موسویزاده، محمدپور | شهرآرانیوز؛ براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، دانشگاههای ایران در سال ۲۰۲۲ با تولید ۷۸ هزار سند علمی در مجلات بینالمللی رتبه ۱۵ دنیا را کسب کردهاند، اما در زیر شاخص ارتباط صنعت و دانشگاه، کشور ما در رتبه ۱۲۱ جهان قرار دارد. نسبت پژوهشهای تقاضامحور به کل پژوهشها نیز کمتر از ۲ درصد است و همه اینها نشان میدهد که با وجود پیشرفت حوزههای تولید علم در کشور و فعالیت بیش از ۵۰۰ شرکت دانشبنیان خراسان رضوی در حوزه ارائه خدمات تحقیق و توسعه صنعتی، هنوز هم ارتباط میان صنعت و دانشگاه در موقعیت درستی قرار ندارد.
بر این اساس، شهرآرا در میزگرد تخصصی خود با حضور سیدصهیب ثبوتیهاشمی، رئیس اداره آموزش، پژوهش و فناوری اداره کل صنعت، معدن و تجارت خراسان رضوی، شهرام عیدیزاده، مدیر مرکز پژوهشهای اتاق بازرگانی خراسان رضوی، علی سپهر رئیس هیئت مدیره انجمن مراکز تحقیق و توسعه استان و امیرحسن امیری رئیس پارک علم و فناوری دانشگاه فردوسی مشهد به بررسی فرصتها و مشکلات موجود در این حوزه پرداخته است.
ثبوتیهاشمی: ذاتا اگر صنعت بهدنبال ایجاد مزیت رقابتی است، چارهای ندارد جز اینکه بهدنبال نوآوری، ارتقای بهرهوری و کاستن از هزینههای تولید باشد. بههمیندلیل خراسان رضوی در شش ماهه نخست امسال رتبه نخست صدور مجوز برای فعالیت واحدهای تحقیق و توسعه (R & D) را در کل کشور داشته و هماکنون حدود ۴۰۰ واحد با اولویت بازسازی ماشینآلات، بهسازی فرایندهای تولید و یافتن راهکارهای بهصرفهتر در استان مشغول فعالیت هستند.
از نظر سیاستگذاری هم براساس دستورالعملهای وزارت صمت، هر واحد صنعتی که در عرصه تحقیق و توسعه مبتنی بر پژوهش دانشگاهی سرمایهگذاری داشته باشد، از امتیازات و معافیتهای بلندمدت مالیاتی برخوردار خواهد شد.
عیدیزاده: باید بهطور تفکیکشده به این مسئله نگاه کرد. در قانون برنامه هفتم توسعه، هدف و سنجه عملکردی دقیقی دراینباره تعریف شده و قانونگذار مقرر کرده که نسبت اعتبارات پژوهش و فناوری در بخش دولتی با تولید ناخالص ملی باید به ۲ درصد برسد، اما هنوز با این جایگاه فاصله زیادی داریم؛ به طوری که امروزه تولید ناخالص داخلی ما به ارزش تقریبی ۴۰۰ میلیارد دلار است و براساس چشمانداز، اعتبار مراکز تحقیق و توسعه باید به حدود ۸ میلیارد دلار یعنی هزار و ۲۰۰ همت برسد، درحالی که امروزه این رقم در استان کمتر از ۴ میلیارد تومان بوده و سرجمع آن در کل کشور نیز به ۱۰۰ میلیارد تومان نمیرسد.
همچنین در برنامه هفتم توسعه، دستیابی نرخ رشد اقتصادی کشور به ۸ درصد به عنوان هدف کشور تعریف شده که از این میزان، بیش از ۲.۷ درصد متمرکز بر ارتقای بهرهوری صنایع است. یکی دیگر از اهداف برنامه هفتم نیز رسیدن به رتبه ۴۲ در شاخص نوآوری است که امروزه در رتبه ۵۳ قرار دارد. میبینید؟ خیلی فاصله وجود دارد، چون هم صنعت، هم دانشگاه و هم دولت امروزه از انجام تکالیف خود کوتاهی دارند.
سپهر: مسئله نوآوری اگرچه یک موضوع کلیدی برای پیشرفت است، اما واقعیت تلخ امروز آن است که در سالهای اخیر اعتماد متقابل میان صنعت و دانشگاه بهدلایل متعددی کمرنگ شده و فقط بحثهای تئوری آن در محافل اجتماعی و رسانهای قابلطرح است. در پاسخ به سؤال شما، لازم است ابتدا یادآوری کنم که مفهوم تحقیق و توسعه یک موضوع دووجهی است؛ یعنی جنبه تحقیق آن به دانشگاه برمیگردد و جنبه توسعه آن به واحدهای صنعتی، اما در شرایطی که دانشگاههای ما بیشتر بر گسترش جذب دانشجو، تولید مقاله و رشد جامعه فارغالتحصیلان متمرکز هستند، بدیهی است که زیرساختهای کاربردی علم در کشور تضعیف شود.
