به گزارش شهرآرانیوز، حجتالاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه با بیان اینکه علامه طباطبایی (ره) تفسیر فلسفی از قرآن ارائه نکرد بلکه تفسیر قرآن به قرآن داشت، اظهار کرد: این یعنی علامه با کمک آیات دیگر آیه مورد نظر را تفسیر میکردند و بعد از روایات نیز برای تحکیم و تقویت تفسیری که از آیات داشتند کمک گرفته و نکات فلسفی هم از آیات استنتاج میکردند که این غیر از تفسیر فلسفی است چراکه تفسیر فلسفی یعنی شما با مباحث فسفی به نتیجهای رسیدهاید و بعد بیایید آن نتایج را در قرآن به گونهای تحمیل کنید که در بسیاری از موارد حتی ممکن است تفسیر به رأی باشد.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: البته تفسیر فلسفی از قرآن معنای دیگری هم میتواند داشته باشد از جمله اینکه از مبانی فلسفی استفاده کنیم تا بتوانیم به کشف دلالتهای التزامی از قرآن برسیم که اشکالی ندارد چراکه مباحث فلسفی به ما آن قدرت پرسشگری را میدهد تا از آیات سوالات جدیدی پرسیده و آنها را استنطاق کنیم و اساسا اگر آن مبانی فلسفی نبود استنطاق آیات هم تحقق نمییافت، این کاری خوب و همان روشی است که شهید صدر هم در تفسیر موضوعی از آن استفاده میکرد.
وی در بخش دیگری از مباحث خود در مورد تعبیر اسلامیزه کردن علوم انسانی و آنچه که در این عرصه میتوان از فلسفه وام گرفت، اظهار کرد: اینکه علوم انسانی مدرن را اسلامیزه کنیم یعنی در کنار آنچه که گفته شده آیات و روایات را بچینیم، نمیپسندم البته این کار زیاد انجام شده است، اما کار دقیقی نیست و بیشتر کار تطبیق است تا تولید علوم انسانی اسلامی؛ به بیان دیگر تعریف و کارکرد علوم انسانی اسلامی به شکل دقیقش این است که ما با مبانی حکمی، قرآنی، روایی و عقلانی بتوانیم به نظریههایی در حوزه روانشناسی، جامعهشناسی، اقتصاد و مدیریت برسیم تا تولید نظریه صورت بگیرد نَه اینکه نظریه «آنتونی گیدنز» و «تالکوت پارسونز» را بگیریم و تکههایی از آن را جدا کنیم بعد با آیات و روایات تطبیق بدهیم که این هم از سنخ تفسیر به رای است؛ البته در میان مالاییها چه در مالزی و چه در اندونزی وقتی از علوم انسانی سخن میگفتند مقصودشان این بود و تعبیر «islamisation of knowledge» را مطرح میکردند.
وی در ادامه و در پاسخ به پرسشی در مورد روند و سیر کنونی فلسفه اسلامی و کاستیهای امروز آن ادامه داد: امروز فلسفه اسلامی به لحاظ مبانی، مباحث انتزاعی رشد خوبی کرده است یعنی مباحث مربوط به وجود، عدم، ماهیت، امکان، وجوب، امتناع و ... رشد خوبی داشته است، کاربست معقولات فلسفی در الهیات بامعنالاخص رشد داشته است؛ بزرگانی، چون علامه طباطبایی و شاگردان آمدند و متناسب با زمانه معرفتشناسی و انسانشناسی را از فلسفه استتناج کرده و تکامل بخشیدند.
خسروپناه در پایان خاطرنشان کرد: لذا میشود گفت در عرصه مبانی هستیشناختی، انسانشناختی، معرفتشناختی، ارزششناختی و دینشناختی کار شده است، اما امتداد این مبانی و خصوصاً حوزه روششناسی نسبت به مسائل اجتماعی و سیاسی خلایی هست که امروز اگر قرار باشد به آن بیندیشیم باید کاربست مبانی فلسفی و روششناسی فلسفی در نظریهپردازی علوم انسانی اسلامی اجتماعی را مورد توجه قرار دهیم از جمله در حوزههای هنر، معماری و امتداد فلسفه که باید در این حوزهها جدیتر کار کنیم.
منبع: شبستان