حمیده ذاکری | شهرآرانیوز؛ طبیعی است که بسیاری از ما تصور کنیم زندگی ائمه اطهار (ع) بهعنوان پیشوایان دینی، سراسر موعظه و درس و بحث بوده و نشانی از تلاش مالی و زندگی اقتصادی در دوران حیات آنها وجود نداشته است، درحالیکه این بزرگواران در طول حیات خود برای تأمین معیشت خانواده و همچنین کمک به شیعیان و آبادانی شهری که در آن زندگی میکردند، به کار و کوشش میپرداختند و تلاش اقتصادی برای تأمین معیشت را لازم و عملی متعالی دانسته، به یارانشان نیز توصیه میکردند.
در این میان، تلاش امام محمدباقر (ع) در حوزه اقتصادی برای تأمین زندگی خاندان بنیهاشم و همچنین رونق بخشیدن به زندگی شیعیان مدینه و آبادی این شهر، برجسته و متمایز است؛ به همین خاطر شهر مدینه که پس از شهادت امامحسین (ع) و یارانشان، مشمول ستمهای فراوانی قرار گرفته و از رونق افتاده بود، در دوران این امام همام، دوباره روی آبادانی به خود دید. در ادامه، سیره اقتصادی این امام بزرگوار را با هم مرور میکنیم.
ما او را به نام معلم و مدرس در خاندان اهلبیت (ع) میشناسیم، اما بنا به روایات، امام محمدباقر (ع) با وجود داشتن خدمتکار و کهولت سن، هرگز از کار و تلاش دست نکشیدند. در اندیشه اقتصادی ایشان، تلاش و فعالیت اقتصادی برای حفظ عزت نفس و بینیازی از مردم دیده میشود.
افرادی بودند که این تلاش امام را مشغولیت به کار دنیا میدانستند و ایشان در پاسخ به یکی از این افراد به نام محمدبنمنکدر فرمودند: «هرگاه مرگ بهسراغم بیاید و من در حال کشاورزی باشم، درواقع مرگ در حالی مرا فراگرفته است که در مسیر بندگی و عبادت الهی بودهام. انگیزه من از کار و کوشش، این است که خود و خانوادهام را از تو و دیگران بینیاز کنم...».
محمدبنمنکدر بعد از شنیدن کلام حضرت، گفت: «راست گفتی؛ خدایت تو را رحمت کند! من میخواستم تو را پند و اندرز بدهم، لیکن تو مرا موعظه کردی». (فرازهای برجسته از سیره امامان شیعه (ع)، جیک، ص ۱۷۰ و ۱۷۱).
امام محمدباقر (ع) فعالیت اقتصادی مرد برای خانواده را مبارک میدانستند و سیره عملی ایشان بهخوبی نشاندهنده این امر بود. همانطور که اشاره شد، ایشان علاوهبر مسئولیت زندگی خاندان خود، به اقوام و آشنایان و فقرا و مردم مدینه و همچنین آبادانی این شهر توجه ویژه داشتند و تلاش اقتصادی برای توسعه زندگی را سفارش میکردند.
شیخمفید در مورد این ویژگی امام چنین نقل میکند: «آن بزرگوار گذشته از برتری در علم و صرفنظر از سیادت و بزرگواری و امامت، جود و سخاوتش در میان شیعه و سنی زبانزد همگان بود، با اینکه نانخور آن جناب، بسیار و وضع زندگی و درآمدش متوسط بود». (الارشاد، ج۲، ص۱۶۴).
شاید علت این امر را در معنای این سخن امام دریابیم: «هرکه دنیا را به خاطر بینیازی از مردم، توسعه زندگی خانواده و احسان و نیکی به همسایهاش طلب کند، روز قیامت درحالیکه چهرهاش همانند ماه شب چهاردهم میدرخشد، خداوند متعال را دیدار میکند». (مراهالعقول، ج۱۹، ص ۲۳).
امامباقر (ع) مسیرهای متفاوتی را برای فعالیت اقتصادی توصیه میکردند که یکی از آنها کشاورزی بود. هیچ کاری در پیشگاه خداوند محبوبتر از زراعت نیست. خداوند هیچ پیامبری را نفرستاد مگر اینکه کشاورز بود، جز ادریس که خیاط بود».
(۲۵ اصل از اصول اخلاقی امامان (ع)، ص۴۰۱).
ایشان در حدیثی دیگر به گستردگی نعمت در کشاورزی اشاره کرده، میفرمایند: «بهترین کار، کشاورزی است که از حاصل آن، نیکوکار و بدکار میخورند». (مراهالعقول، ج۱۹، ص۳۳۲).
همچنین در روایتی از امامباقر (ع) آمده است: «برکت ۱۰جزء دارد که ۹جزء آن در تجارت است» (وسائلالشیعه، ج۱۷، ص۱۰). ایشان درباره تجارت توصیههای فراوانی کردهاند؛ بهطور مثال فرمودهاند: «آن که در خریدوفروشش [عقل اقتصادى لازم را ندارد و]ضرر میکند، نه ستایش میشود نه پاداشى دارد». (وسائلالشیعه، ج۱۷، ص ۳۷۰).
مباحثی مانند انفاق، دور شدن از کارهای کاذب، نهی از ربا، نهی از احتکار و زراندوزی، جزئیاتی است که امامباقر (ع) در بحث تجارت به آن اشاره کردهاند.
امام باقر (ع) در توصیههای اقتصادی خود به دو موضوع ثروت حلال و ثروتمند صالح توجه کردهاند. امام در اینباره میفرمایند: «همانا بقای مسلمانان و اسلام، در این است که گردش ثروت نزد کسانی باشد که حق اموال و وظیفه خود را دربرابر آن میشناسند و به معروف، عمل میکنند و متقابلا یکی از عوامل نابودی مسلمانان و اسلام، این است که سرمایه پولی در دست افرادی به گردش درآید که حق ثروت و مسئولیت خود را دربرابر آن نمیشناسند و با آن، کار پسندیدهای انجام نمیدهند». (مستدرکالوسائل، ج۲، ص۳۹۳).
امامباقر (ع) همچون دیگر معصومان، روحیه تعاون، همدردی، فداکاری و نیکوکاری را در جامعه اسلامی تقویت میکردند که به برخی دستورات ارزنده آن حضرت اشاره میکنیم: «همانا بهترین کارها نزد خداوند متعال، ایجاد شادی در دل و زندگی مؤمن، سیراب کردن مسلمان یا پرداخت بدهی اوست» (الحکمالزاهره، ج یک، ص۶۷۱).