صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

بازار خاطره‌بازی‌های کاغذی در مشهد

  • کد خبر: ۳۴۹۲۲۳
  • ۱۲ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۰
هنوز هم شوق ورق زدن کتاب،‌ آدم‌ها را می‌کشاند به جمعه‌بازار خیابان مدرس مشهد.

آیدین، ساکت و سربه‌زیر، منتظر است تا سورملینا سر برسد؛ گایتری، پرسه می‌زند حوالی رود راوی. آلیوشا گرم بحثی است با ایوان، شاید برادر ملحدش را به راه بیاورد. استاد ماکان، اما نشسته روی صندلی و چشم دوخته به تابلوی نقاشی؛ و پیرمرد خنزر پنزری هنوز دنبال رجاله‌هاست... جمعه‌بازار کتاب، همیشه شلوغ‌تر از آن‌چیزی است که به‌نظر می‌آید.

کتاب‌باز‌ها و کتاب‌فروش‌ها، جمعه‌ها دنیایی دارند در راسته خیابان آیت‌ا... مدرس. خیابان مدرس، برعکس محله‌های اطراف که روز تعطیل از دست شلوغی و ترافیک، آسوده هستند، حتی جمعه هم، خلوت نیست. یک طرف خیابان که طرف سایه‌دار سمت ساختمان دادگستری باشد، جمعه‌ها در اشغال میز‌های کتاب‌فروشی است. از ساعت‌های پیش از ظهر، جمعه‌بازار کتاب جان می‌گیرد و می‌بالد و تا ساعتی از شب گذشته، هنوز شلوغ است و پررونق.

اینکه چطور جمعه‌بازار کتاب از حاشیه خیابان مدرس سر درآورده، احتمالا بخشی از آن، به پاساژی برمی‌گردد که آن طرف محله، در حاشیه خیابان سعدی، پاتوق کتاب و کتاب‌خوان‌ها بوده است. برای نسل ما که نسل کنکور بود و کتاب، «پاساژ مهتاب» اسمی است که حسی غریب را به ذهن آدم می‌دواند. این پاساژ، برای چند نسل، جایی بود که هرکتابی را می‌شد آنجا پیدا کرد.

بیشتر از همه کتاب‌های درسی. از همان موقع‌ها، در ساختمان‌های عریض و طویل خیابان مدرس هم، چندتایی کتاب‌فروشی متفاوت بودند از آنهایی که شاهنامه نفیس می‌فروختند و دیوان قاآنی شیرازی. همان دوروبر‌ها مغازه‌هایی هم بودند که بنا به نوشته‌های پشت شیشه شان، کتابخانه‌های شخصی را یکجا می‌خریدند و چقدر عجیب بود که مثلا کسی، یک‌وقتی به این تصمیم برسد که باید کتاب‌هایی را که جلد به جلد، کنار هم ردیف کرده، یکجا بفروشد و یادش برود چه کتاب‌هایی داشته و کاری کند که اصلا جای خالی آن کتاب‌ها، به چشمش نیاید.

خیلی طول نکشید که نسل ما هم یاد گرفت از کتاب‌هایش دل بکند. شاید به شوق خریدن کتاب‌های تازه، یا آسوده شدن از دست کارتن‌های سنگینی که بناست گوشه اتاق و زیر تخت و کنج انباری بمانند. اما هرچه بود، جمعه‌بازار کتاب، از همین‌جا، جان گرفت. کتاب‌فروش‌ها هم آمدند و جایی گرفتند و بازاری درست شد. بازاری که همیشه شلوغ‌تر از آن‌چیزی است که به‌نظر می‌آید.

حالا جمعه‌بازار کتاب، جایی است برای مرور خاطره‌های کاغذی. هنوز هم شوق ورق زدن کتاب‌های تازه یا تماشای کتاب‌های خوانده‌شده، آدم‌های جمعه را می‌کشاند به جمعه‌بازار کتاب.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.