حمیده ذاکری | شهرآرانیوز؛ عاقبتبهخیری دعای ساده و پرمهری است که بیشتر ما آن را بارها از زبان بزرگترهایمان شنیدهایم؛ دعای بسیار شنیدهشدهای که در ابتدا مفهوم سادهای دارد و برای ما از طلب خیر در پایان راه و زندگی دنیوی میگوید، اما دراصل آرزومند خیر و کمال مطلقی است که هر بندهای خواستار آن است و اگر به آن دست یابد، سعادتمند شده است؛ سعادتی که آیات و روایات بهمنظور راههای دستیابی به آن، توصیهها و سفارشهایی کردهاند. ازآنجاکه یکی از نیازهای ضروری انسان برای حضور در آخرت، عاقبتبهخیری و سرانجام نیک است، لازم است با علل و عوامل عاقبتبهخیری در کلام خدا و روایات معصومان (ع) آشنا شویم.
سرانجام نیکو، یکی از آموزههای مهم اسلام است. دوندهای را تصور کنید که پس از ماهها تمرین و ممارست، وارد زمین مسابقه شده است یا محصلی که پس از سالها آموزش و مطالعه و کسب تجربه، وارد مرحله آخر و آزمون نهایی شده است؛ آزمون و مسابقهای که ممکن است تمام شرکتکنندگان از آن پیروز و سربلند بیرون نیایند و حاصل یک عمر تلاش و زحمتشان بر باد رود.
این حال بندهای است که در طول زندگی سعی کرده است گامهای درستی بردارد و از صراط مستقیم دور نماند، اما گاه لغزشی در پایان میتواند همه راه رفته را تباه کند؛ به همین خاطر است که با وجود راههایی برای کسب عاقبتبهخیری از ابتدا تا انتها درکنار سعی و تلاش باید از خداوند منان مدد گرفت؛ آنچنان که در مناجات خمسه عشر میخوانیم: «کیف ارجو غیرَک و الخیرُ کلُّه بیَدِک: خدایا! من چگونه به غیر تو امید داشته باشم، با وجود اینکه همه خیر و خوبیها در دست توست؟». پس تنها یک سرمنشأ خیر و خوبی وجود دارد و تنها اوست که میتواند ما را به این پایان نیکو برساند.
قدم چهارم برای رسیدن به عاقبت نیکو، نیکی کردن به دیگران است. خداوند مهربان خود مظهر نیکی است و نیکوکاران را دوست دارد و از ما هم همین درخواست را دارد؛ آنچنان که در قرآن کریم در اینباره میخوانیم: «همچنانکه خدا به تو نیکی میکند، نیکی کن» (قصص، ۷۷) و در آیه دیگری ما را راهنمایی میکند که این امر را از نزدیکان و دوستانمان آغاز کنیم: «همانا خدا (خلق را) فرمان به عدل و احسان میدهد و به بذل و عطا به خویشاوندان، امر میکند و از افعال زشت و منکر و ظلم، نهی میکند و به شما پند میدهد. باشد که موعظه خدا را بپذیرید» (سوره نحل، آیه ۹۰).
عملی که میتوان گفت یکی از وجوه مهمش نیکی به والدین است؛ امری که درحقیقت میتوان آن را یکی از رمزهای عاقبتبهخیری دانست؛ زیرا باتوجهبه آیات و روایات، خشنودی والدین پس از خشنودی پروردگار است؛ آنچنان که پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: «آن که پدر و مادرش را خشنود کند، خدا را خشنود کرده است و آن که پدر و مادر خود را به خشم آورد، خدا را به خشم آورده است» (کنزالعمال، ج ۱۶، ص ۴۷۰).
پس از توکل و درخواست از خدا، گام بعدی برای عاقبتبهخیری ایمان است؛ ایمانی که تنها نیتی در قلب نیست، بلکه دارای ابعاد و ارکانی است؛ ابعاد و ارکانی که امامصادق (ع) دربارهاش فرمودهاند: «ایمان عبارت است از اقرار به زبان و اعتقاد در قلب و عمل به ارکان» (اصول کافی، ج ۲، ص ۲۳). به همین خاطر است که گفته میشود عمل صالح، نتیجه ایمان است و ممکن نیست که ما در قلب خود به امری معتقد باشیم، اما در عمل، خلاف آن را انجام دهیم. درنتیجه در ردیف ایمان، این عمل صالح است که ما را به عاقبتبهخیری میرساند. این عمل نیک است که بالا میرود و پذیرفته میشود.
همانطور که قرآن کریم میفرماید: «هرکه طالب عزت است (بداند که همانا در ملک وجود) تمام عزت خاص خدا (و خداپرستان) است. کلمه نیکو (ی توحید و روح پاک آسمانی) بهسوی خدا بالا رود و عمل نیک خالص آن را بالا برد» (سوره فاطر، آیه ۱۰). عملی که ما را نیز سربلند و سعادتمند میکند؛ آنچنان که در قرآن کریم میخوانیم: «آنان که ایمان آوردند و نیکوکار شدند، آنها به حقیقت بهترین اهل عالم هستند» (سوره بینه، آیه ۷).
آنچه از ایمان عمل ما مراقبت میکند، تقوا و مراقبت از خود و اعمالمان است؛ پله سومی که ما را در مسیر عاقبتبهخیری پیش میبرد. اگر در همه امور، خدا را درنظر بگیریم و براساس خوشایند پروردگارمان، اعمالمان را تنظیم کنیم، در پایان کار میتوانیم امیدوار باشیم که عاقبتمان نیز به او که خیر و خوبی مطلق است، منتهی خواهد شد. ممکن است در مسیر، هرکدام از ما لغزشهایی داشته باشیم، اما این مهم است که در مسیر سعی کنیم و روند حرکتمان، مثبت و رو به جلو باشد.
برای این امر باید با توجه به آیات و روایات از تقوا مانند لباسی بهره ببریم: «جامه پرهیزکارى از هر جامهاى بهتر است» (سوره اعراف، آیه ۲۶). امامباقر (ع) در تفسیر آیه فوق فرمودهاند: «لباس، همان لباسى است که شما مىپوشید و لباس تقوا، عفاف است». (تفسیرالقمى؛ ج یک، ص ۲۲۵). درنتیجه مانند همه اهل تقوا که خدا را حاضر و ناظر اعمال خود میبینند، باید اعمالمان با برنامه خدا تنظیم باشد و بهسوی او در حرکت باشیم. هرقدر این حرکت بهسمت خدا بیشتر باشد، انسان موفقتر و عاقبتبهخیرتر و زندگی او خداییتر است.