علاوه بر این، واحدهای صنعتی ما نیز همچنان بر رویکردهای سنتی اصرار دارند و شاید بهدلیل تحریمها، هنوز این امکان فراهم نشده است که صنایع ما بتوانند با همکاران خود تعامل گسترده داشته باشند، بیاموزند و خود را رشد بدهند. درمجموع باید گفت که ارتباط صنعت و دانشگاه یک مقوله چندوجهی، جامع و عمیق است که باید قبل از هر چیز، شرایط و مقدمات آن فراهم باشد. وقتی حتی دردسترسی جوان نخبه ما به منابع پژوهشی در اینترنت نیز محدودیت وجود دارد، پرواضح است که ضروریات این هدف هنوز به طور کامل فراهم نشده است.
امیری: بنای کلی قانون بر این است دانشگاههایی که میتوانند در حوزه تولید دستاوردهای کاربردی مبتنی بر پژوهش و علم حرفی برای گفتن داشته باشند، مجوز دارند تا مراکز رشد و پارک علم و فناوری خود را تشکیل دهند. بر همین اساس، دانشگاه فردوسی در مشهد براساس موقعیت ایدهآل خود همچون ۸۰۰ عضو هیئت علمی و ۲۵ هزار دانشجو که ۱۲ هزار نفر از آنان در مقطع تحصیلات تکمیلی مشغول فعالیت هستند، از چند سال پیش پارک علم و فناوری خود را تأسیس کرده است.
علاوه بر این، شبکه آزمایشی بسیار مجهز مشتمل بر ۴۰۰ آزمایشگاه تخصصی در دانشکدههای مختلف نیز یکی دیگر از ظرفیتهایی است که باعث میشود تا زیرساختهای علمی خراسان رضوی در زمره معتبرترین مراکز تغذیه صنایع استان باشند. درحال حاضر بیش از ۳۵ شرکت بزرگ صنعتی در استان فقط با دانشگاه فردوسی مشهد مشغول همکاری پژوهشی هستند.
عیدیزاده: انکارناپذیر است که یک جنبه از موانع تحقق مؤثر ارتباط میان صنعت و دانشگاه به خود دانشگاهها بازمیگردد. سرفصلهای آموزشی که به دانشجویان ارائه میشود، امروزه همچنان قدیمی است و خیلی از مبانی آموزشی دیگر در جهان صنعت به طور کامل منسوخ شدهاند، اما هنوز هم نظام آموزش عالی ما دانشجویان را وادار میکنند تا آنها را فرابگیرند.
امروزه سند راهبردی مشخصی برای هدایت پایاننامهها نیست و شما در دانشگاهها میبینید که هر پایاننامهای بهسادگی تصویب میشود، درحالی که زنجیره ارزش صنایع، معادن و حوزههای تخصصی به صورت کاملا رهاشده، نیاز به فناوریهایی دارند که اصلا در دستورکار دانشگاهها نیست. علاوه بر این، گرایشها و حتی رشتههای جدیدی باید از طرف وزارت علوم تعریف شود و نظام ارزیابی جدید اساتید، به جای اینکه متمرکز بر تولید مقاله باشد، به ارتباط با صنعت و زمینههای کاربردی دانش معطوف شود.
سپهر: میل دارم توجه شما را به موضوعی جلب کنم که عمدتا به آن بیتوجهی میشود. شما ببینید با وجود اینکه دانشگاهها باید مراکز اصلی تحقیق، توسعه و امور پژوهشی باشند، متأسفانه در کشور ما به تعداد هر واحد تولیدی یا دستگاه دولتی یک مرکز پژوهشی احداث شده است.
شما امروز میبینید هر وزارتخانه، اداره کل یا سازمان به طور مجزا برای خود یک پژوهشکده دارد و به جای اینکه به دانشگاه بهعنوان مرکز تولید دانش مراجعه کند، خودش در مقیاس خرد و بدون اینکه ارزیابی کارشناسی از این طرح پژوهشی صورت بگیرد، اقدام به فعالیت علمی تحقیقاتی میکند. در عمل، دولت اعتبار خود را از یک جیب به جیب دیگر میگذارد. این روند نادرستی است.
