صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

نگاهی به قسمت هفتم و هشتم سریال «اجل معلق» | بار سریال بر دوش «بهزاد خلج»

  • کد خبر: ۳۴۷۸۵۷
  • ۰۵ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۰:۰۵
«اجل معلق» در قسمت هشتم و نهم خود حرف تازه‌ای برای گفتن ندارد و بیشتر دست و پا می‌زند تا خود را از شرایطی که در آن گیر افتاده نجات دهد.

به گزارش شهرآرانیوز، اجل معلق در قسمت‌های هشتم و نهم خود حرف تازه‌‎‌ای برای گفتن ندارد و بیشتر دست و پا می‌زند تا خود را از شرایطی که در آن گیر افتاده نجات دهد.

تلاش کاراکتر اجل معلق برای راضی ساختن داوود به تحویل دلارها، و عدم خلق موقعیت‌های جدید و چرخش داستانی در قسمت‌های جدید آزاردهنده می‌شود و فیلمنامه‌نویس به جای بیرون رفتن از این باتلاق سعی دارد با شوخی‌های لوس و زننده وقت بخرد و مخاطب را با خود همراه کند.

نقشه دزدی پدر و برادر زن داوود همچنان پا در هواست و مشخص نیست این پول هنگفت مال چه کسی است که آنها برای سرقت آن نقشه کشیدند و چه لزومی دارد با خانواده داوود بمانند. بخصوص که در دو قسمت پخش‌شده آنها سراغ دزدی نمی‌روند و به وضوح مشخص است این دزدی صرفا برای توجیه حضور آنها در خانه داوود است تا بتوانند با خوشمزگی مخاطب را با خود همراه کنند و چند خنده بی‌جان از او بگیرند، اما در این هدف کوچک خود نیز موفق نمی‌شوند و صرفا مزاحم جلو رفتن داستان هستند.

آشپز که همان آشپز باشد آش همان آش خواهد شد

فیلمنامه «اجل معلق» را حمزه صالحی نوشته است که سابق بر آن «فسیل»، «انفرادی»، «تگزاس ۲»، «دینامیت» و... را در کارنامه خود دارد. جنس کمدی‌های او معمولا به ایجاد شخصیت‌های متضاد و شوخی‌های جنسی استوار است. در قسمت‌های ابتدایی «اجل معلق» رد چندانی از این شوخی‌ها وجود ندارد، اما هرچه داستان پیش می‌رود و دست نویسنده در خلق موقعیت‌های جدید خالی‌تر می‌شود به سبک و سیاق قدیم خود پناه می‌برد تا از این طریق بیننده را با خود همراه کند و این جاست که باید گفت وقتی آشپز همان آشپز باشد آش همان آش بی‌نمک خواهد شد حتی اگر رستوران و صاحب‌کار عوض شود.

استفاده از شوخی‌های جنسی، سکانس‌های اضافه‌‎ای که نقشی در پیشرفت داستان ندارد، شخصیت‌پردازی اگزجره کاراکتر رنجبر و منشی و دار و دسته‌اش، لودگی‌های غلام و خانواده داوود، به سخره گرفتن طبقه ضعیف و ریشخند زدن به درد‌های مردم در قسمت‌های هشتم و نهم نه تنها نمی‌تواند کمدی و طنزی خلق کند که به شدت اذیت‌کننده می‌شود.

خرگوشی که دیر از کلاه درآمد

کاراکتر اجل معلق به هر نحوی که شده داوود را راضی می‌کند تا سروقت بقیه پوند‌ها برود و به خبرنگار و پلیس زنگ بزند و جای پول‌ها را لو دهد. از آنجایی که با لو رفتن این موضوع دیگر داستان چیزی برای ارائه ندارد نویسنده و کارگردان خرگوشی از کلاه درآورده و یک‌هو کاراکتر شیطان را آن هم در قسمت نهم وارد داستان می‌کنند تا داوود را فریب دهد و مانع تحویل دلار‌ها شود.

ناگفته پیداست که اگر قرار باشد کاراکتر شیطان وارد داستان شود باید از همان قسمت‌های ابتدایی این اتفاق می‌افتاد نه در قسمت نهم و این تدبیر اندیشیده شده برای موجه کردن تصمیم داوود و عوض شدن حال و هوای داستان نه تنها نمی‌تواند اتفاق مثبتی پدید بیاورد بلکه آنچه قبل از این ساخته شده را هم نابود می‌کند. بخصوص اینکه طراحی چهره و لباس و بازی این کاراکتر بد و اغراق شده است و بیشتر به درد نمایش مدرسه‌ای می‌خورد تا یک سریال نمایش خانگی.

بهزاد خلج دوست داشتنی

بعد از پخش نه قسمت از «اجل معلق» و پرحرفی و پراکنده‌گویی و بی‌نظمی فیلمنامه و افتادن به کام ابتذال تنها نقطه عطف داستان کاراکتر دوست داشتنی اجل معلق و بازی زیبای بهزاد خلج در نقش اوست که از قسمت دوم تا نهم ریتم و لحن بازی خود را حفظ کرده و یکی از بهترین‌های بازی‌های خود را در این سریال بر جای گذاشته و می‌توان گفت بیشترین دلیل مخاطب برای پیگیری داستان بازی و شخصیت‌پردازی خوب کاراکتر اجل معلق است.

منبع: سلام سینما

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.