صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

بهار مقاومت در مشهد | «روایت جنگ‌‌ها» با طعم غیرت و امید

  • کد خبر: ۳۴۰۴۲۴
  • ۰۱ تير ۱۴۰۴ - ۱۱:۴۳
در روزهایی که کشور هدف حملات مستقیم دشمن صهیونیستی است و رسانه‌ها میدان‌دار جنگ افکار شده‌اند، بچه‌های مسجد قائمیه مشهد، مسجد را به سنگری برای روایت حقیقت تبدیل کرده‌اند؛ سنگری برای امید، برای ایمان، برای جهاد تبیین.

به گزارش شهرآرانیوز، برای بعضی‌ها فقط فصل شکوفه‌ها و نسیم خنک نیست. برای بچه‌های مسجدی مشهد به ویژه بچه‌های کانون فرهنگی و هنری مسجدقائمیه، بهار امسال طعم خاکریز دارد و بوی مقاومت.

در روز‌هایی که کشور عزیزمان زیر بار جنگ است و رسانه نیز میدان‌دار افکار عمومی جهان، روشنگری و تبیین آنچه می‌گذرد شاید مهمترین اولویت بچه‌های انقلاب و رسانه‌ها و مساجد باشد. روزگاری در جنگ هشت ساله مساجد پشتیبان جنگ بودند و محور؛ اکنون نیز مساجد باید محور باشند، اما در جبهه جهاد تبیین و جنگ روایت‌ها.

«روایت جنگ‌ها»

بچه‌های کانون فرهنگی قائمیه مشهد اسم برنامه‌شان را گذاشته‌اند «روایت جنگ‌ها»، اما قصه‌شان فقط درباره جنگ نیست؛ درباره امید است، ایستادگی، ایمان و همان غیرتی که هنوز در کوچه‌پس‌کوچه‌های محله شهید قربانی زنده است.

در اولین روز‌های تجاوز رژیم صهیونیستی، در حالی که برخی هنوز در شوک بودند، بچه‌های کانون فرهنگی و پایگاه بسیج قائمیه آرایش جنگی گرفتند، نه با اسلحه، بلکه با بلندگو، با سرود، با روایت. گفتند ما قرار نیست فقط تماشاچی باشیم، ما باید روایت کنیم، باید حقیقت را فریاد بزنیم پیش از آنکه در هیاهوی رسانه‌های معاند گم شود.

عصر یکی از همین روزها، قدم به پنجتن ۵۴ گذاشتیم. قبل از اینکه به چهارراه دوم، مسجدقائمیه برسیم، صدای سرود‌های حماسی «محور طوفانیم/مُغنیه و چمرانیم/تا علی علمدارمونه ما فاتح مِیدانیم/ لشکر احراریم/ خشم پروردگاریم/مصداق آیه اشدّاءُ عَلی الکفاریم...» به گوش می‌رسد.

زن و مرد، کودک و جوان، به سمت مسجد قائمیه در حرکت بودند. بچه‌های مسجد خیابان را صندلی گذاشته بودند صندلی‌ها پر بود و برخی ایستاده ماندند برای شنیدن یک حقیقت؛ از زبان خودشان، نه از رسانه‌های بیگانه.

مسجد، خانه امید

محمدرضا فیضی، مدیر کانون فرهنگی قائمیه، به همراه سجاد، رضا و جمعی دیگر از بچه‌محل‌ها، میان جمعیت رفت‌وآمد می‌کردند تا کار‌ها را بچرخانند. سخنران، رحیم کازرونی، با صدای پرصلابتش تاریخ ساختگی رژیمی را مرور می‌کرد که با جنایت پا گرفت و امروز با حمایت آمریکا، هنوز می‌خواهد نام کشور به خود بگیرد. مقابلش، مردم محله‌ای ایستاده‌اند که برایشان ایران فقط یک خاک نیست، ریشه است، غیرت است، شناسنامه است.

فیضی تعریف می‌کند که از روز اول حمله، مسجد قائمیه سنگر شد. حتی همان صبح نخست، با راه‌اندازی کارناوال خودرویی و پخش رجز‌های حماسی، اجازه ندادند ترس در دل مردم لانه کند. گفتند: «این محله باید نور امید را حفظ کند»؛ و این فقط یک برنامه نیست. آنها در این مدت، گشت‌های شبانه بسیج را فعال کرده‌اند، دعای توسل برگزار کرده‌اند، هیئت ۶۰ نفره نوجوانان را به میدان آورده‌اند تا سوال کنند، یاد بگیرند، قوی شوند. امام جماعت مسجد، حجت‌الاسلام محمد رضایی آدریانی، هر شب در جمع نمازگزاران از جهاد تبیین می‌گوید، از جهاد بصیرت.

«روایت جنگ‌ها» یک عنوان نیست. یک جهاد است. سنگری است در دل محله، به نام مسجد، با بسیجیانی که هم جنگ سخت را بلدند، هم جنگ نرم را.

مردم محله شهید قربانی با مشت‌های گره‌کرده، با چشمانی پر از یقین، از آن‌جا برگشتند؛ نه فقط شنونده، بلکه راویان جدید این جنگ شدند. جنگی که در آن پیروزی، نه فقط با موشک، که با ایمان نوشته می‌شود.

«روایت جنگ‌ها» یک عنوان نیست. یک جهاد است. سنگری است در دل محله، به نام مسجد، با بسیجیانی که هم جنگ سخت را بلدند، هم جنگ نرم را.

منبع: شبستان

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.