مرحوم پدرم هرساله در ۲۵ ماه رجب المرجب مصادف با شهادت حضرت موسیبنجعفر (علیه السلام) روضهای داشتند که آن سال دستبرقضا در منزل برادرم برگزار میشد (بحمدا... این روضه کماکان باقی است و ۹۱ سال عمر دارد به سن خود بنده). آن روز و در آن مجلس مرحوم آیتا... العظمی میلانی تشریففرما بودند. مجلس که تمام شد، واعظ (که منبری خوبی هم بود، خدایش رحمت کند) روی منبر شعری درباره رقت حال حضرت بابالحوائج موسیبنجعفر (علیه السلام) خواند: «رق له الشامت مما به/ ما حال من رق له الشامت» و جلسه تمام شد. در گوشه مجلس گعدهای بود. در همان گوشه مجلس و در گعدهای که بود، مرحوم آقای میلانی باز به بنده اظهار لطف کرده و فرمودند: احمد! آیا این شعر واقعا در مرثیه حضرت موسیبنجعفر (ع) است؟ عرض کردم: یقینا اینگونه نیست و روضهخوانها معمولا این اشعار را میخواندند، اما در جایی دیدم و خواندم که این قطعهای سهبیتی است برای یک وزیر ستمکار که خیلی مردم را اذیت میکرده، هنگامی که در بستر مرض و بیماری به سر میبرده، برای او ساخته میشود و سپس آن قطعه را خدمتشان خواندم.
بلافاصله فرمودند: همین بیت اول آن که تو خواندی باید درست باشد. من هم به کسانی که در منزل ما روضه میخوانند تذکر میدهم که تصحیح کنند. باز خدمتشان عرض کردم که این شعری که برای آن وزیر ساختهاند، مضمونش را از «شبلی عارف» گرفتهاند و ادامه دادم: آیا اجازه میدهید از «عرفا» چیزی خدمتتان عرض کنم، یا در محضر فقها نمیتوان از این امور سخنی به میان آورد؟ خندیدند و فرمودند: از کجا میدانی که فقها با عرفا آنگونه باشند که تو فکر میکنی؟ سپس بنده مطالب و اشعاری را از شبلی نقل کردم، در این لحظه مرحوم میلانی منقلب شدند. در آن لحظه و آن وقت خوش شد و مرحوم میلانی و پدرم حال خوش معنوی و انقلاب روحی پیدا کردند. برادر مرحومم (که در صحت نظر و جامعیت علمی او هیچ تردیدی ندارم برایم نقل کرد که با آیتا... العظمی فیاض افغانی (در حال حاضر از مراجع عظام و ساکن نجف اشرفاند)، با هم همدرس بودند در درس مرحوم میلانی. آیتا... فیاض بسیار متأثر از مرحوم آیتا... العظمی خویی بودند. برادر من هم بسیار متأثر از مرحوم آیتا... العظمی میلانی بود. او نقل میکرد که: به شوخی به آیتا... فیاض میگفتم که آقای خویی را به رخ من میکشی و آیتا... میلانی چیزی از او کم ندارد و اگر باور نداری در مبانی آنها مباحثه کنیم. منظورم این است که مرحوم میلانی جایگاه علمی رفیعی داشتند. حوزه علمیه مشهد پس از تشریففرمایی مرحوم ایشان، بیشتر تجلی پیدا کرد، زیرا در آن سالها مرحومان میرزا هاشم قزوینی و پدرم و مرحوم کفایی درس خارج میگفتند؛ بنابراین طلاب علوم دینی نزد این افراد برای تحصیل میرفتند، اما با حضور مرحوم آیتا... میلانی در مشهد اکثر طالبین علوم دینی در درس ایشان حاضر میشدند و تلمذ میکردند و به عبارتی روحانی تراز اول مشهد به حساب میآمدند.
مرحوم آیتا... العظمی میلانی در سال ۳۲ هجری شمسی وارد شهر مقدس مشهد شد و در مدت بیست و اندی سال حضورشان در اینجا تحولاتی ایجاد و خدماتی ارائه کردند، نظام آموزشی جدیدی را به وجود آوردند و مدارسی که تأسیس کردند جملگی منشأ تأثیرات مهم و فراوان بود. من همیشه هنگامی که به خدمتشان مشرف میشدم از مقام و سلطنت علمی ایشان شرم داشتم که بخواهم در محضرشان کلامی بگویم و حرفی بزنم. البته معمولا جنابشان به بنده محبت داشتند همانگونه که پیشتر گفتم، گاهی شوخی میفرمودند و تفقد میکردند و گاهی هم درباره اوضاع تهران و کشور با بنده گفتگو داشتند. من همیشه برکت حضور در جلسه و محضر آن بزرگوار را برای خودم غنیمت میشمردم. امروز هم آیتا... سیدفاضل میلانی در لندن و آیتا... سیدعلی میلانی در شهر مقدس قم منشـأ برکات علمی و معنویاند و همان مسیر و سبک جد بزرگوارشان را ادامه میدهند. خدایشان حفظ کناد.
(بخشی از خاطرات استاد احمد مهدوی دامغانی که متن کامل آن در شماره ۵۱ ماهنامه مهرنامه منتشر شده است.)