استفاده از شیوههای مختلف، تمرینات خاصی را برای هر شخصیت در نظر گرفته بود.
بیسکوئیت مادر یک خانواده است. ما هیچ حمایتی را از هم دریغ نکردیم. برای همین این خانواده بزرگترین قشنگی زندگی من است. خانواده ما حدوداً نه ماه تمرین کرد و من بهشخصه با این نقش عجین شدم که انگار از اول بخشی از من بوده است. این نقش تا حدودی اولین کار من حساب میشود. تئاتر قبلی که من در آن حضور داشتم، پرفورمنس بود و من تا به حال لذت دیالوگگفتن بر روی صحنه را نچشیده بودم.
نقش «حمید» پر از زوایای پنهان و دردی بوده که دیده نشده است
نقش حمید پر از زوایای پنهان و دردی بوده که دیده نشده است؛ درد مردی که آنقدر درک نشده که با همه دشمن است. آنقدر در متن به این شخصیت درست پرداخته شده که جایی برای عدم برقراری نگذاشته و در اینجا میشود به نوع نگارش درست شخصیتها اشاره کرد.
نقش حمید نقطهای بسیار دور از احسان بود و اینکه من دیرتر به کار اضافه شدم باعث شده بود تا مدت زیادی درگیر متن باشم و برای پرداختن به شخصیت، هر لحظه چالشهای بیشتری تجربه کنم.
نوع طنز این شخصیت بسیار متفاوت بود که در ابتدا من را درگیر کرده بود تا با شخصیت شوخطبع احسان یکشکل نباشد که این بزرگترین چالش من با نقشم بود؛ زیرا نمیخواستم هیچ اثری از خود واقعیام در این نقش باشد. چالشهای بعدی من سن زیاد و پدربودن نقش حمید بود؛ دو موردی که هیچ وقت تجربهشان نکردهام و برای رسیدن به آنها باید نقش حمید را در ذهنم میساختم. مواردی که گفتم، چالشهای شیرین نقش حمید بود.
مهلا علیزاده، بازیگر نمایش بیسکوئیت مادر:
وقت زیادی داشتیم تا با نقشهایمان زندگی کنیم
امین بشاش کارگردانی بود که از روز اول میدانست چه چیزی میخواهد و میزانسنها و بازیها در ذهنش نقش بسته بود. گروه این نمایش بسیار همراه و همدل بودند و سعی میکردند به یکدیگر کمک کنند.
من و دانیال حشمتی جزو اولین بازیگرانی بودیم که به تیم پیوستیم و وقت زیادی داشتیم تا با نقشهایمان زندگی کنیم. نقش «لاله» شخصیتی مقتدر و از طرفی شکننده و حامی بود و من باید رفتهرفته این را به مخاطب نشان میدادم. احساساتی که لاله در طول نمایش نشان میداد، بسیار متفاوت بود که این موضوع برای من چالشبرانگیز بود.
دانیال حشمتی، بازیگر نمایش بیسکوئیت مادر:
با تمرین مستمر توانستم دادههایم را در نقش اعمال کنم
به عنوان اولین تجربه بازیگریام بسیار خوشحالم که توانستم در کنار چنین تیم پرتلاشی قرار بگیرم و آشنایی و همکاری با تمام اعضای گروه برای من باعث افتخار بود.
با توجه به دوستی و آشنایی که با امین بشاش داشتم و جزو اولین نفراتی بودم که به گروه ملحق شدم، تماماً شاهد تلاشهای بیوقفه و خالصانهاش نسبت به کار و گروه بودم. کارگردانی امین بشاش همیشه پر از ایدههای خلاقانه و فکرهای نو بوده است.
در نگاه و برخورد اول، نقش «مرتضی» برای من از زیست روزانه خیلی دور بود، اما با تلاش و بررسی عمیق خصوصیتهای این نقش و همراهی گروه کارگردانی، توانستم انتظارات گروه و خودم را به حد قابلقبولی برسانم. نقش مرتضی پر از احساسات، گذشته و روزمرگی بود که با جستوجو در بین عموم مردم، کتاب و فیلم توانستم با لایههای نقشم بیشتر آشنا شوم و با تمرین مستمر توانستم دادههایم را در نقش اعمال کنم.
آندیا زارعی، بازیگر نمایش بیسکوئیت مادر:
قابلباور کردن این نقش از سختترین چالشهای من بود
بدون اغراق، آشنایی با تیم بیسکوئیت مادر برای من یکی از بهترین اتفاقهای امسال بود. بزرگترین نقطه قوت تیم بیسکوئیت مادر همدلی و روحیه کار تیمی تمام اعضای گروه است.
نقش «سوسن» بینهایت برای من قابلدرک و عزیز است؛ نماد مادری ازخودگذشته و سرکوبشده. زنی که حاضر است هر کاری برای بچهها و خانوادهاش بکند، اما نمیداند چه چیزی درست و چه چیزی غلط است. در مواجه اول با نقش، با توجه به اینکه سن سوسن دوبرابر سن خودم بود، نزدیککردن و قابلباور کردن این نقش از سختترین چالشهای من بود.
علاقهمندان میتوانند برای خرید بلیت این نمایش به سایت گیشات مراجعه کنند.