آنچه برای ما از تاریخ ورزش خراسان برجای مانده است، در بهترین حالت به صد سال اخیر بازمیگردد، اما مقوله ورزش در این قلمرو بزرگ و همیشهآباد به بیش از هزاران سال پیش بازمیگردد؛ وقتی که فردوسی در اثر سترگش از پهلوانان و یلان خراسان میسراید، یعنی اینکه ردپای ورزش و رسم ورزشکاری در این سرزمین پیشینهای دراز و درخوراحترام دارد.
خراسانیان که بخشی مهم از هویت ایران هستند و بارها در بزنگاههای تاریخی نقشی تعیینکننده در سرنوشت ملت داشتهاند، بهتبعِ طبع پهلواندوستیشان همیشه دوستدار و طرفدار کشتی بودهاند. ورزشی که بهجرئت میتوان گفت اولین شکل جدال انسانی انسانها بوده، در خراسان از دیرباز هواخواهانی بسیار داشته است و با ورود اسلام به ایران و پیدایش تدریجی ورزش زورخانهای که ریشههای دینی و مذهبی دارد، جایگاهی ویژه پیدا میکند.
تا پیش از هزاره اخیر، هرچه ما از تاریخ ورزش در خراسان میدانیم، به گود و زورخانه و پنجهافکنی پهلوانان برمیگردد. این گنجینه با کمال تأسف چندان درخوراعتنا نیست، اما حیات سینهبهسینه و نسلبهنسل آن عشق به کشتی را زنده نگه داشت تا زمانی که امکان ثبت و ضبط آن به مدد پیشرفتهای فناوری حاصل شد؛ این یعنی قصه صد سال اخیر که کشتی و بهدنبال آن سایر رشتههای ورزشی بهتدریج در ایران و خراسان رشد کردند و فراگیر شدند.
ناصرالدینشاه قاجار را بهسبب علاقهای که به کشتی پهلوانی داشت، میتوان نخستین پادشاه ایرانی دانست که بهصورت سیستماتیک به امر ورزش بها داد. در دوران زمامداری طولانی او رسم کشتیگرفتن پهلوانان در اعیاد و مناسبتهای ملی در دربار و جامعه جا افتاد و پس از او نیز ادامه یافت. در آن سالها پای پهلوانان خراسانی، ازجمله پهلوان اکبر خراسانی، به پایتخت باز شد و قصه کشتیهای او با پهلوانان کشور ازجمله پهلوان ابراهیم یزدی تا مدتها نقل محافل و مجالس بود.
در اوایل سده جدید و تقریبا مصادف با شروع دوره پهلوی، دو اتفاق مهم در ورزش ایران افتاد؛ یکی ورود ورزشهای نوین به ایران و دوم ساختارمندشدن ورزشهای قدیمی مثل همین کشتی. تشکیل یک نهاد مجزا در بدنه دولت برای ورزش موجب شد ایرانیان، هم با برخی ورزشهای نوین مثل فوتبال، بسکتبال، والیبال و... آشنا شوند، هم رشتههای قدیمی سروسامانگرفته در قالب قوانین جدید و مسابقات مختلف وارد دورهای تازه از حیاتشان شوند.
خراسان در این دوره ابتدا با کشتی که چشموچراغ این خطه است، در ورزش کشور عرض اندام کرد، اما اندکاندک پای بقیه رشتههای ورزشی هم به میان آمد. مرحوم منوچهر مهران از اولین ورزشکاران و مدیران ورزش در خراسان است که بخش زیادی از رشد ورزش در ابتدای سده چهاردهم خورشیدی در مشهد و خراسان بزرگ مدیون زحمات اوست. مهران خودش از کوهنوردان متبحر بود و بهویژه در پیشرفت این رشته که در آن سالها حکم تفریح را داشت تا ورزش، تلاش زیادی کرد.
پس از مهران، مرحوم محمدتقی جعفریان هم نامی بزرگ در فرایند توسعه ورزش در خراسان است. او حدود سی سال مدیرکل تربیتبدنی استان نهم بود و تقریبا هرچه از ورزش در خراسان میدانیم، به دوران او برمیگردد. ساخت و توسعه مجموعه ورزشی سعدآباد یا تختی مشهد نگین اقدامات جعفریان است که یک ظرفیت بزرگ برای ورزش جوانان این شهر فراهم شد و جالب اینکه همچنان پابرجاست.
تاریخ ورزش خراسان مانند تاریخ خود خراسان پرفرازونشیب است و صفحات آن گاه سرشار از شادی و گاه مالامال از اندوه است. در این سالها چهرههای بزرگی در ورزش خراسان ظهور کردهاند که برخی از آنها مثل مرحوم حاجاحمد وفادار و شادروان علی باغبانباشی چنان جایگاه ارزشمندی در ورزش ایران دارند که بهجرئت میتوان گفت بخشی از هویت آن شدهاند. در دوران نزدیکتر، افرادی مثل برادران خادم و خداداد عزیزی هم جایگاهی بزرگ در پهنه ورزش ایران یافتهاند و گزاف نیست اگر آنها را از زمره اساطیر ورزش ایران بدانیم.
علاوه بر این چهرهها، تیمهای ورزشی مختلفی هم در طول این سالها تشکیل شدهاند که بیتردید مهمترین آنها تیم فوتبال ابومسلم است؛ تیمی که با قلاب هوشمندانه به تاریخ خراسان بسیار زود جایی مهم در دل خراسانیها باز کرد و بخشی از هویت اجتماعی و مایه افتخار مردمان این سرزمین شد. اکنون از ابومسلم فقط نامی مانده است، اما بهسبب حضور هویتساز و مردمی که داشت، همچنان در قلوب همه مردم خراسان زنده و پویاست.
میراث پرافتخار و غرورآفرین بزرگان ورزش درحالی به دوران کنونی رسیده است که حال ورزش در این خطه کهن مساعد نیست. بیتوجه به آن پیشینه عظیم، ورزش در خراسان انگار راه ترکستان پیش گرفته است و به بیراهه میرود؛ مسئلهای که خوشایند هیچ یک از دلسوزان و دلباختگان ورزش نیست، چه آنهایی که وسط این گود هستند، چه آنهایی که بیرون گود تماشا میکنند.
بذر ناامیدی بر همه پاشیده شده است و ورزش خراسان در روزگار خردی و حقارت به سر میبرد؛ اما با اتکا به آن تاریخ عظیم همچنان نفس میکشد و امیدوار است در روزی که دیر نباشد، دوباره به قلههای افتخار بازگردد.