صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

چند منظر درباره تانک خور‌ها، سریال پاییزی شبکه ۳ سیما | تعمیرکاران خراسانی در جنگ زار خوزستانی

  • کد خبر: ۲۹۷۲۶۷
  • ۰۸ آبان ۱۴۰۳ - ۱۵:۲۶
  • ۱
اگر کنداکتور جوال و متغیر شبکه ۳ به دلیل پخش زنده مسابقات فوتبال اجازه بدهد، سریال «تانک خورها» می‌تواند ارتباط بهتر و مستمرتری با مخاطب برقرار کند.

احسان ناظم بکایی-روزنامه نگار و فیلم نامه نویس | شهرآرانیوز؛ شب‌های طولانی پاییز فرصت خوبی برای دیدن سریال‌های تلویزیونی است. در میان سریال‌های پاییزی تلویزیون، «تانک خورها» سریالی متفاوت و جالب توجه است که از شبکه ۳ سیما پخش می‌شود. اگر کنداکتور جوال و متغیر شبکه ۳ به دلیل پخش زنده مسابقات فوتبال اجازه بدهد، این سریال می‌تواند ارتباط بهتر و مستمرتری با مخاطب برقرار کند.

سریال «تانک خورها» از چند منظر جالب توجه است. اولین چیزی که به ذهن می‌رسد، مثل هر رخداد دیگری، نام آن است. «تانک خورها» قرار بود با نام «جان برادر» پخش شود، ولی تأکید بر حفظ نام آن مثبت بود و حس کنجکاوی برانگیزی برای شنونده ایجاد می‌کند. «تانک خورها» عبارتی نامأنوس است، اما وقتی بدانیم این لقب تعمیرکاران خراسانی در جنگ بوده است، برایمان جالب خواهد بود.

بچه‌های خراسانی که تعمیر و بازسازی تانک‌های غنیمتی عراقی را انجام می‌دادند، نام «تانک خورها» را برای خودشان انتخاب کرده بودند و دیگر رزمندگان هم به این نام، آن‌ها را صدا می‌زدند که نشان از تسلط آن‌ها بر نکات فنی و زرهی داشته است.
منظر دیگر «تانک خورها»، روایت قصه تعمیرکاران ماشین در مشهد است که در ابتدای جنگ راهی جبهه می‌شوند. در واقع، قصه با گریز از مرکزگرایی و تهران نشینی، ماجرای حضور آحاد مردم در جنگ را فارغ از جغرافیای زندگی شان به نمایش درمی آورد و دفاع از خاک را به سراسر کشور تسری می‌دهد.

اینکه جوانانی از شرق و خراسان راهی غرب و خوزستان شوند، در راستای همان سیاست عدالت گستری و هویت محوری مدنظر دوران تحول رسانه ملی محسوب می‌شود. اینکه بخش‌های مختلف کشور در قاب رسانه‌ای فراگیر خود و همدیگر را عادلانه به تماشا بنشینند. منظر دیگر، ترکیب عوامل پشت دوربین است.

پرویز شیخ طادی، کارگردان کاربلدی است که با شکار سیمرغ برای فیلم «روز‌های زندگی» و ساخت آثاری مانند «دفتری از آسمان»، «شکارچی شنبه»، «امپراتور جهنم»، «بانوی سردار» و «آتش در گلستان» نشان داده در ۶۳ سالگی بر کارش آگاه و مسلط است. حضور ایرج محمدی، تهیه کننده کارکشته، را هم باید برگ برنده «تانک خورها» دانست. محمدی ۶۵ساله که مانند شیخ طادی فرزند آبادان است، با پشتوانه تجربه تهیه کنندگی آثار موفقی مانند «بزنگاه»، «نرگس»، «متهم گریخت»، «ترش و شیرین»، «خوش نشین ها» و... به خوبی رگ خواب مخاطب و چگونگی کار با تلویزیون را می‌شناسد.

منظر مورد توجه دیگر، عوامل جلوی دوربین هستند. ترکیب بازیگران مجموعه‌ای از هنرپیشه‌های پیشکسوت مثل ثریا قاسمی و احمد نجفی و چهره‌های شناخته شده مثل آرش مجیدی، سروش جمشیدی و علیرضا استادی است. همچنین، حضور بازیگرانی مثل بهراد خرازی و مهدی صباغی نیز چیدمان جالبی ایجاد کرده است. در میان نقش ها، یکی از پرچالش‌ترین آن‌ها شخصیت هاشم دست طلاست. شخصیتی که ابتدا اصلا خط و ربطی به جبهه ندارد، ولی به مرور در وسط معرکه‌ای قرار می‌گیرد که خود قهرمان آن می‌شود. رویارویی با ابعاد مختلف شخصیت‌های گوناگون، هاشم مالکی یا همان هاشم دست طلا را به شخصیتی چندوجهی بدل کرده است.

