در این هنگامه سکوت موشکها انگار بغضی نهفته در گلوی ایران است که دنبال بهانهای برای شکفتن میگردد.
تازه رد زخم هایمان دارد درد میگیرد و تازه چشمهایمان دارد به خودش اجازه میدهد از گوشه و کنارش نم اشک بجوشد و انگار داغ تازه تازه دارد گُر میگیرد در جانمان.
تازه داریم جای خالی عزیزانمان را نفس میکشیم و تازه جای خالی خمسههای پدافند را روی آسمان شب ستاره میکاریم.
زیاد نبود این چکاچک کارزار، اما انگار بدجور دور هم جمعمان کرده بود و حالا دل نگران دوری رفقای قرارگاههای مردمی مان شدهایم. تازه داشت جمعمان جفت وجور میشد و...
آه، راستی چقدر آسمان چسبیده بود به زمین! چقدر راه تا خدا کوتاه شده بود! چقدر ترافیک بود این بزرگراه! چقدر باز عقب ماندیم... از متین و...
چقدر شهیدشدن بی نشانه شده بود! انگار جرس انتخاب رفته بود از آخر آخر صفها میچید خداخواستهها را... و ما هنوز انگشت به دهان که... آه، عقب ماندن چقدر سخت است!
آری، هنگامه جهاد است که دردانههای خدا پر میکشند. اما امروز...
عجب آزمون بزرگی بود برای امثال ما که ماندهایم حیران. این چند کلمه را نوشتم تا بعدش بگویم هنوز هم فرصت نداریم. در وسط معرکهایم. نمیدانم شبیه میانه احد هستیم یا صفین یا بین پرانتز دو جنگ چند صباحی فرصت بازآرایی داریم یا... خلاصه این چند ساعت کمتر از جنگ نیست.
به سهم خودم آنچه را درک کردهام، در چند فقره تقدیم میکنم. امیدوارم مفید باشد:
۱- ما هیچ گاه تا روز محو صهیونیزم با این گروه اشرار صلحی نداریم.
۲- قاعده ما همان «وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ لِلهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمینَ» است.
۳- نیروهای مسلح به شهادت حضرت آقا سنگ تمام گذاشتند و هنوز هم انگشت بر ماشه و چشم بر میدان، آماده واکنش به تعدیات طرف مقابل هستند.
۴- هیچ اعتمادی به ادعاهای طرف مقابل وجود ندارد.
۵- هیچ آتش بسی تا اکنون قبول نشده است. یکی از دلایلش این است که طرف مقابل را اصلا مشروع نمیدانیم که شایسته توافق بدانیم.
۶- آتش بس قواعدی دارد؛ مفادش، ابعادش، جغرافیایش، عناصرش و زمانش باید معلوم باشد که هیچ کدام از آنها تعریف نشده است.
۷- پذیرفتن یا نپذیرفتن آتش بس فرایندی دارد که اصلا هنوز طی نشده است.
۸- یکپارچگی میدان کارزار و دیپلماسی و سربازان این میدانها مورد اعتماد امام جامعه و مردم هستند.
۹- مردم در این میدان هم مانند همیشه سربلندند و پای کار تصمیم نظام خواهند بود.
۱۰- رسانه به عنوان یکی از ارکان این نبرد، همه تلاشش را کرد که به وظیفه اش عمل کند. ارزیابی موفقیت آن واقعا باید بررسی شود، اما مهم است که این رکن در این لحظات باید بسیار فعالانه و هوشمندانه و حتی بیش از دیپلماسی و نظامی فعال باشد.
۱۱- در این ساعات حساس حفظ آرایش جنگی در همه ارکان میدان و مردم مهم است.
۱۲- مطمئنا نوع تراکنش کلیدواژهها و بسامد سخنان در سمت ما در ارزیابی طرف مقابل که اصولا یکی از ابزارهایش برداشت از حوزه افکار عمومی است، بسیار مؤثر است؛ بنابراین الان سخنان و تحلیلها مانند ریزپرندهها به عنوان یک تهدید روی سر فعالان میدان است.
۱۳- آرامش موجود اصلا پایدار نیست و هر آن آماده انفجار است. پس باید آماده تکانههای شدید بود.
۱۴- سرخوردگی، فروکش کردن هیجان نبرد، فرورفتن در تحلیلهای مأیوس کننده، فهرست کردن ضربه ها، تخریب هم بستگی اجتماعی و زنده سازی تیترهای دوقطبی از عوامل تهدیدآفرین این ساعات حساس است.
۱۵- گروههای مرجع بسیار مهماند برای جهت دهی انرژی تجمیع شده در این ایام به سمت وسوی اهداف انقلاب اسلامی، وگرنه این سطح از انرژی ممکن است به سمت وسوی خلاف اهداف خودش بینجامد.
۱۶- محرم بهترین فرصت برای تبیین و استمرار هم بستگی ملی و اجتماعی است.
۱۷- این جنگ دستاوردهای فراوانی داشته، اما تفاوت و فرصت گنج جنگ به خون آوردهای آن است که مصداق بارزش بازنمایی جایگاه والای ولی فقیه در افکار عمومی و جهانی و رجوع ملی به آن به عنوان ملجأ است.
۱۸- تعمیق باور ضداستکباری و باورمندی به نکات امام انقلاب از مواردی بود که در این ایام به عینیت درآمد.
۱۹- برای تجلیل بی نظیر از مقام شامخ شهدای این ایام، آماده یک رویداد بین المللی باشیم.
۲۰- این نهضت ادامه دارد...
و تقدیم به رهبر معظم انقلاب:
تمام فخر فروشی پدرانمان به نسل ما این است که در حفاظت از نایب الامام حضرت روح الله الموسوی الخمینی (ره) کم نگذاشتند. آن وقتها که بچهتر بودم شاید نمیفهمیدم که معنای «عمرم فدای یک نفستای امام» یعنی چه، اما این روزها قدردان میراث پدرانمان هستیم و با تمام وجود عرض میکنم «عمرم فدای یک نفستای امام» و امید دارم حضرت بقیة الله الاعظم (عج) این سربازی مردم ایران را به چشم قبول بنگرند.