صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

کودتای ۲۸ مرداد، نقاشی دیو روی دیوار ایران!

  • کد خبر: ۳۵۲۸۱۷
  • ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۵:۰۱
برخی روز‌ها هیچ وقت از حافظه آدمی پاک نمی‌شود، می‌ماند و حتی سنجه روز‌های بعد می‌گردد؛ کودتای ۲۸ مرداد، از این جمله است.

کودتای ۲۸ مرداد یک خاطره ناخوشایند است در حافظه و تاریخ ایران که تا همیشه کام ایرانیان را تلخ می‌کند. نگاه تأملگر ایرانی هم می‌بیند که سرچشمه این تلخ‌کامی تاریخی، به آمریکا و انگلیس برمی‌گردد. ویکی‌پدیا، به عنوان دانشنامه آزاد، چنین روایت می‌کند: «کودتایی در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ با طرح و تحریک آمریکا و بریتانیا و رهبری ارتش شاهنشاهی ایران بود که در آن محمد مصدق، نخست‌وزیر ایران که به‌طور دموکراتیک انتخاب شده بود، برای تحکیم حکمرانی سلطنتی پادشاه محمدرضا پهلوی سرنگون شد. آمریکا (تحت نام پروژه تی. پی. آژاکس یا عملیات آژاکس) و بریتانیا (تحت نام عملیات چکمه) به این کودتا کمک کردند.»

آنان از ملی‌شدن صنعت نفت به‌شدت ناراضی بودند. با کودتا، هم انتقام آن را از مصدق و ملت گرفتند و هم زخمی در شانه ملت کاشتند که با استخوان پهلوی تا سال ۱۳۵۷، درد را به تمام کالبد ایران سرازیر می‌کرد. با این همه، کودتای ۲۸ مرداد فقط یک برگ از دشمنی استکبار با ایران و ایرانیان بود. صفحات پرشمار دارد این دفتر لعنتی. کاش کسانی که به هر نسیمی به سوی غرب، غَش می‌کنند، بخوانند تا بدانند که روی دیوار دیو نمی‌شود نقاشی کشید. این دیو است که مدام دیوار ما را سیاه می‌کند. دیوی که در هر روز و روزگار تنوره می‌کشد و خرمن داشته‌های ما را هدف لهیب خویش قرار می‌دهد. ما اگر بر کودتای ننگین ۲۸ مرداد هم چشم ببندیم، باز تا چشم باز کنیم خواهیم دید که آمریکایی‌ها در همه روز‌ها به سفره و روزی ما شلیک کرده‌اند. حمایت از استمرار حکومت به‌جنایت‌رنگ‌گرفته طاغوت به‌جای خود، بعد از انقلاب هم با همه توان کوشیدند که ایران به اهداف خویش در استقلال و آزادی و پیشرفت نرسد. اگر باز هم نقششان را در تحریک تجزیه‌طلبان با پلک بسته مرور کنیم، بر این گزارش دکتر محمدجواد ظریف نمی‌توانیم چشم و گوش ببندیم که در جنگ تحمیلی، باز پشت دشمن ما ایستادند. در اوایل جنگ که ماشین جنگی صدام می‌تاخت، برایش زمان می‌خریدند. در قطعنامه‌ها و بیانیه‌های شورای امنیت و سازمان ملل، از خوزستان و مناطق اشغال‌شده ما با عنوانِ مناطق مورد اختلاف! نام می‌بردند. وقتی ایران در تیرماه ۱۳۶۷، قطعنامه را پذیرفت، «طارق عزیز» از طرف صدام گفت تا مذاکره صورت نگیرد، ما آتش‌بس نخواهیم داشت؛ یعنی ماشین کشتار بعثی همچنان بر تن ایران و ایرانی خواهد تاخت. دبیرکل سازمان ملل زنگ زد به «شولتز»، وزیر خارجه وقت آمریکا، او هم گفت ما در مهرماه -درست سه ماه بعد- که به نیویورک خواهیم آمد، در این زمینه با شما گفت‌و‌گو خواهیم کرد. یعنی آمریکایی‌ها همان کاری که در اول جنگ کردند، اینجا هم می‌خواستند بکنند. آن روز هم سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد گفت عراق، ایران را ظرف یک هفته خواهد برد. با همین نگاه نگذاشتند که در قطعنامه ۴۷۹ شورای امنیت، موضوع سرزمین‌های اشغال‌شده ایران بیاید. گفتند این سرزمین‌ها مورد اختلاف است. یعنی خوزستان عزیز مورد اختلاف است. در پایان جنگ هم که احساس کردند تیغ صدام می‌برد، باز برایش زمان، تقدیم کردند تا شاخ‌وبرگ درخت ایران را بچیند. تازه خودشان هم به کمکش آمدند در حمله به سکوی نفتی، ناوچه و -حتی- هواپیمای مسافربری ما. باری این خط رفتاری آمریکاست که در دشمنی با ما تا امروز ادامه دارد. در جنگ تحمیلی ۱۲روزه هم با همه وجود دیدیم وسعت و عمق این دشمنی را. حالا در برابر این دیو، دلبری چه‌معنایی می‌تواند داشته باشد؟ خود را در همه حوزه‌ها قوی کنیم. سرمایه اجتماعی‌مان را با دل‌دادن به دل مردم خودمان تقویت کنیم. وحدت ملی را رسم‌الخط زیستمان کنیم. بازو به بازوی هم که دهیم، «دیوشکن» خواهیم شد و پیروز؛ ان‌شاءالله

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.