آرش مجیدی از این منظر انتخاب درستی برای نقش هاشم است. او در پنجاه سالگی و اوج پختگی نشان داده که چگونه می‌تواند عواطف گوناگون را در چهره اش نشان دهد. مجیدی پیش از این نیز با بازی در سریال هایی، چون «زیر هشت»، «ارمغان تاریکی»، «احضار» و «شهباز» قدرت خود را در درآوردن نقش‌های چندوجهی نشان داده بود. انعکاس بهت زدگی، نیشخندها، رکب خوردن‌ها و... در صورت او شباهت زیادی به بازیگرانی مثل نیکلاس کیج دارد. منظر دیگر «تانک خورها»، متن و محتوای قوی آن است که حول مثلث سوژه ناب، نحوه روایت و بستر قصه قابل بررسی است.

از نظر سوژه، پرداختن به نیرو‌های مردمی و بحث خودکفایی و ابتکارات و افتخارات دوران دفاع مقدس موضوع تقریبا بکری است. اینکه یک مکانیک ساده به جبهه می‌رود و کار بزرگی در حوزه یگان‌های زرهی و تأمین و تجهیز آن‌ها انجام می‌دهد، سوژه جالبی است. نحوه روایت هم ترکیبی از گونه‌های مختلف نمایشی اعم از جنگی، درام، طنز و معمایی است که البته برخی آن را شبیه کار‌هایی مانند «خوش رکاب» و «لیلی با من است» می‌دانند. بستر قصه هم تلفیق رخداد طبعا تلخ و سخت جنگ و نگاه طنازانه به زندگی روزمره است تا معلوم شود رزمندگان با وجود نبرد، احوالات خوبی داشته اند.

بی شک چنین مثلث قدرتمندی جز با تحقیق و پژوهش گسترده به سرانجام نمی‌رسید و تیم نویسنده و پژوهش در این سریال از خاطرات و شخصیت‌های داوطلبان زرهی خراسان به خوبی و با ظرافت استفاده کرده اند. نکته‌ای که توجه سازندگان را به خود جلب کرده، توجه به زبان معیار فارسی است.

گرچه بستر قصه از مشهد برمی خیزد، اما حواس همه بوده که نباید مخاطب را سرگرم لهجه مشهدی و تکه کلام‌های آن کرد، بلکه آنچه پیش برنده است؛ قصه است. با این حال عجیب است که چطور وقتی دوربین به جبهه می‌رسد، شاهد شنیدن لهجه‌های جنوبی و حتی مشهدی هستیم که این ماجرا تا حدی یک دستی دیالوگ‌ها و ریتم را به هم می‌زند.

تولید سریع یازده ماهه برای ساخت این سریال ۳۲ قسمتی هم از نظر فنی و پیش تولید و تولید، منظر جالب توجه دیگری را نشان می‌دهد و آن هم این است که می‌توان به چرخه تولید سریال با روندی منطقی و بدون کاهش کیفی محتوا و فرم، شتاب داد؛ چون آنتن تلویزیون پی در پی خوراک می‌خواهد و باید مدام و برای سلیقه‌های گوناگون کار، تولید و پخش شود. نهایتا اینکه «تانک خورها» اثری دیگر در حوزه دفاع مقدس است که بار دیگر ظرفیت بالای این حوزه و تنوع قصه‌های آن را به سازندگان و مخاطبان نشان داد.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
فرهاد
۰۴:۳۲ - ۱۴۰۳/۰۸/۲۹
واقعا سریال جذاب و اینکه تا حدودی با یک داستان واقعی همراه بوده از نام این گروه و رزمندگان فداکار از سرتاسر ایران و اقوام مختلف و در نوع خودش داستان جذابی بود که نشون میده جنگ از دل جوون های معمولی چه سرداران و رزمنده های بی باک و با اعتقادی که سر وطن و اعتقادشون هنه چی رو فدا کردن ساخته ، که هنوز هم اون جوانها در مراتب عالی بعد جنگ چون حاج قاسم ها و احمد کاظمی ها و سرداران زنده جنفشانی کردند و میکنند ، زنده باد جمهوری اسلامی ایران