نگاهی به شرایط معلمانی که به «حمایتی» شهرهاند و به کودکان میآموزند که علم بهتر است یا ثروت
الهام مهدیزاده/ شهرآرانیوز - کنار همه جملاتی که از عشق به معلمی و درس دادن به بچهها میگویند، این جمله را هم هرازگاهی تکرار میکنند: «داد از کمی حقوق و بیتوجهی!» وقتی به تعریف شغلشان میرسند، اینطور جواب میدهند: «باید به بچهها بیاموزیم که علم بهتر است یا ثروت. یاد بدهیم که در حسابوکتاب زندگیشان، طوری عمل کنند که هشتشان گرو نُهشان نباشد، اما خودمان با یکمیلیون تومان حقوقی که میگیریم، ماندهایم چطور حسابوکتاب کنیم که به آخر ماه برسد تا به بچهها هم یادش بدهیم.» قبول کردهاند که «معلمی در مدارس حمایتی، همین است.» مدارسی که به همت یک هیئت موسس اغلب در حاشیه و نقاط دورافتاده مشهد تاسیس میشوند و با سرانه اندک آموزشوپرورش برای هر دانشآموز و کمک خیران اداره میشوند؛ برای همین قدری با مدارس دیگر تفاوت دارند. در این مدارس-بهگفته معلمان- بهدلیل نبود منابع مالی، با آموزگاران بهصورت روزمزد تسویه میشود. یعنی معلمان فقط هر روزی که کلاس درس را برگزار کنند، حقوق میگیرند. با این حساب برای تمام ایامی که تدریس نمیکنند و کلاس دایر نمیشود، حقوقی ندارند و طبیعی است که هیچ بیمه و مزایای دیگری هم برای این ایام نداشته باشند. همین است که از لفظ «معلمی به شیوه کارمزدی» برای شغل خود استفاده میکنند. گرچه این لفظ در آموزشوپرورش، به «استخدام موقت» تعبیر میشود، هیچ تغییری در شرایط این قشر زحمتکش پدید نمیآورد؛ کسانی که با وجود تمام مشکلات، کمکاری نمیکنند. این معلمان گاهی حتی خودشان جزو کمککنندگان به مدرسه هستند و وظیفهای را بر گردن میگیرند که آموزشوپرورش باید انجام دهد.
گفت وگوشوندگان گزارش با شرط اینکه نامشان و نام مدرسه برده نشود، صحبت کردهاند؛ چراکه هرگونه اعتراض از جانب خود را عاملی برای اخراج خویش میدانند، از همینرو برای آنها از نامهای مستعار الف، ب و ت استفاده کردهایم.
حاشیههای معلمان حاشیه
در یکی از رشتههای علومانسانی، لیسانس گرفته است. کارش را با یکی از مراکز مشاوره شهر شروع کرده است، اما با بدقولیها و بدحسابی مسئول آن مرکز، تصمیم گرفته است کاری متناسب با رشته تحصیلیاش پیدا کند. الف تا آن روز که به این مدرسه معرفی شده، با شغل معلمی غریبه بوده است؛ اگرچه مادرش فرهنگی بازنشسته است: «ازطریق یکی از دوستان و همکاران مادرم به یکی از مدارس حمایتی مشهد معرفی شدم. اغلب معلمهایی که در این مدارس کار میکنند، ازطریق معرفهایی که معلم هستند یا کارمند ادارات نواحی مختلف آموزشوپرورش، به این مدارس معرفی میشوند.»
این معلم مدرسه حمایتی در ادامه، توضیحات بیشتری درباره نوع استخدام و شرایط مدارس یادشده میدهد: «شخص معرفیشده اگر بتواند در مصاحبهها، صلاحیت لازم را برای شغل معلمی در مدارس حمایتی کسب کند، به هیئت موسس مدارس معرفی میشود. اعضای هیئت مؤسس هم بعد از قرار حضوری و چند سوال وجواب، اگر بار علمی و صلاحیت اخلاقی شخص را تایید کنند، از او بهعنوان معلم استفاده میکنند.»
