صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

شهاب آسمان بازیگری | درباره شهاب حسینی، بازیگر نام‌آشنای سینمای ایران

  • کد خبر: ۳۱۴۲۲۹
  • ۱۴ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۴:۲۷
سیدشهاب الدین حسینی، ستاره خوش‌نام عرصه بازیگری کشور امروز ۵۱ ساله شد.

به گزارش شهرآرانیوز؛ روزی که جیسون بعد از بیست سال افتاد پی تاج و‌تخت پدرش که قبل‌تر به غارت عمویش رفته بود، سینما برای شهاب حسینی آغاز شد. هفت هشت‌ساله بود. یعنی حوالی سال ۱۳۵۸، ۱۳۵۹. همه‌چیز از آن دستگاه آپارات شروع شد که یک روز پدر با خود به خانه آورد و دریچه‌های قاب جادویی سینما رو به شهاب خردسال باز شد.

پشت‌بند «جیسون و آرگونات‌ها»، تماشای چندین و چندباره «سندباد»، حتی از بازی با بچه‌ها توی کوچه برایش جذاب‌تر بود. بعدتر ارتفاع کاست‌های ویدئویی کنار دست آپارات رفت بالا و بالاتر. از کمدی و وحشت و سوررئال گرفته تا اجتماعی و درام و تخیلی. خوراک مغز خیال‌فروش شهاب در نوجوانی، روزی بیشتر از ده پانزده فیلم طلب می‌کرد. 

توی همان روزی که ده‌فرمان و بن‌هور را دیده بود، محمدرسول‌ا... (ص) و آپاچی‌ها را هم نگاه کرده بود. از قصه‌ای به قصه‌ای و از کشوری به کشوری، سوق می‌خورد لای سکانس‌های درخشان و بازی‌های به‌یادماندنی. خبر نداشت دارد ذره‌ذره در ضمیر ناخودآگاه خود، شیفته هنر بازیگری می‌شود. او فقط عاشق فیلم دیدن و سینما بود. تکلیف روشنی با زندگی نداشت. شب‌ها دستگاه آپارت را خاموش می‌کرد و بعد مثل ناپلئون بناپارت در یکی از سکانس‌های معروف فیلم ناپلئون، خسته و کوفته سرش را به دستش تکیه می‌داد و انگار از جنگی تمام عیار با علاقه‌مندی‌هاش برگشته باشد، به خواب می‌رفت. 

صبح روز بعد زندگی را با حرفه تازه‌ای آغاز می‌کرد. یک روز پاشنه کفشش را بالا می‌کشید می‌رفت پی ورزش و فوتبال. روز بعد سر از دکان آرایشگری درمی آورد. بعدتر می‌شد شاگرد طلاسازی. شهاب حسینی داشت آینده‌اش را لابه‌لای شخصیت‌های سینمایی جست‌و‌جو می‌کرد. پدرش دبیر بود. همیشه به شوخی می‌گفت: من دارم به بچه‌های مردم درس می‌دهم ولی تو را نتوانستم آدم کنم!

حوالی تئاتر، رادیو و تلویزیون

دانشگاه را برای فارغ‌التحصیلی و مهاجرت آغاز کرد و بازیگری در گروه‌های دانشجویی را برای بازیگر شدن، اما نه دانشگاه را تمام کرد و نه آن روز‌ها برای بازی در یک پروژه تلویزیونی یا سینمایی دعوت شد. شاگرد زرنگ دوره‌های بازیگری استاد سمندریان که روز و شبش شده بود تمرین تئاتر، سر از استودیو‌های رادیویی درآورد و شد یکی از آن مجری‌هایی که با نشاطی اغراق‌آمیز، شنوندگان را به خلق یک روز پر‌انرژی دعوت می‌کنند. کم‌کم داشت فراموشش می‌شد که توی سال‌های دانشجویی، شیفته بازیگری بوده. از پشت میکروفن‌های رادیویی افتاد توی قاب تلویزیون. آن هم برای آیتم‌های طنز مجموعه «جمعه‌ها با شبکه‌۲».

اما شهاب حسینی، همان روز‌ها وقتی پس از معاشرت با کامران ملک مطیعی و نادرسلیمانی و اجرای مسابقات و برنامه‌های میدانی به شهر‌های مختلف دعوت شد، مطمئن شد آدم دنیای طنز و کمدی نیست. سال ۱۳۷۷ با اجرای برنامه «اکسیژن»، احساس بهتری داشت. بین‌۱۵۰ نفر متقاضی اجرا، قرعه به نام او افتاده بود و حالا می‌توانست در یک برنامه جوان‌پسند، جایگاه بهتری در تلویزیون برای خودش دست و پا کند. آن روزها، خبر نداشت فقط دوسال با بازیگری توی جعبه جادویی تلویزیون فاصله دارد!

سوپراستار جشنواره‌های فیلم فجر

آن جوانک لاغراندام با صدای آرام و شخصیت بی‌حاشیه در سریال «پس از باران»، اولین تصویر شهاب حسینی برای تماشاگر تلویزیون بود. مجری برنامه اکسیژن، بازیگر شده بود، اما جای پایش را زمانی در بازیگری قرص کرد که یک سال بعد در قامت «پلیس جوان»، محبوب دل‌ها شد.

دهه ۸۰، شهاب حسینی داشت با شیب تندی به سوپراستار بازیگران تلویزیونی تبدیل می‌شد. از «تب سرد» تا «مدار صفر درجه» و بعد از آن با ایفای نقش شهید عباس بابایی در سریال «شوق پرواز»، به روز‌های اوج محبوبیت رسید. درست همان ایامی که در سینما با فیلم‌های «رخساره» و «واکنش پنجم» و «شمعی در باد» گرد و خاک به پا کرده بود و دو سال پیاپی برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در جشنواره فیلم فجر کاندیدا شد. 

بالاخره اولین دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد را برای فیلم «محیا» از جشنواره فیلم فجر گرفت و نهایتا در سال‌۱۳۸۷ موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر برای فیلم «سوپراستار» شد. سالی که فیلم «درباره الی» به جشنواره معرفی شد، دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد را با خود به خانه برد. همکاری او با اصغر فرهادی بار‌ها در جشنواره‌های مختلف مورد تحسین قرار گرفت و جشنواره فیلم فجر دیپلم افتخارش را بار دیگر با عنوان بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای «جدایی نادر از سیمین» به او تقدیم کرد.

 با این همه، بازیگر شگفتی‌ساز دهه‌۹۰ پس از درخشش در فیلم «فروشنده» و دریافت نخل طلایی جشنواره کن و حواشی پس از آن، همچنان توانمند و پرکار در قالب‌های مختلف نمایشی از جمله شبکه نمایش خانگی پرقدرت و توانا ظاهر می‌شود و نام او توی تیتراژ هر سریال و فیلم سینمایی، می‌تواند چشم‌های بسیاری را به تماشای کار ترغیب کند.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.