صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

راویت تلخ خیابان ۲۰۴

  • کد خبر: ۳۵۱۱
  • ۲۴ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۲:۰۷
گزارش لحظه به لحظه فاجعه منا از نگاه حاجی جاهدشهری

رضاریاحی - می‌گویند بر هر مسلمانی که استطاعت مالی دارد، یک سفر حج و زیارت بیت‌ا... الحرام واجب است. از همین رو سالیانه هزاران ایرانی در قالب حج واجب و عمره به کشور عربستان سفر کرده و از اماکن متبرکه و زیارتی شهرهای مکه و مدینه دیدن می‌کنند. سال‌هاست میزبانی سعودی‌ها و پذیرایی آن‌ها از زائران خانه خدا به‌ویژه ایرانی‌ها همیشه با حرف و حدیث همراه بوده‌ است، به‌طوری که در چندسال اخیر، ایران به دلیل آنچه بی‌احترامی و رفتار توهین‌آمیز در قبال زائران ایرانی می‌خواند، انجام مناسک حج عمره را متوقف کرده‌ است. بی‌گمان یکی از فجایعی که دنیا را تکان داد و بی‌کفایتی سعودی‌‌ها در استقبال از زائران و اجرای مراسم حج را بیش از بیش برای کشورهای اسلامی آشکار کرد، حادثه دلخراشی است که در روز عید قربان سال1394 اتفاق افتاد و منا را به قتلگاه حاجیان بدل کرد. اخبار متعددی درباره آمار کشته‌شدگان این روز دلخراش منتشر شده‌ است، اما رقمی که بیش از بقیه ارقام تکرار می‌شود، 2236کشته است که 464 ایرانی در بین آن‌ها دیده می‌شود. سعودی‌ها دو روز بعد از حادثه منا، تعداد کشته‌شدگان را 769نفر اعلام کردند، اما مشاهدات میدانی خبر از کشته و زخمی‌شدن بیش از 8هزار نفر
در این روز شوم می‌دهد.
حمید نعمتی، بازنشسته جهاد و ساکن محله جاهدشهر، از افرادی است که در لحظه به لحظه این حادثه تلخ حضور داشته و راوی این داستان غم‌بار برای خوانندگان شهرآرامحله است.
نعمتی از صبح روز عید قربان آغاز کرده و می‌گوید: زائران پس از یک شب اقامت در مشعر و یک روز در عرفات، خود را به منا رسانده و آماده انجام مناسک روز عید قربان می‌شوند. منا مکانی است با 3500متر طول و 600متر عرض که در 7کیلومتری شهر مکه قرار دارد و حاجیان روز عید قربان در آن جمع شده و به نماد شیطان سنگ می‌زنند. بعد از صرف صبحانه و برداشتن چند بطری آب آماده شده تا برای رمی شیطان به طرف جمرات حرکت کنیم. در منا 5راه اصلی برای رفتن به جمرات وجود دارد که شامل «طریق المشاه»، «شارع الجوهر»، «سوق‌العرب»، «خیابان 204» و «خیابان 206» است.
نعمتی در ادامه می‌گوید: معمولا و براساس تجربه، ایرانی‌ها برای حرکت به سمت جمرات به خیابان 204 هدایت می‌شوند، این خیابان 3کیلومتر طول و 10متر عرض دارد و اطراف آن با نرده و حفاظ محصور شده‌ است و آن طرف نرده‌ها چادر زائران دیگر کشورها وجود دارد. زائران در ساعت8 صبح و با هدایت پلیس آرام آرام وارد خیابان204 شدند، ترافیک روانی در طول خیابان وجود داشت، اما بعد از گذشت یک ساعت و در ساعت9 صبح، ترافیک قفل شد، به طوری که دیگر کسی توان حرکت نداشت. از طرفی 50کاروان ایرانی وارد خیابان مذکور شده و امکان برگشت نیز وجود نداشت.
نعمتی از قول مدیر کاروان خود این‌گونه نقل می‌کند: ترافیک خیابان204 اتفاق تازه‌ای نبود و به دلیل ازدحام جمعیت این اتفاق می‌افتاد. در این موارد زائران به‌سرعت به خیابان‌های مجاور و موازی یعنی سوق‌العرب و فرعی 215 هدایت می‌شدند و جمعیت به‌سرعت از خروجی خیابان 204 خارج می‌شد اما در آن سال به دلایل نامعلوم خیابان215 و خروجی خیابان204 مسدود بوده و امکان تخلیه زائران وجود نداشت.
کم‌کم حرف‌زدن برای حمید سخت می‌شود اما با بغض ادامه می‌دهد: ساعت از 10 گذشته، با کمال تعجب همچنان خیابان 204 برای ورود زائران باز بود و فرعی215 به‌سمت خیابان سوق العرب و انتهای خیابان204 با ماشین‌های گارد پلیس عربستان مسدود شده بود. هر لحظه به تراکم جمعیت اضافه می‌شد و بسیاری از زائران به‌ویژه‌ سالمندان، زنان و بچه‌ها از فرط خستگی، تشنگی و گرمای 50درجه سانتی‌گراد از هوش رفته و مانند برگ درختان یکی یکی بر روی زمین می‌افتادند. بسیاری از افراد همجوار من مشغول به خواندن شهادتین شده و خود را به خدا سپرده و با صدای بلند «یا حسین» می‌گفتند. در بین آن‌ها تعدادی نیز جان به جان آفرین تسلیم کرده و شهید شدند. عده‌ای که از جثه قوی‌تری برخوردار بوده سعی می‌کردند از روی فنس‌ها رد شده و خود را به چادرهای اطراف برسانند که در این راه عده‌ای موفق شده و تعدادی نیز قادر به انجام آن نشدند.
حمید نعمتی در ادامه می‌گوید: ساعت11 سرانجام نیروهای امدادی داوطلب از کشورهای مختلف مانند ایران خود را به مهلکه رسانده و بسیاری را از مرگ نجات دادند. بعد از آرام‌شدن اوضاع در حوالی ساعت14، قتلگاه خیابان204 به زشت‌ترین و دلخراش‌ترین صحنه‌ای که در تمام عمرم دیده بودم، بدل شده‌ بود. اجساد زائران بر روی هم افتاده بودند، اصلا معلوم نبود مرده هستند یا زنده! شرطه‌های عربستانی که با قساوت بدن‌های زائران را بلند و در پشت ماشین بر روی هم تلمبار می‌کردند، اصلا نمی‌دانستند که این‌ها نفس می‌کشند یا نه، من به‌عنوان شاهد عینی مطمئن هستم برخی از این افراد زنده بودند و بعدها در کانتینرها به‌دلیل گرما، تشنگی و بی‌هوشی در لابه‌لای اجساد دیگر جان سپردند.  
ساکن محله جاهدشهر در خاتمه می‌گوید: یاد و خاطره عروس و دامادی که برای ماه عسل به زیارت بیت‌ا... الحرام آمدند و عروس تنها به خانه برگشت، پدر و مادر و 3فرزندی که با یک فرزند به خانه برگشتند، برادرانی که همراه هم آمدند و بدون هم پا به میهن گذاشتند و همه افرادی که به‌واسطه بی‌کفایتی مقامات سعودی، عزیزان خود را از دست دادند، گرامی باد، بی‌گمان این شهدا نزد خداوند مرتبه بالایی دارند.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.