ریحانه موسوی | شهرآرانیوز؛ در این نشست که به همت گروه ادبیات نمایشی این دانشگاه و به دبیری سیدمحمد مداح حسینی، استاد ادبیات نمایشی برگزار شد، استادان دانشگاه، همچنین منتقدان و فعالان حوزه تئاتر به مباحثی همچون روایت تماشا خانههای شکسپیر، روایت مردمی و درباری شکسپیر و اتودهایی برای اجرای شکسپیر پرداختند که در ادامه این گزارش آمده است.
عرفان شیرنگی، کارگردان تئاتر و مدرس دانشگاه، در این رویداد با نام «اتودهایی برای اجرای شکسپیر: آیا میتوان با ویلیام کارگردان هم ملاقات داشت»، مباحث خود را بیان کرد و گفت: ما در گذر تکامل تئاتر، مثل بقیه حرفههای جهان بشر در مسیر تخصص گرایی بودهایم.
در گذشته نمایشنامه نویسانی بودند که خود در آثارشان بازی میکردند و کارگردانی به مثابه آنچه امروز وجود دارد، یک امر مدرن است. به مرور زمان این امر تخصصیتر میشود؛ یعنی افراد دیگری به عنوان بازیگر روی صحنه میآیند و جنبههای بیشتر موسیقایی جای خود را به جنبههای کمترموسیقایی میدهد و فرم نثرگونهای در کلام افراد دارد. وقتی به شخصی مثل «شکسپیر» میرسیم، این مرام تا حدی ادامه پیدا میکند.
وی افزود: از زمانه شکسپیر عناوینی، چون کارگردان، طراح صحنه، لباس، نور، چهره پردازی و... برای ما در تاریخ ثبت نشدهاند. به طبع افرادی در آن زمان چنین کارهایی را انجام میدادند؛ همان طور که در دوره قبل از شکسپیر هم افرادی بودند که بخشی از این مسئولیتها را انجام میدادند. اسنادی از آن مقطع تاریخی وجود ندارد که ما بتوانیم متوجه شکل اجرای نمایشنامه شکسپیر شویم.
این امر بسیار ارزشمند است و ما کنجکاو هستیم نسخهای از نمایشنامههایی را که در آن زمان اجرا شده است، ببینیم. وی با اشاره به ضرورت توجه کارگردانان به نمایشنامههای شکسپیر توضیح داد: در حوزه شعر، تکیه گاه ما وزن، در حوزه داستان تکیه گاه ما توصیف و از منظر درام و ادبیات نمایشی، تکیه گاه ما رویداد هاست. نمایشنامه شکسپیر از سه منظر فوق، بسیار وزین و دارای وزن شعر گونه است.
دومان ریاضی، فوق دکتری تئاتر از دانشگاه تورنتو، نیز در این رویداد با اشاره به اینکه شکسپیر همان قدر که برای دربار نوشت، با قلب مردم هم در ارتباط بود، گفت: او تئاتر را از انحصار اشراف بیرون کشید و به کوچههای لندن آورد. با نگاهی عمیقتر به این موضوع درمی یابیم که آنچه در دربار شکل گرفته است، بی ریشه در خیابان دوام نمیآورد و آنچه در کوچه روییده، گاه بر تخت قدرت هم، سایه انداخته است.
وی معتقد است شکسپیر را معمولا با شکوه ادبیات و هنر دربار میشناسند و در این باره توضیح داد: آثار شکسپیر در دربار پادشاهان اجرا میشد و برای نخبگان بسیار تحسین برانگیز بود، اما اگر کمی به فضای اجتماعی زمان او بنگریم، درمی یابیم که بیش از هر چیز شکسپیر نویسندهای برای مردم بود.
این استاد دانشگاه، از تئاتر «گلوب» به عنوان محل اجرای بسیاری از آثار شکسپیر نام برد و ادامه داد: جایی که طبقات مختلف اجتماعی از نجیب زادگان تا کارگران ساده، در آن گردهم میآمدند و قیمت بلیت بر اساس طبقه اجتماعی متفاوت بود، برخی ایستاده نمایشها را تماشا میکردند و برخی فقط گوش میدادند. شکسپیر میدانست که چطور هم زمان برای ملکه الیزابت بنویسد و همان لحظه برای یک نانوا حرف بزند.
همچنین مهدی شریفی، طراح صحنه تئاتر، با پرداختن به موضوع «میان تخیل و چوب: روایت تماشاخانههای شکسپیر»، بیان کرد: وقتی یک کارگردان میخواهد تئاتری را کار کند، در ذهن خود معیارهایی را مد نظر دارد. اولویت اول بعد از انتخاب متن، گفتوگو با طراح صحنه است. این کار باعث میشود بتوانند با کمک یکدیگر فضا سازی کنند. شکسپیر این بخش را در آثار خود برای ما آسان کرده است؛ یعنی دغدغه نگران کنندهای نداشته، بلکه بسیار ساده و به دور از پیچیدگی، کارهای نمایشی خود را انجام میداده است.
شریفی یادآوری کرد: شکسپیر در طول حیات هنری خود چندین نمایشنامه مهم را در تماشاخانههای مهم لندن کار کرده است. یکی از آتش سوزیهای بزرگی که در تماشاخانه «گلوب» رخ داده، بر مبنای متریال چوب بوده است. مدور بودن تماشاخانه ها، ملاک معماری بیشتر آنها بوده است. از سوی دیگر، روباز بودن برخی سالن ها، مشکلاتی را برای اجراهای شکسپیر به وجود میآورده است.
وی صحنههای ساده و قابل تغییر را از ویژگیهای طراحی صحنه شکسپیر برشمرد و افزود: او در این زمینه ذهنیت تماشاگر را در نظر میگرفت. نزدیک بودن صحنه اجرا به تماشاگر، باعث میشد او خود را دراختیار صحنه نمایش بداند و تصور کند جزئی از یک نمایش است.