در روزهایی که لیگهای مطرح آسیایی همچون عربستان، قطر و امارات با جذب ستارگان بزرگ فوتبال جهان در مسیر ارتقای کیفیت بازی، جذب سرمایه و توسعه برند باشگاهی گام برمیدارند، فوتبال ایران درگیر موج تازهای از واردات بازیکن از آسیای میانه، بهویژه کشور ازبکستان شده است. پدیدهای که این روزها نهتنها به سوژه نخست رسانهها بدل شده، بلکه برخی از آن با عنوان «تهاجم خاموش ازبکها به لیگ ایران» یاد میکنند.
در میان باشگاههای ایرانی، تراکتور تبریز شاید بیش از همه در این مسیر پیشتاز باشد. جذب بازیکن ازبک از جمله اودیل خامرروبکف و حمایت تمامقد کادرفنی و مدیریت این باشگاه از آن، نشان از تغییر رویکردی محسوس دارد. محمدرضا زنوزی، مالک باشگاه تراکتور، بهصراحت و یا دستکم در عمل نشان داده است که به خرید بازیکن از ازبکستان بیش از سرمایهگذاری روی استعدادهای داخلی اعتماد دارد. او بر این باور است که خرید بازیکن خارجی ارزانتر از خرید ستاره داخلی است.
در اردوگاه دیگر تیمهای لیگ برتری نیز، شرایط تفاوت چندانی ندارد. از رستم آشورماتوف و ماشاریپوف در استقلال گرفته تا استون اورنوف در پرسپولیس همه نشان میدهد که باشگاههای ایرانی به شکلی کمسابقه به بازیکنان آسیای میانه روی خوش نشان دادهاند.
تردیدی نیست که فوتبال ازبکستان در سالهای اخیر رشد کرده و در ردههای پایه و حتی تیم ملی نتایجی قابل قبول به دست آورده است، اما سؤال اساسی اینجاست که آیا ورود ناگهانی، پرتعداد و پرهزینه این بازیکنان به لیگ ایران، گرهای از مشکلات فنی تیمها خواهد گشود؟ یا تنها یک موج زودگذر است که مثل نمونههای پیشین، با بروز نخستین ناکامیها از میان خواهد رفت؟
تجربه نشان داده که افراط و تفریط در سیاستهای جذب بازیکن خارجی، همواره یکی از معضلات ریشهای فوتبال ایران بوده است. روزگاری سیل بازیکنان آفریقایی به تیمها سرازیر شد، بدون آنکه خروجی قابل اعتنایی برای فوتبال ایران به همراه داشته باشد. حال بهنظر میرسد این چرخه، اینبار با تابعیتی جدید، در حال تکرار است.
از سوی دیگر، نادیده گرفتن ظرفیتها و استعدادهای داخلی، بهویژه در ردههای پایه و لیگهای پایینتر، زنگ خطری جدی برای آینده فوتبال ایران است. آیا واقعاً هیچ بازیکن ایرانی با کیفیتی وجود ندارد که جایگزین گزینههای ازبک شود؟ یا ما در مدیریت و کشف این استعدادها ناتوان بودهایم و آسانترین راه را در خرید خارجی جستوجو میکنیم؟
ورود بازیکنان خارجی، اگر بر مبنای برنامه، نیاز فنی مشخص، بررسی دقیق و ارزیابی عملکرد باشد، میتواند به رشد لیگ کمک کند؛ اما اگر صرفاً به واسطه روابط مدیران، آژانسهای بازاریاب و نگاه کوتاهمدت صورت گیرد، نهتنها راهگشا نخواهد بود، بلکه به تضعیف منابع داخلی، بیانگیزگی بازیکنان بومی و هدررفت سرمایه منجر خواهد شد.