دستگاهها باید به دانشگاه مراجعه کنند، اعتبار پژوهشی خود را در اختیار مجامع تحقیقاتی معتبر و دانشگاهی قرار دهند و از ظرفیت منابع آکادمیک بهره ببرند. تا وقتی این توجه به ظرفیت دانشگاه و مراکز پژوهشی وجود نداشته باشد، همین میشود که ما چندین سال است در بحران انرژی قرار داریم و برای حل آن باز هم بهسراغ خاموشی میرویم. آیا خاموشی یک رویکرد نوآورانه است؟
امیری: رهاشدن از خاموشی در گرو ایجاد پیچیدگی در فرایندهای تولید است و این مسئله نیز جز با نهادینهشدن تحقیقات کاربردی دانشگاهها در صنعت میسر نمیشود. شما ببینید، مثلا در خراسان رضوی مزیتهای رقابتی متعددی داریم که از بحث زیارت، صنایع خلاق فرهنگی و موضوع سوغات گرفته تا بخش سنگ آهن در حوزه معدن و زعفران در بخش کشاورزی را دربرمیگیرد.
حالا دانشگاههای ما اگر مسئلهمحور عمل کنند، یعنی منابع درسی بهروز شود و شرایطی فراهم بیاید که اساتید به جای تولید انبوه مقالات غیرمرتبط، فقط بهازای تولید مقالات تقاضامحور از امتیازات رشد بهرهمند شوند، قطعا دانشگاه میتواند نقشآفرینی مؤثرتری در ایجاد ارزش افزوده در تولید داشته باشد.
ثبوتیهاشمی: هر بنگاه اقتصادی که درک صحیحی از واحدهای تحقیق و توسعه داشته باشد، میتواند به درآمدزایی و سوددهی خود بیشتر امیدوار باشد. نباید به این عرصه به دید یک هزینه نگریست بلکه برعکس، این یک فرصت آشکار برای سرمایهگذاری است.
امروزه از ۴۰۰ واحد تحقیق و توسعه استان، بیش از ۱۵۰ واحد بهطور کامل دانشبنیان هستند، چون این ارتباط یک فرصت ایدهآل برای پیشرفت است. ما الان در استان خودمان یک واحد صنعتی داریم که مدیرعامل آن چهار استاد دانشگاه را به عنوان مشاور خود منصوب کرده است. حالا بروید ببینید وضعیت سوددهی آن شرکت در سالهای اخیر چه پیشرفت چشمگیری داشته است.
سپهر: قطعا به همان اندازه که دانشگاه در این باره مسئولیتهایی دارد، صنایع هم تکالیف تعیینکنندهای برعهده دارند. یکی از چالشهای امروز در ارتباط صنعت و دانشگاه این است که واحدهای تولیدی بهدنبال توسعه فناورانه دانش تولید خود هستند، اما وقتی از آنها سؤال میکنیم که میخواهند چند درصد از گردش مالی خود را در این حوزه سرمایهگذاری کنند، میبینیم که مدیران صنایع هنوز در عمل، این سرمایهگذاری را یک ریسک میدانند و حاضر به قبول آن نیستند.
زمینه این همکاری هم خیلی گسترده است و مثلا واحدهای صنعتی به جای اینکه هزینههای سرسامآور برای راهاندازی آزمایشگاه، استخدام نیرو و مواردی از این دست داشته باشند، میتوانند از ظرفیت و زیرساخت دانشگاهها استفاده کنند. شما ببینید امروزه سهم تحقیق و توسعه در تولید ناخالص ملی یا همان GDP ژاپن ۴ درصد است، درحالی که این نسبت در ایران ما به یک درصد هم نمیرسد. چرا؟ چون بخش درخور توجهی از این موضوع به رغبت و اراده واحدهای صنعتی بازمیگردد و ژاپنیها سرآمد این حوزه هستند، چون صاحبان صنایع آنها به این حوزه توجه دارند.
امیری: متأسفانه یکی از آسیبهایی که امروزه در فضای فعالیت اقتصادی و صنعتی کشور ما وجود دارد، این است که مدیران واحدها جدا از بدنه سرمایهگذاران نیستند. این موضوعی بود که از دیرباز در ایران وجود داشته و تاکنون نیز مشکلساز نبوده است، اما اکنون با تبدیل دوران صنعتی به عصر دانش و تکنولوژی، این مسئله به عنوان یک آسیب ریشهدار شناخته میشود، زیرا از اساس، همان کسانی که سرمایهگذاری بر یک حوزه صنعتی داشتهاند، همان کسانی هستند که آن را اداره میکنند و به همین دلیل، فضایی برای پاسخگویی مدیر به بدنه سرمایهگذاران وجود ندارد.
فقدان این فضا باعث میشود که اول تا آخر یک کار تولیدی در اختیار شمار محدودی از سرمایهگذاران باشد، مدیران واحدهای صنعتی دیگر نیازی به رویکردهای نوین و فناورانه احساس نکنند و به جای افزایش بهرهوری سرمایه، فقط تلاش کنند که با روشهای سنتی، همان سرمایه اولیه خودشان را حفظ کنند.
