صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

برای فیلم‌سازی حد و مرز تعیین نمی‌کنم | گفت‌وگو با کوروش عطایی سازنده مستند «از ایران، یک جدایی»

  • کد خبر: ۳۱۷۲۷
  • ۰۵ تير ۱۳۹۹ - ۱۰:۲۷
کوروش عطایی و آزاده موسوی در فضای سینمایی با مستند مشهورشان «در جستجوی فریده» شناخته می‌شوند که سال گذشته نماینده کشورمان در اسکار بود. قبل از آن اما، این دو مستندساز جوان مستند دیگری را درباره فیلم مهم «جدایی نادر از سیمین» و بازتاب‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کسب جایزه اسکار این فیلم ساخته بودند. «از ایران، یک جدایی» اثری خوش‌ساخت و فنی است که صرفا به دنبال معرفی فیلم «جدایی» و بازتاب وجوه پنهان شخصیت اصغر فرهادی نیست، بلکه به مثابه پژوهشی میدانی به‌دنبال انعکاس جنبه‌های مختلف اختصاص یافتن اسکار بهترین فیلم خارجی زبان به اثری از کشورمان است.
محمد عنبرسوز / به گزارش شهرآرانیوز - کوروش عطایی و آزاده موسوی در فضای سینمایی با مستند مشهورشان «در جستجوی فریده» شناخته می‌شوند که سال گذشته نماینده کشورمان در اسکار بود. قبل از آن اما، این دو مستندساز جوان مستند دیگری را درباره فیلم مهم «جدایی نادر از سیمین» و بازتاب‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کسب جایزه اسکار این فیلم ساخته بودند. «از ایران، یک جدایی» اثری خوش‌ساخت و فنی است که صرفا به دنبال معرفی فیلم «جدایی» و بازتاب وجوه پنهان شخصیت اصغر فرهادی نیست؛ بلکه به مثابه یک پژوهش میدانی، به دنبال انعکاس جنبه‌های مختلف اختصاص یافتن اسکار بهترین فیلم خارجی زبان به اثری از کشورمان است.
«از ایران، یک جدایی» از یک طرف موضوعش قابلیت جلب‌نظر مخاطب را دارد و از سوی دیگر، با احترام زیاد به بیننده، در شاخصه‌های مختلف فنی و هنری نیز از استاندارد‌های بالایی برخوردار است که از بیننده نمره قبولی می‌گیرد. مستندساز در این فیلم، حتی از «جدایی نادر از سیمین» به نوعی عبور می‌کند و با پرداختی ملموس و صمیمانه، فضای مردمی حاکم بر ایران در آن روز‌ها را به شکلی متمدنانه و ملی بازنمایی می‌کند و تصویری دلپذیر از شرایط فرهنگی کشورمان به دست می‌دهد.
به بهانه انتشار «از ایران، یک جدایی» در شبکه نمایش خانگی، گفت‌وگویی داشتیم با کوروش عطایی، یکی از کارگردان‌های این مستند که از استعداد‌های آینده‌دار سینمای ایران به شمار می‌رود. عطایی در این گفتگو درباره دو محور وضعیت سینمای مستند در ایران (به طور عام) و ویژگی‌های مستند «از ایران، یک جدایی» و انتقاد‌های وارد بر آن (به طور خاص) صحبت کرده که شرح آن را در ادامه می‌خوانید.

به عنوان یک مستندساز جوان، یک ایده برای تبدیل شدن به مستندی قابل ارائه و مهم، باید چه ویژگی مهمی داشته باشد؟
مهم‌ترین ویژگی‌هایی که در مرحله انتخاب سوژه مورد نظر من قرار می‌گیرد، یکی اهمیت خود سوژه است و اینکه آن سوژه تا چه حد مسئله روز جامعه است. ظرفیت‌های دراماتیک و سینمایی هم بسیار مهم هستند و باید ببینیم چقدر می‌توانیم با مدیوم سینما به سراغ سوژه مورد نظر برویم و آن را به سینما تبدیل کنیم. وقتی برای مخاطب فیلم می‌سازیم، طبیعتا این درام است که می‌تواند مخاطب را همراه نگه‌دارد و علاقه من هم به این شکل از فیلم‌سازی است.

با این توضیحات، آیا ممکن است یک روز شما به عرصه درام یا ساخت فیلم‌های داستانی هم وارد شوید؟
بله، ممکن است. همان‌طور که گفتم، برای من مرزی بین سینمای درام و مستند داستانی وجود ندارد و از نظر من همه‌اش سینماست.

