صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

خودکشی دختر ۱۳ ساله برای فرار از ازدواج اجباری

  • کد خبر: ۳۱۱۹۴
  • ۳۱ خرداد ۱۳۹۹ - ۲۳:۰۲
  • ۶
دختر ۱۳ ساله کرمانی که یتیم و تحت سرپرستی مادرش است، به دلیل فشار عموهایش به او برای ازدواج اجباری دست به خودکشی زد.

به گزارش شهرآرانیوز، داستان زهره از نوع ازدواج اجباری است که او را وادار کرد دست به خودکشی بزند.

 «می خواستند عروسش کنند، ولی دخترم نمی‌خواست به زور عروسی کند. می‌گفت: من قصد ازدوج ندارم.» این صحبت‌های دوربی‌بی، مادر زهره است. زهره همان دخترک معصوم ۱۳ ساله‌ای است که هرچند با خوردن قرص، مرگ را به جان خرید، اما با دلسوزی و هوشیاری مادرش خوشبختانه به زندگی بازگشت.


بیشتر بخوانید: پیرمرد ۸۰ ساله رودباری همسر ۲۲ ساله خود را با سیخ داغ شکنجه کرد


امنیت جانی نداریم

دوربی‌بی گفت: «شوهر من ۹ سال است که به رحمت خدا رفته و پولی برای امرار معاش نداریم. اما تمام تلاشم را می‌کنم که با یارانه زندگی را بگذرانیم و دو دختر نوجوانم طعم بی پدری را نچشند. عمو‌های زهره می‌خواهند او به اجبار با پسر عمویش ازدواج کند. اما زهره نمی‌خواهد ازدواج کند. چند بار دخترکم را کتک زده اند و حتی زمانی که خواستم جلوی آن‌ها را بگیرم، مرا نیز کتک زدند و تهدید کردند که باید از خانه ام بروم.»

مادر زهره که با لهجه غلیظ کرمانی صحبت می‌کند، ادامه داد: «خدا شاهد است که دارم به این فکر می‌کنم که دخترکانم را بردارم و از اینجا فرار کنم قبل از اینکه زهره را وادار کنند عروسی کند و برای او اتفاقی بیفتد.»

دوربی‌بی که حالا دو دختر را سرپرستی می‌کند، ادامه می‌دهد: «به دلیل فشار زیادی که به زهره آوردند تا او را مجبور به ازدواج با پسرعمویش کنند، او قرص خورد تا خودش را بکشد؛ اما تا رسیدم آمبولانس را خبر کردم. زهره یک هفته بیمارستان بود تا بهتر شد، ولی زمان مرخص شدن دکتر توصیه کرد برای ادامه درمان او را نزد روانپزشک ببرم، اما من پولی در بساط ندارم. دخترکم از عموهایش می‌ترسد، اما نمی‌خواهد به زور و اجبار ازدواج کند.»


بیشتر بخوانید: شکنجه‌های مژگان، زن رودباری توسط شوهر ۸۳ ساله اش


دوربی بی که در روستای جعفرآباد کرمان به همراه دو دخترش زندگی می‌کند، ادامه داد: «چند بار شکایت کرده ام، اما هنوز دستم به جایی بند نیست. دخترم از نظر روحی بسیار آسیب دیده است. سه دختر دارم. دختر اولم در ۱۳ سالگی عروس خاله ام شد. زهره هم الان ۱۳ ساله است. خودش می‌گوید من می‌خواهم درس بخوانم، اما عموهایش می‌خواهند به زور عروسش کنند.

چند بار به منزل ما آمده اند و هم زهره و هم مرا کتک زده اند. به دادگاه و کلانتری شکایت کردیم، اما هنوز امنیت جانی نداریم. آن‌ها می‌خواهند خانه ام را از من بگیرند و هم دخترم را و بعد مرا به زور از خانه بیرون کنند. دادگاه اول را رفتیم، ولی آن‌ها نیامدند. آن‌ها هم به شورای حل اختلاف مراجعه کرده اند.

بعد از شکایت نیز دو روز پیش دوباره عمو‌ها و زن عمو‌ها و ۱۰ نفری جمع شدند و به خانه ما آمدند و مرا و دخترم را کتک زدند. الان فقط این راه حل به ذهنم می‌رسد که دخترانم را بردارم و از اینجا فرار کنم.»

این دخترک معصوم همان دختری است که می‌خواهد زندگی عادی مثل تمام دختران این سرزمین داشته باشد، اما آیا کسی به حمایت از او برخواهد خواست؟

منبع: انتخاب


بیشتر بخوانید:

 

۷ بار اعدام برای خفاش شب گیلان که ۸ زن را سلاخی کرده بود

 

قتل فجیع در مشهد/ پسری سر پدرش‌ را‌ برید و درون تشت گذاشت

 

قتل دختر کرمانی با تبر، صحت ندارد/ پرتاب میله آهنی توسط پدر موجب مرگ دختر شد

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۶
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۲۳:۴۴ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۲
آخرلزمان شده
یگانه
۱۸:۵۷ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۲
چطور میتونن اینقدر پست باشن ،حالا ازدواجم که بکنه از کجا میدونن خوشبخت میشن ،چرا زندگی ادمارو اینقدر بی ارزش میدونن
ناشناس
۱۷:۰۲ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۲
عجب
ناشناس
۱۳:۳۷ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۲
چه عموهای باغیرت ی
ناشناس
۱۰:۳۰ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۲
درود واقعا باید تاسف خورد که نمیتونن امنیت یه خانواده بی سرپرست رو که بهشون پناه اورده تامیین کنن البته برای خود من هم این مسئله پیش اومده
باید نطر سنجی گذاشته یا طوماری تهیه و امصا بعد مجلس که سریعا به این مشکلات خانوادگی رسیدگی بشه و در امنیت زیر چتر دولت باشت وگرنه نیش دارو بهد مرگ سهراب فاید های نداره
امین
۰۷:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۲
وقتی این پیاما رو میخونم فکر میکنم داریم در عصر حجر زندگی میکنیم چرا هیچکس به داد اینا نمیرسه چرا عموها باید جرات داشته باشن هر کار بخوان بکنن