ثبوتیهاشمی: یکی از موضوعات مهم توسعه مفاهیم کسب و کار و درهمآمیختگی آن با مقوله فناوری است. در صورتی که ارتباط صنعت و دانشگاه با این محوریت شکل گرفته و توسعه یابد، به نفع کسب و کارها خواهد بود. وزارت صمت تلاش کرده است تا درراستای تحقق این مهم گام بردارد.
سپهر: حقیقت این است که آمار رو به رشد همیشه نشانه پیشرفت نیست. به طور مثال، رتبه ایران در شاخص نوآوری جهانی در سال گذشته پیشرفت چشمگیری داشته، اما در واقعیت میدانی که نگاه کنید، میبینید یکی از سنجههای ارزیابی شاخص نوآوری، تعداد فارغالتحصیلان رشتههای مهندسی است و ایران به دلیل رتبه دوم فارغالتحصیلان رشتههای مهندسی در دنیا توانسته در شاخص نوآوری پیشرفت داشته باشد.
علاوه بر این، در ایران به ازای هر یک میلیون نفر بیش از هزار و ۷۰۰ پژوهشگر وجود دارد. میبینید؟ این یکی از همان آمارهایی است که در ظاهر مایه افتخار است، اما در عمل بهدلیل مهاجرت بخش زیادی از این فارغالتحصیلان و پژوهشگران باید بهخاطر آن افسوس و تأسف خورد.
به نظر من باید این موضوع را با یک دیدگاه جامع بررسی کنیم. این درست نیست که ما همه موضوع را به بخش خصوصی حواله دهیم تا متهم ردیف اول ما، آن دسته از صنایع خصوصی باشند که به حوزه تحقیق و توسعه توجه نکردهاند، بلکه یک جنبه مهم از تطابقنداشتن آمارها با واقعیت میدانی، به خود دولت بازمیگردد و اینکه بخش زیادی از صنایع ما دولتی هستند، باعث میشود پای دولت هم به این موضوع باز شود.
نمیگوییم دستاوردی تاکنون حاصل نشده، اما امروزه بسیاری از سرمایهگذاریها در حوزه تحقیق و توسعه کاملا صوری است. در واقع برخی از بنگاههای اقتصادی دولتی میآیند و پژوهشگاه تأسیس میکنند و پولی را که باید صرف تحقیق و توسعه کنند، به این مراکز اختصاص میدهند. بعد اینها مدعی میشوند که مبلغ زیادی را صرف توسعه رابطه دانشگاه و صنعت کردهایم. این در حالی است که هزینه صرفشده برای تحقیق بهجای دانشگاه در مراکز پژوهشی خودشان خرج شده است.
امیری: این بحث تطابق آمارها با واقعیت، خیلی بحث حساس و دقیقی است. اینکه بگوییم چرا آمارها تطابق با واقعیت ندارد، در اصل بحث اشتباه است، چون در بسیاری از شاخصها واقعا کارهای خوبی انجام شده و افقهای امیدوارکنندهای پیش روی جامعه دانشگاهی قرار دارد؛ بنابراین بهجای اینکه بگوییم چرا آمارها با واقعیت تطابق ندارد، بهتر است بررسی کنیم که چطور میتوان تصویر عینی و تجلی عملی برای آمارهای رو به رشد ایجاد کرد.
براین اساس، به نظرم باید زمان بدهیم تا اصلاح عملکرد دانشگاه محسوس شود. مثلا در جریان سفر تابستان یک هیئت ۱۰۰ نفره متشکل از ۶۰ استاد دانشگاه فردوسی از منطقه سنگان، چهار قرارداد به ارزش بیش از ۲۰ میلیارد تومان منعقد شد. اینها هم زمینهساز پیشرفت و تقویت ارتباط صنعت و دانشگاه است و قطعا در آینده نتایج اثربخش آن باعث میشود تا واقعیت به آمارها نزدیکتر باشد.
عیدیزاده: خود دولت در ارتباطنداشتن با صنعت و دانشگاه نقش پررنگی دارد. بخش مهمی از صنایع ما دولتی هستند. از صنایع دولتی باید سؤال کرد که در سالهای گذشته برای افزایش بهرهوری چه کارهایی انجام دادهاند؟ اشاره کردند که برخی از پژوهشها بهطور صوری انجام میشود که برای حل این مشکل باید اقدامی صورت بگیرد.
این همه طرحهای آمایش سرزمینی داریم. براساس این تحقیقات، یکی از وظایف دولت و وزارتخانههای مرتبط این است که در هر استان متناسب با ظرفیتهای بومی، رشتههای دانشگاهی را تعریف کنند. در خراسان رضوی که قطب قطعهسازی، صنایع غذایی، معدن یا مباحث فرهنگی است، قطعا باید رشتههای تخصصی وجود داشته باشد تا دانشجو حتی به شکل غیرارادی، تجلی علم خود را در صنایع بومی دنبال کند.