به گزارش شهرآرانیوز؛ اگر یک سریال را همچون تیم فوتبال فرض کنیم و کارگردان و فیلمنامهنویس را به عنوان دفاع و هافبک میانی در نظر بگیریم، قطعا بازیگرها مهاجمانی هستند که باید پاس گلهای اولی و دومی را وارد دروازه کنند به همین دلیل هم انتخاب بازیگر به حدی حساس و کلیدی است که مستقیم میتواند بخش مهمی از موفقیت یا شکست کار را رقم بزند. در سریالهای تولید شده در پلتفرمهای داخلی به ویژه در یکی دو سال اخیر، این حساسیت بیشتر هم شده و رقابت تنگاتنگی میان پروژههای مختلف در رابطه با انتخاب گروه بازیگران شکل گرفته است. سریال «از یاد رفته» ساخته برزو نیکنژاد که پخش آن به تازگی از پلتفرم فیلمنت آغاز شده است به واسطه تعدد نقشها چه اصلی و چه مکمل نمونه مناسبی از یک کستینگ مناسب به حساب میآید.
در بین بازیگران مرد اصلی سریال به سه بازیگر شاخص و کهنه کار برمیخوریم که از همان قسمت نخست، باورپذیر جلوه کرده و نگاه تماشاگر را به سمت خود میکشانند؛ حسین محجوب، فرهاد اصلانی و حمیدرضا آذرنگ. وجه اشتراک آنها هم حضور پررنگ شان در سریالهای متعلق به مدیومهای گوناگون در سالیان گذشته و محبوبیت نزد مخاطبان بوده است.
حسین محجوب و نمایش درخشان مرد مقتدر در حال احتضار!
حسین محجوب بازیگر گزیدهکار و موفقی است که پس از مدتی به نسبت طولانی جلوی دوربین برزو نیکنژاد رفته و نقشی را ایفا کرده که شبیه به آن را در سریال «در مسیر زایندهرود» ساخته حسن فتحی ایفا کرده است با این تفاوت که در اینجا او اسماعیل ادیبی است که ثروت کلانی داشته و حال در آستانه احتضار به دنبال نوه گمشدهاش میگردد؛ درست در نقطه مقابل ملک منصور مصیب که اقتداری از جنس مردسالارانه داشته است. محجوب از آن دسته بازیگرهایی است که چشمان نافذ و گیرایی داشته و به خوبی هم از این عنصر در شکل دادن به نقشهای محوله سود میجوید. کاری که در «از یاد رفته» هم انجام داده و اقتدار مردانهای که حال لبههای آن شکسته و چیزی به فروپاشیاش نمانده را درست و به اندازه بازی میکند. این بازیگر باسابقه، چند لحظه درخشان را در همین قسمت نخست خلق کرده و خود را به رخ تماشاگر میکشد؛ نخست هنگامی که از مرگ جسته و ناباورانه به اطراف خود نگاه میکند. دیگری سکانس دونفره با دخترش در حالی که فشار خوناش را کنترل میکند و سر آخر جایی که سرانجام با نوهاش شهاب مواجه میشود.
فرهاد اصلانی و یک ضدقهرمان خاکستری
فرهاد اصلانی هم مانند محجوب سریالهای زیادی را در کارنامه دارد و نقشهای درخشانی را در آنها ایفا کرده است. بهزاد داماد اسماعیل ادیبی، یکی از خاکستریترین شخصیتهای سریال است که شناسنامه خوبی برایش تدارک دیده شده و لایههای رنگارنگی دارد برای نمونه تنها کافی است به سکانسهای حضور بهزاد در جمع کارگران معترض، در جلسه هیات مدیره، خانه زن حسابدار شرکت و جمع خانواده خود توجه کنید. به این ترتیب، میدانی وسیع در اختیار اصلانی در مواجهه اولیه تماشاگر با بهزاد قرار گرفته و او هم به بهترین شکل از آن بهره گرفته است. سکانس روبهرو شدن بهزاد با مرد صراف در کارگاه ساختمانی او، بخش دیگری از این شخصیت را به نمایش گذاشته و خشونت زیرپوستی درخشانی با خود دارد. همین طور شکل دوستیاش با آرش که کاملا شکننده بوده و براساس منافع مالی مشترک است. اصلانی از آن دسته بازیگرانی است که کاملا انگ ضدقهرمانها و کارنامه بازیگریاش هم گواهی بر این مدعا است.
حمیدرضا آذرنگ، آرش و یک تیپ-شخصیت جذاب
ضلع دیگر مثلث بازیگران کلیدی سریال که در عرصههای مختلف بازیگری از تئاتر تا سینما و پلتفرم ظاهر شده است حمیدرضا آذرنگ است. آذرنگ از جمله بازیگرهایی است که در مواجهه با نقش، فاصله خود را با آن به کمترین حد ممکن رسانده و در آن به اصطلاح حل میشوند. او که با فیلم «روزی روزگاری آبادان» کارگردانی را تجربه کرده، در «از یاد رفته» با یک تیپ-شخصیت آشنا برای تماشاگر مواجه است که همین موضوع هم کار او را برای خلق شخصیتی متفاوتتر سخت کرده است. آرش تیپ-شخصیت آشنایی است که پیش از این هم نمونههای مشابه آن را در فیلمها و سریالها دیدهایم. او داماد الکلی و قمارباز خانواده ادیبی است که عقل اقتصادی چندانی ندارد و برای رفع و رجوع کردن گافهای مالی خود در شرکت، چشم به کمک بهزاد دارد. در سکانس داخل قمارخانه زیرزمینی که یک کاشت اطلاعات جذاب هم در آن صورت میگیرد، آذرنگ صحنه را از آن خود کرده و درخشان به نظر میرسد. همان طور که در سکانس داخل حیاط ویلای اسماعیل ادیبی، سرخوشی، بی خیالی و لایعقل بودن آرش را تکمیل میکند.
منبع: فیلم نت