آنچه از نحوه ارائه مستندتان معلوم است زحمت زیادی است که برای آن متحمل شده اید، آیا این باعث محدودیت شما برای ساخت آثار بیشتر نمی‌شود؟
از نظر من اسمش زحمت زیاد نیست. من این را پروسه و فرآیند خودِ کار می‌بینم که باید طی شود. ممکن است پروژه‌ای نیازمند سه چهار سال فیلم‌برداری یا تدوین باشد. اینکه چقدر باید برای یک پروژه زحمت کشید، به یک استاندارد شخصی برمی‌گردد که هر کسی برای خودش تعیین می‌کند. من فکر می‌کنم که روال طبیعی کار کردن این است که تمام توان فیلم‌ساز به کار گرفته شود و حتی حس می‌کنم کارهایم همیشه قابلیت کامل‌تر شدن را دارند. این خیلی به رویکرد خود فیلم‌ساز بازمی‌گردد. بعضی فیلم‌ساز‌ها تمایل دارند که کار خیلی سریع انجام شود تا بتوانند هر سال فیلم بسازند. ولی من برای فیلم‌سازی مستند حد و مرزی تعیین نمی‌کنم. چون زمان هم به سوژه وابسته است.

اکنون که در ایران با شرایط ویژه تعطیلی سینما‌ها و رواج اکران آنلاین طرف هستیم، به‌نظر شما مدیوم مطلوب برای عرضه آثار مستند چیست و چه تمهیداتی می‌تواند اندیشیده شود تا در فیلم‌های مستند هم بازگشت سرمایه مورد نظر را داشته باشند؟
اکران محدود در چند سینمای گروه هنر و تجربه کافی نیست و طبیعتا زمان و هزینه‌ای که در فیلم‌های مستند صرف شده، با این شکل اکران برنمی‌گردد. بخشی از این فرایند واقعا به دلیل عشق و علاقه مستندسازانی است که در این حوزه کار می‌کنند؛ چون واقعا کارشان را دوست دارند. اکران اینترنتی اتفاق خوبی است که مخصوصا حالا در این دوران تعطیلی سینما‌ها یک فرصت تلقی می‌شود که در آینده هم می‌تواند بیشتر بین مردم جا بیفتد. البته طبیعی است که هر فیلم‌سازی دوست دارد فیلمش در سالن سینما و روی پرده دیده شود؛ چون سالن سینما فضایی کاملا متفاوت با تلویزیون‌های خانگی است. ولی در این شرایط، مخصوصا برای آثار مستند که کمتر فرصت رفتن روی پرده سینما را دارند، اکران اینترنتی می‌تواند فرصت خوبی باشد. اما در حالی که همه جای دنیا یکی از حامیان اصلی مستند‌ها تلویزیون‌ها بوده و هستند، متأسفانه این شکل از حمایت در ایران زیاد جدی نیست و تلویزیون ما و شبکه مستند یا چندان توجهی به آثار سینمایی ندارند یا آن‌قدر محدودیت‌هایشان زیاد است که نمی‌توانند خیلی از فیلم‌های مطرح را پخش کنند.

برویم سراغ مستند «از ایران، یک جدایی». آیا می‌توان گفت که این مستند واکنشی از جانب شماست به بی‌مهری‌های رسانه‌های رسمی به این فیلم؟‌
نمی‌شود گفت واکنشی به بی‌مهری‌ها. ایده این فیلم در همان قبل از مراسم اسکار شکل گرفت و من و خانم موسوی تصمیم گرفتیم آن را بسازیم. به این ترتیب از جمعی که در آن بودیم فیلم گرفتیم و دیگر فیلم‌هایی که مردم در هنگام مراسم از خودشان گرفته بودند را نیز بررسی کردیم. بعد مصاحبه‌هایی گرفتیم و قبل این ماجرا را هم روایت کردیم. در واقع، هدف اصلی ما این بود که به فیلم «جدایی نادر از سیمین»، به عنوان فیلمی که دیگر از قالب یک فیلم سینمایی صرف درآمده و تبدیل به یک پدیده اجتماعی شده، نگاهی بیندازیم. اینکه «جدایی» چطور برای همه مردم اهمیت یافت و چه می‌شود که سینما به جایی می‌رسد که فیلم‌ساز به عنوان نماینده ملت می‌تواند حرف بزند و فیلمش تبدیل به پدیده‌ای بشود که حتی کسانی که آن را ندیده‌اند هم درباره‌اش اظهارنظر کنند.