الف سپس به تفاوت مدارس حمایتی با دیگر مدارس شهر اشاره و تاکید میکند: مدارس حمایتی بیشتر در حاشیه مشهد دایر میشوند. از نظر دانشآموزان و تدریس و شرایط آموزشی، هیچ تفاوتی با دیگر مدارس دولتی ندارند. تنها تفاوت، مربوط به نوع اداره مدرسه و حقوق دریافتی معلمانش است. او توضیح میدهد: شخصی بهعنوان موسس با أخذ مجوز از نهادهای مربوط، یکی از مدارس آموزشوپرورش را در مناطق محروم به مدت یک سال دراختیار میگیرد. با این شرایط، بخشی از هزینه مدرسه را این خیر پرداخت میکند و بخش دیگر هزینهها را آموزشوپرورش میپردازد.
سود مدیریتی در حمایتیها
ازآنجاکه مبلغ سرانه کمکی آموزشوپرورش تمام هزینهها را جوابگو نیست، به حداقل رساندن هزینهها برای موسسان این مدارس، بسیار مهم است. به عبارت دیگر در طول سال هرچه کمتر هزینه کنند و پرداختی کمتری داشته باشند، برایشان بهتر است و در پایان سال تحصیلی سود میکنند.
الف میگوید: در برابر تمام این معادلات دودوتاچهارتایی که مدیران این مدارس دارند، معلمهایی هستند که در برابر اوضاع بد، کار و شرایط بد اقتصادی، باید سکوت کنند. حرف هم که بزنند، اخراج میشوند و فوری یک نفر جای آنها را میگیرد.
طبق گفته او، تهدید معلمان از اقداماتی است که حتی در بازرسیها هم روی میدهد: «زمانی که کارشناسان و بازرسان سرکشی میکنند، تهدید معلمان اولویت اول و قبل از مواجهه با این افراد است. هنوز معلمان دهان به اعتراض نگشودهاند که کارشناس ناحیه غالبا با زبانی تند، تهدید میکند اگر در جایی حتی خارج از مدرسه زبان به اعتراض و گلایه بگشایند، سال آینده قطعا با آنها همکاری نمیشود.» به عقیده او مظلومترین قشر، معلمان هستند و باز در این میان، بیپناهترین و مظلومترینها، معلمان حمایتیاند.
الف از رسیدگی آموزشوپرورش به مشکلات معلمان حمایتی، ناامید است و میگوید: قبلا مشکلات را به مسئولان آموزشوپرورش گفتهایم. گفتهایم حداقل بهعنوان یک معلم که به بچهها درس میدهد، به ما توجه کنید و جلوی مدیران مدارس حمایتی و رفتارهای قلدرمآبانه آنها را با کادر آموزشی بگیرید، اما کو گوش شنوا؟
ب هم دو سالی است که در یکی از مدارس حمایتی مشهد تدریس میکند. او نیز گلایههایش را با توجه نکردن مسئولان آموزشوپرورش به معلمان حمایتی شروع میکند و میگوید: هیچکس هوای مدارس حمایتی را ندارد. بالاخره این مدارس، جزو مراکز آموزشی نظام آموزشی کشور هست یا نه؟ حتی اگر بگویند این مدارس زیرنظر ما نیست، بازهم نمیتوانند منکر وظیفه ذاتی تعلیم و تربیت در آنها شوند.
او معتقد است اگر مسئولان، مدارس حمایتی را بهعنوان مدرسه قبول ندارند، باید اعلام کنند تا تکلیف همه مشخص شود: «بگویند ما کاری به کار این مدارس نداریم. هر اتفاقی افتاد، خودشان میدانند و خودشان. به پدر و مادر بچهها هم وقتی میخواهند در این مدرسهها ثبتنام کنند، همین را بگویند تا همان اول کار، خودشان کلاهشان را قاضی کنند.»
او از روزی تعریف میکند که بهعنوان معلم به یک مدرسه حمایتی در حاشیه شهر معرفی شده بود: «آدرس مدرسه را که دادند، از حاشیه مشهد هم آنطرفتر بود. با خودم گفتم اگر کسی کار میخواهد، آنهم شغلی مثل معلمی، این حرفها نباید برایش مهم باشد. برای من مهم نبود که کجا کار کنم. روز اول مهر هم مدیر مدرسه شرایط خاص مدارس حمایتی و دانشآموزانشان را گفت و اینکه شرایط مالی دانشآموزان، خوب نیست و بنابراین معلمان نباید توقع مزایای سایر مدارس مشهد را داشته باشند. من همه این شرایط را پذیرفتم، شاید، چون کار کردن در مدرسه را دوست داشتم.»
