صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

گفتگو فریدون جیرانی با فرزند عزت ا... انتظامی به مناسبت سالروز تولد آقای بازیگر
غزاله حسین‌پور - شنیدن عنوان «آقای بازیگر» تنها نام یک نفر را در ذهن متبادر می‌کند؛ عزت‌ا... انتظامی. این بازیگر و کارگردان سینما، تئاتر و تلویزیون که به عنوان یکی از «پنج تن» سینمای ایران شناخته می‌شود، روز ۳۱ خرداد ۱۳۰۳ در محله سنگلج تهران متولد شد و در آثار بسیاری از قبل تا پس از انقلاب ایفای نقش کرد. انتظامی در طول زندگی هنری خود به جوایز بسیاری نیز از جشنواره‌های گوناگون دست یافت و در سال ۱۳۸۲ نیز به عنوان یکی از چهره‌های ماندگار ایران معرفی شد. عزت سینمای ایران در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۳۹۷ بر اثر سکته مغزی و کهولت سن در بیمارستان باهنر تهران درگذشت.
عصر جمعه به مناسبت سالروز تولد این هنرمند، فریدون جیرانی با فرزند این بازیگر؛ مجید انتظامی گفت‌وگویی با هدف مرور خاطرات انجام داد که از صفحه مجازی موزه سینما پخش شد.
مجید انتظامی که خود از موسیقی‌دانان و آهنگ‌سازان برجسته کشور است، با اشاره به روز کودتای ۲۸ مرداد و فضای جامعه در آن روزها، از زندانی شدن پدرش گفت: زمان کودتا حدودا شش ساله بودم. روزی که تئاتر سعدی را آتش زدند، همراه پدرم آنجا حضور داشتم. همه هنرمندان مضطرب و نگران بودند و نمی‌دانستند چه خواهد شد. پدرم در آن زمان مسئولیت نصب تراکت‌های سیاسی بر دیوار‌ها را بر عهده داشت. از چند شب بعد که دستگیری‌ها آغاز شد، رفته‌رفته خانه ما تبدیل به پناهگاه فراری‌ها شد و پس از چندی، حدود ۱۵ نفر در منزل ما زندگی می‌کردند. یکی از همان روزها، پدر در خیابان دستگیر و به زندان قصر روانه شد. اما مدت زیادی آنجا نبود. خودش هم در خاطراتش گفته بود پارتی بزرگی داشتم و زود آزاد شدم.
انتظامیِ پسر که باور دارد مردم در دهه‌های گذشته خیلی بیشتر به تئاتر گرایش داشتند، درباره تئاتر «در کنار جاده» به جیرانی گفت: پدرم، مهین تجدد و چند نفر دیگر از دوستانشان گروهی تشکیل داده بودند که باهم فعالیت می‌کردند و به تماشای آثار یکدیگر می‌نشستند. نمایش «در کنار جاده» نیز به نویسندگی تجدد، از سوی پدرم کارگردانی و در تلویزیون به صورت زنده اجرا شد. این نمایش، سرگذشت گردوفروشی را روایت می‌کرد.
این آهنگ‌ساز که زمان اکران فیلم «گاو» در آلمان به سر می‌برد، درباره این اثر توضیح داد: «گاو» را به همراه داریوش مهرجویی در سینمایی در برلین به تماشا نشستم و بسیار تحت‌تأثیر آن قرار گرفتم.
او گفت که در خارج از ایران وقتی هنرپیشه‌ای چنین نقشی بازی می‌کند، زندگی‌اش متحول می‌شود، اما زندگی عزت‌ا... انتظامی قبل و پس از فیلم «گاو» تغییری نکرد. انتظامی که به عنوان نخستین بازیگر ایرانی، جایزه بین‌المللی دریافت کرد، همواره اصرار داشت تا دوبلور به جای نقش‌هایش صحبت نکند. به همین دلیل جز دو فیلم «هزاردستان» و «ستارخان»، خودش در نقش‌هایش سخن می‌گفت. مجید انتظامی که در سال ۱۳۸۹ به عنوان یکی از چهره‌های ماندگار ایران معرفی شد، از علاقه پدرش به موسیقی گفت: پدرم خیلی دوست داشت موسیقی بخوانم. کنسرت‌های من همیشه بعد از ساعت هشت شب شروع می‌شد، اما پدر همیشه از پنج عصر در سالن حضور داشت و با تمرین نوازنده‌ها پیش از اجرا زندگی می‌کرد. «این فصل را با من بخوان»، اولین اجرای صحنه‌ای بود که رهبری کردم. به خاطر دارم که پدرم برای آن اجرا به عنوان یک بازیگر، نکاتی مانند نحوه ورود، تعظیم و... را به من آموخت. عزت‌ا... انتظامی هیچ‌گاه برای من پارتی‌بازی نکرد. من هم دلم نمی‌خواست با هم در یک فیلم کار کنیم تا شائبه‌ای ایجاد نشود. «ناصرالدین شاه»، «محاکمه» و «جایی برای زندگی» تنها آثاری بود که من به عنوان آهنگ‌ساز و پدرم به عنوان بازیگر در آن‌ها همکاری داشتیم. آهنگ‌ساز «آژانس شیشه‌ای» با بیان اینکه هنرمندان، چون از خانواده دور می‌شوند، معمولا خیلی تنها هستند، تأکید کرد که آقای بازیگر اگرچه برای شغلش زندگی می‌کرد، اما پدر بسیار خوبی هم بود.
مجید انتظامی درپاسخ به این سوال جیرانی که آیا خاطره‌ای از زمان ساخت «کمال الملک» به یاد می‌آورد؟ گفت: ازاین فیلم خاطره‌ای ندارم. اما به یاد دارم زمستان بود و برف سنگینی می‌بارید که برای تست نقش مظفرالدین شاه در فیلم «ناصرالدین شاه» با او تماس گرفتند و در آن هوا به سختی خود را به محل فیلم‌برداری رساند و برای بازی در آن نقش انتخاب شد. فرزند عزت‌ا... انتظامی، حساسیت پدرش روی فیلم‌نامه‌ها را تا حدی می‌داند که بار‌ها آن‌ها را بازنویسی می‌کرد. اگر کارگردان هم موافق نبود، می‌گفت پول صحنه مدنظر را خودم می‌دهم، اما می‌خواهم آن را با تغییراتی که اعمال کردم ضبط کنیم: پدرم همه نقش‌هایش درخشان بود. از زمانی که حافظه‌اش رو به تحلیل رفت، من سناریو‌ها را برایش می‌خواندم و او گوش می‌داد و ایراداتش را بیان می‌کرد. او تا پیش از مرگش سناریو می‌خواند و همیشه کنار تختش پر از کتاب بود.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.