متقاعد کردن فرهادی برای صحبت کردن سخت نبود؟
ما در ابتدای کار ارتباطی با آقای فرهادی نداشتیم. ساخت فیلم را از شب اسکار شروع کردیم و فردایش مصاحبه‌های خیابانی از مردم گرفتیم. سپس یک فیلم ده دقیقه‌ای تدوین کردیم و آن را پیش آقای فرهادی بردیم. آقای فرهادی هم استقبال کردند.  ما چیزی برای ارائه داشتیم که بتوانیم برای گفتگو متقاعدشان کنیم.

به دلیل زمان مستند و برخی از کات‌ها، برخی مخاطبان فکر کرده‌اند که «از ایران، یک جدایی» یک مستند بلند بوده و سانسور شده است.
نه. فیلم سانسور جدی نشده؛ فقط به خاطر دارم که در یکی دو مورد ممیزی پوششی داشتیم جملاتی هم ضبط شده بود که خودمان می‌دانستیم پخش شدنی نیستند.

با توجه به عوامل فیلم و کیفیت تولید بالای آن، برخی در ابتدا آن را یک محصول تبلیغاتی می‌پندارند. اما به مرور لحن مستند نشان می‌دهد که با یک اثر مستقل و اجتماعی طرفیم. چطور به این لحن رسیدید؟
به مرور شکل گرفت. اول فقط ایده ثبت آن شب بود؛ اما در نوشتن نریشن دو سه نسخه مختلف داشتیم و نهایتا به این نسخه رسیدیم. سعی کردیم لحنمان راحت، صمیمی و خودمانی باشد.

به باور برخی منتقدان «از ایران، یک جدایی» مستندی جانبدارانه است و موضع مخالفان فیلم را به درستی تشریح نمی‌کند. مثلا صحبت‌های آقای فراستی به عنوان یکی از مخالفان فیلم که در برنامه "هفت" پخش شد.
اتفاقا ما خیلی دوست داشتیم که نگاه مخالف در فیلم مطرح باشد. به خاطر دارم که در آن زمان با خیلی‌ها می‌خواستیم صحبت کنیم که حاضر نشدند مقابل دوربین ما بنشینند. ضمن اینکه مستند ما بنای پرداختن به نقد‌های سینمایی را نداشت و بیشتر اجتماعی بود. در مورد آقای فراستی هم من فکر می‌کنم که از ایشان بیشتر استفاده سمبلیک شده؛ چون همه می‌دانند که ایشان مخالف فیلم است و ضرورتی برای تکرار برنامه «هفت» ندیدیم. ما فقط در همین حد به موضوع پرداختیم که نشان دهیم نظرات موافق و مخالف درباره این فیلم وجود داشته.

باتوجه به مستندی که از "جدایی" فرهادی ساختید به این موضوع فکر کرده‌اید که یک مستند شفاهی ادامه‌دار درباره تاریخ سینمای ایران بسازید؟
حقیقتا نه؛ ولی کلا سینمای ایران برایم بسیار جذاب است و ممکن است در آینده فیلم دیگری هم راجع به سینمای ایران کار کنم.

عده‌ای معتقدند اصغر فرهادی، برخلاف تمام شایستگی‌ها و اهمیتش در سینمای ایران، باعث یک اتفاق ناخوشایند پس از خودش شده؛ بدین ترتیب که بت ساختن از این کارگردان، باعث شده فیلم سازان جوان خطرپذیری خود را از دست بدهند و نتوانند از زیر سایه فرهادی بیرون بیایند. با این نگاه، آیا مستند «از ایران، یک جدایی» به این اتفاق دامن زده است؟
مستند ما درباره فرهادی نیست و صرفا اثری اجتماعی در بازتاب شادی عمومی در آن زمان است. ولی چیزی که شما به آن اشاره می‌کنید، مربوط به سال‌های اخیر است. البته من این نقد را از اساس قبول ندارم؛ زیرا فکر می‌کنم که هر فیلم‌سازی در هر کشوری به یک موفقیت جهانی می‌رسد، طبیعتا فیلم‌سازان آن کشور و حتی بقیه کشور‌ها از او تاثیر می‌گیرند که این ضعف فیلم‌سازان مقلد را نشان می‌دهد، نه ضعف کسی را که موفق شده است.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.