شاهدان بچههای گرسنه
ب حرفهایش را با حمایتهایی که معلمان این مدارس از دانشآموزان میکنند، ادامه میدهد و میگوید: محال است معلم مدرسه حمایتی باشید و ضعف یک دانشآموز را از گرسنگی ندیده باشید؛ بچههایی که از سر آبرو حتی نمیگویند چیزی برای چاشت نداشتهاند و میگویند یادشان رفته است چاشت بیاورند. مگر میشود این بچهها را دید و دستبهجیب نشد؟ بیشتر معلمان این مدارس، خودشان هرچندوقت یکبار پولی روی هم میگذارند تا خوراکی بخرند و به بچهها بدهند.
او اضافه میکند: معلمان این مدارس خواسته یا ناخواسته درگیر مشکلات بچهها میشوند و بعد از گذشت مدتی متوجه میشوند که درکنار معلمی، مشاور این دانشآموزان هم شدهاند. همین است که باید به این مدارس، توجه بیشتری شود.
ب به این نتیجه رسیده است که «هیچکس دلش برای این مدارس و دانشآموزانش نمیسوزد. مشکلات و سختیها و بدبختیهای این بچهها یک طرف، مشکلات معلمها یک طرف. مشکلات معلمان این مدارس، دستکمی از مشکلات بچهها ندارد.»
معلمی زیر خط فقر
ب میگوید: معلمان این مدرسهها، ماهانه حدود یکمیلیون و ۲۰۰ هزار تومان دریافت میکنند و البته چندماهی است که ۲۰۰ هزار تومان هم از همین دریافتی کم شده است. از طرف دیگر برای هر ماه، ۲۵ تا ۲۶ روز بیمه برایمان رد میشود.
او به بیکاری معلمان در تعطیلات اشاره میکند و گلایهمند است که «بیکاری معلمان در تابستان بهدلیل تعطیلی مدارس، چیز عجیبی نیست، اما اینکه در تمام این سه ماه، مدرسه با معلمش قطع رابطه کند و هیچ پولی به او ندهد، قدری عجیب است. با این حساب اگر بخواهیم مثل سایر معلمان، حقوقمان را سالیانه حساب کنیم، حدود ۹۰۰ هزار تومان برای هر ماه خواهد بود، ضمن اینکه بیمهای هم برای سهماه تابستان نداریم که همه و همه موید آن است که معلمان حمایتی، چندمتری پایینتر از خط
فقر هستند.»
کار بدون قرارداد
ت یکی دیگر از معلمهای حمایتی مدارس شهرمان است. او که دومین سال معلمی خود را در مدارس حمایتی تجربه میکند، به امید استخدام در آموزشوپرورش، در این مدارس تدریس کرده است، اما الان منتظر است سال تحصیلی تمام شود و بعد از آن دنبال کار دیگری برود. میگوید: سال اول چند ماه از فعالیتم در مدرسه میگذشت، اما خبری از بستن قرارداد نبود. بعد از پرسوجو متوجه شدم که هیئت موسس این مدرسه حمایتی، برای سال اول با هیچ معلمی قرارداد نمیبندند تا کسی نتواند حقوحقوق خود را عادلانه پیگیری کند.
مروری بر طرح «استخدام موقت»
در طرح «استخدام موقت» که با عنوان خرید خدمات آموزشی در سالهای اخیر اجرا میشود، موسس اینگونه مدارس با دریافت سرانه آموزشی، دانشآموزان را که اغلب در مناطق محروم تحصیل میکنند، تحت آموزشهای رسمی دورههای تحصیلی قرار میدهد و آموزش وپرورش هزینههای مربوط به هر دانشآموز را به موسس بخش خصوصی پرداخت میکند و تمام هزینههای آموزش ازجمله پرداخت حقوق معلمان، برعهده بخش خصوصی است.
۱۲
مدارس حمایتی از ابتدای دولت دوازدهم با شعار و رویکرد بالا بردن سطح کیفیت آموزشی و توسعه عدالت آموزشی در مناطق محروم، شروع به کار کردند.
۶
براساس برنامه ششم توسعه، آموزشوپرورش بهمنظور ارتقای کیفیت، برقراری عدالت آموزشی و بهرهوری، میتواند به خرید خدمات آموزشی از بخش خصوصی و تعاونی اقدام کند.
۵۲۰۰
تعداد معلمانی که درقالب طرح خرید خدمات آموزشی در خراسان رضوی مشغول فعالیت هستند.
۸۳۰۰۰
تعداد دانشآموزانی که در استان، زیرپوشش طرح خرید خدمات آموزشی هستند.
