صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

تلخ‌ترین اتفاق فوتبال مشهد باندبازی است

  • کد خبر: ۳۰۴۸
  • ۱۵ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۰:۰۹
پای صحبت‌های رضا قضاوت، پیش‌کسوت دهه60 فوتبال مشهد

مرتضی اخوان - می‌گویند شوت‌هایش زوزه‌‎کشان تور دروازه‌ها را به لرزه درمی‌آورد؛ شماره‌چهاردهی که به اذعان خودش به عشق «کرایوف» افسانه‌ای این پیراهن را به تن می‌کرده و در میانه میدان برای ابومسلم و هواپیمایی و تاکسی‌رانی جولان می‌داده است. هم‌پستی‌بودن با اصغر جانداری، محمد اعظم و کاظم غیاثیان در ابومسلم رؤیایی دهه60، کار را برای پسر محله بهشتی مشهد سخت می‌کرد؛ اما باوجود‌این و به ادعای خودش در بیشتر مواقع پای ثابت میانه زمین مشکی‌پوشان شهر بود. میهمان این هفته «سه‌شنبه‌ها با پیش‌کسوتان فوتبال» تمام عکس‌ها و خاطراتش از فوتبال را پاره کرده است و حالا به تلخی از فوتبالی یاد می‌کند که به‌گمان خودش، پُر از مافیا و نامردی است.

به وقت تولد
25اسفند1339 در بهشتی مشهد به دنیا آمدم؛ محله‌ای نظامی‌نشین که به‌واسطه آنکه پدرم نظامی بود، در آنجا زندگی می‌کردیم. 2 خواهر دارم و 2 برادر هم داشتم که با پدرومادرم در یک حادثه رانندگی فوت کردند.

تعداد فرزندان
2 تا دختر دارم که هیچ‌کدام ورزشکار نیستند.

فعالیت‌ها و افتخارات فوتبالی
اولین‌بار در تیم محله‌مان عدل بازی کردم؛ تیمی که خیلی از فوتبالیست‌های نامی مشهد از دل این تیم بیرون آمدند. بعد به راه‌آهن رفتم و از آنجا فوتبال باشگاهی برای من آغاز شد. بعد از انقلاب دوسالی را در ابومسلم بودم. بعد از ابومسلم بیشترین دوران فوتبالم را در هواپیمایی بودم و دست آخر هم در تاکسی‌رانی بازی کردم. البته در تیم منتخب خراسان هم بازی کردم. در نسل طلایی ابومسلم و در کنار بازیکنانی چون اصغر جانداری، اکبر میثاقیان، مرحوم کاظم غیاثیان، مرحوم محمد اعظم و... بازی می‌کردم.

دوران مربیگری
متأسفانه مشهد مافیایی دارد که هنوز هم وجود دارد و جوانانی که به میدان آمدند، نتوانستند آن مافیا را از بین ببرند. تا موقعی که این مافیا وجود داشته باشد، فوتبال این شهر پیشرفت نمی‌کند و روزبه‌روز بدتر هم خواهد شد. آن زمان تمام فوتبال روی دوستی بود و کسی برای پول، فوتبال بازی نمی‌کرد. پایه‌های فوتبال مشهد فقط روی دوستی بود. جو فوتبال آن زمان طوری بود که یا باید باب میل آن‌هایی که در رأس کار بودند عمل می‌کردی یا کنار گذاشته می‌شدی.

شغل در کنار فوتبال
در کار بیزنس هستم. از قدیم هم در همین کار بودم و هنوز هم هستم.

خودرو و منزل
یک خودرو 206 و منزل هم در محله الهیه مشهد دارم.

آخرین فعالیت ورزشی
بعد از آنکه فوتبال را کنار گذاشتم، هر فعالیت ورزشی را لغو کردم؛ اما الان چهارپنج‌سالی است که با پیش‌کسوتان ابومسلم و هدف‌ کلگار هفته‌ای یک جلسه تمرین می‌کنم و دور هم ورزش می‌کنیم.

تلخ‌ترین و شیرین‌ترین اتفاق فوتبالی
تلخ‌ترین اتفاق فوتبال مشهد بدون تردید همین وجود باند و باندبازی‌هاست؛ تلخی‌ای که همچنان هم وجود دارد. شیرین‌ترین اتفاق هم به نظر من همین دوستی‌‎هایی است که با فوتبال برای ما به وجود آمده است.

حال‌ و روز امروز فوتبال مشهد
باید روح تازه‌ای به این فوتبال دمیده شود، والا پیشرفتی در کار نخواهد بود. دوستان ما که چندین دهه سکان‌دار فوتبال بودند، نشان دادند نمی‌توانند کار کنند؛ اما متأسفانه هنوز نمی‌خواهند قبول کنند که این فوتبال را کنار بگذارند و به جوانان هم اجازه نمی‌دهند که سر کار بیایند و وارد عرصه فوتبال شوند. اغلب چند نفر هستند که سکان فوتبال مشهد دست این افراد است. پیش‌کسوتی و احترامشان به‌جا، اما دلیل نمی‌شود همیشه این افراد سر کار باشند. این افراد ثابت کردند نمی‌توانند پیشرفتی برای فوتبال مشهد باشند. به نظر من اگر واقعا کسی را می‌خواهند که به داد فوتبال مشهد برسد، یکی حسین عبادزاده، یکی فریدون مهریار و یکی مهران افخمی است. پایین‌آمدن کیفیت فوتبال مشهد هم دلیلش مدیریت ناصحیح سرمایه‌های فوتبالی این شهر است.

گله فوتبالی
از اول جوانی زبان تلخی داشتم و به‌خاطر همین زبانم خیلی‌ها را که دوست داشتند مقابلشان چاپلوسی کنم، ناراحت می‌کرد؛ اما در عوض، دوستان خوبی هم داشته و دارم که به رفاقت با آن‌‌ها افتخار می‌کنم. گله‌ای ندارم. هر چه هست حرف دل است که همیشه می‌گویم.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.