«خرید خدمت» موقتی است
معاون هماهنگی آموزشوپرورش خراسانرضوی قبل از هر پاسخی تاکید میکند که از واژه «معلمان حامی» یا «معلمان حمایتی» استفاده نکنیم؛ چراکه بهگفته او، «لفظ مدارس حمایتی همان سال اول اجرای این طرح استفاده شد، اما ازآنجاکه این نام، مناسب نبود و بار منفی داشت، بهعنوان «طرح خریدخدمت» تغییر کرد و اکنون وزارت آموزشوپرورش لفظ مدارس حمایتی را قبول ندارد.»
حسین شادکام با این توضیح، درباره مشکلات معلمان این مدارس میگوید: در ابتدا به این موضوع اشاره کنم که این طرح (خریدخدمت) طرح ماندگاری نیست و نسخه موقت و مقطعی آموزشوپرورش برای کمبود نیروست. آموزشوپرورش استان با تعداد زیاد نیروی بازنشسته یا در آستانه بازنشستگی روبهروست؛ به همین دلیل از طرح خرید خدمات برای جبران نیرو استفاده میکند. به گفته او، در همان ابتدای جذب این نیروها به آنان گفته میشود این طرح مقطعی است و آموزشوپرورش رابطه استخدامی با آنان ندارد. وی همچنین دریافتی این معلمان را مطابق قانون کار، اعلام و تاکید میکند: اگر غیر از این به معلمان پرداخت شود، تخلف است و با آن برخورد میکنیم. با این حال شادکام از پرداختیهای کمتر از یکمیلیون به معلمان بهدلیل اینکه جزئیاتش در حوزه کاری او نیست، اظهار بیاطلاعی میکند و میخواهد که از معاون پشتیبانی آموزشوپرورش استان، پیگیر موضوع باشیم. او همچنین آماری از مدارس و تعداد معلمانی که با این شیوه با آموزشوپرورش استان همکاری میکنند، نمیدهد. معاون هماهنگی آموزشوپرورش استان دلیل جانمایی بیشتر این مدارس را در حاشیه شهر، تقاضا برای این محلات اعلام میکند و میگوید: در هر منطقه مشهد که تقاضایی برای احداث مدرسه باشد، امکان برپاییاش هست، فقط در حاشیه مشهد نیست، اما اکنون آماری ندارم.
شادکام در پاسخ به نحوه نظارت بر عملکرد مدیران این مدارس به این گفته کفایت میکند که «مدیران این مدارس، افرادی هستند که دارای مدرسه غیرانتفاعی هستند و در این زمینه تجربه کافی و لازم را دارند و نیروهای باتجربه خود را به این مدارس میآورند. آموزشوپرورش نیز درقبال اداره مدارس، به تعداد دانشآموزان هر مدرسه، مبلغی را درقالب سرانه دانشآموزی میدهد.»
۵۰ میلیاردتومان؛ بدهی استان به معلمان حمایتی
قاسمعلی خدابنده، مدیرکل آموزشوپرورش خراسانرضوی:
اردیبهشت امسال مبلغی بهعنوان تنخواه در این حوزه به ادارات و نواحی آموزشوپرورش پرداخت شد تا به بخشی از موسسان و معلمان مدارس طرح خرید خدمات آموزشی پرداخت شود. حقوق همه معلمان خرید خدمات آموزشی باید بهصورت ۱۰۰درصد پرداخت شود، زیرا این معلمان نیز در حوزه آموزشهای مجازی با جدیت پای کار بودهاند و مبالغ مربوط را نیز دولت به موسسان این مدارس، پرداخت خواهد کرد. کل بدهی باقیمانده به ۵ هزار و ۲۰۰معلم طرح خرید خدمات آموزش در این استان که موسسان این مدارس باید تا پایان سال تحصیلی امسال پرداخت کنند، حدود ۵۰۰میلیارد ریال است که پیگیر تخصیص و پرداخت آن هستیم، ضمن اینکه فرستادن معلمان طرح خرید خدمات آموزشی به مرخصی اجباری، تخلف محسوب میشود، درصورتیکه به همکاران فرهنگی طرح خرید خدمات آموزشی در استان، مرخصی اجباری داده شود، این همکاران باید موضوع را درقالب شکایت به اداره ارزیابی عملکرد نواحی آموزشوپرورش یا ادارهکل اعلام کنند تا پیگیری و با متخلفان برخورد شود.