شهرآرانیوز؛ اگر شما با یک یا چند نوع از این سختیها مواجه شده، اما زندگی را متوقف نکردهاید به احتمال زیاد شما از بسیاری از انسانهایی که میشناسید قویتر هستید. زخمهای حاصل از این سختیها نه تنها نشان ضعف نیست بلکه سند تابآوری در شرایطی است که کمتر کسی میتواند آن را تحمل کند.
یک راه زندگی برای آزمودن انسان، روبهرو کردن او با سختیهای غیر منتظره و معمولا تکاندهندهای است که انسان را به استعدادهای بالقوهاش برای رشد آگاه میکند. استعدادهایی که معمولا در شرایط سخت بالفعل میشوند.
اگر شما با حداقل یکی از این چالشها روبهرو شدهاید و توانستهاید به درستی از آن عبور کنید، نوعی قدرت به دست آوردهاید که بیشتر مردم قادر به درک دقیق آن نیستند.
سوگ را میتوان سختترین و منزویکنندهترین چالشی دانست که تمام مردم جهان تجربه میکنند. وقتی انسان فرد مهمی از اعضای خانواده و دوستانش را از دست میدهد، با شکل جدیدی از دنیا روبهرو میشود، دنیایی که در آن زندگی روزمره و گفتوگوها کاملا دگرگون شده است. بقای انسان بعد از تجربه سوگ یکی از عمیقترین و مقاومترین نوع از بقا است. انسان سوگوار به باور شکنندگی زندگی رسیده و درک میکند روابط با عزیزان چقدر ارزشمند است.
ناملایمات مالی صرفا استرسزا نیستند بلکه گاهی کاملا ویرانگر عمل میکنند. قرار گرفتن انسان در شرایطی که برای پرداخت کرایه خانه، نهار روز بعد یا قبض برق برنامه ندارد، میتواند به طور قطع شخصیت او را تغییر دهد. مسائل مالی گاهی محدود به عدد موجودی حساب بانکی نیست بلکه تجربهای عمیق از فشار روانی مستمر است. دوام آوردن در این شرایط مستلزم جنگ بی وقفه برای بهدستآوردن ثبات است و انسان بعد از این سختی به نوع دیگری از خودش تبدیل شده است.
تجربه بیماری برای انسان یا عزیزان او میتواند درهای دنیای جدیدی را به روی باز کند. دنیایی که امید در آن در شکنندهترین حالت خود قرار دارد. تجربه ملاقاتهای بیمارستانی و دورههای درمانی بینتیجه و ترسهایی ناشناخته متفاوتترین تجارب انسانی هستند. کسانی که از این شرایط عبور کردهاند، میدانند که کارهایی مثل جشنگرفتن برای موفقیتهای درمانی کوچک، توجه همزمان به نیازهای روح و تلاش برای حفظ نشاط چقدر میتواند بر سرنوشتی که در انتظار جسم بیمار است اثر بگذارد. تلاش برای عبور از این روزها هم انسان را به نسخه پرومکس او تبدیل میکند.
پایاندادن به یک رابطه هیچوقت کار سادهای نبوده است. ماندن در روابط سمی با شریک عاطفی، دوست یا حتی اعضای خانواده میتواند به مرور اعتماد و عزت نفس فرد را نشانه رفته ولی ترک رابطه هم او را با ترس و گاهی احساس گناه مواجه میکند.
خروج از روابط مخرب در نهایت به معنی ترجیحدادن خود و تقویت قدرت فردی انسان است. این تصمیم گاهی از شجاعانهترین تصمیمهایی است که انسان در طول زندگی خود میگیرد و به انسان ثابت میکند اعتماد بهنفس و ارزشهای درونی فرد قطعا ارزش جنگیدن دارد.
به نوعی همه انسانها مورد قضاوت قرار میگیرند، اما برای برخی این افراد این تجربه در شدیدترین حالت خود قرار دارد. مقاومماندن در برابر انتقادات دیگران چه برخاسته از اعتقادات، انتخاب فردی یا حتی ظاهرسازی باشد، اما در نهایت مقاومبودن در شرایطی که انسان درست فهمیده نمیشود و بیرحمانه مورد قضاوت قرار میگیرد میتواند انسان را بسیار مقاوم کند. مهم است انسان در مواجه با قضاوت دیگران تلاش برای تغییر دادن خود و برآورده کردن انتظارات غلط دیگران نکند. عبور درست از این سختی به معنی باقیماندن بر اصول فردی و در عین حال تاب آوردن در قضاوتهای دیگران است.
خیانت از این جهت که در تصمیم خود برای اعتماد کردن به فردی شکست خوردهاید، میتواند تجربه دردناک منحصر بهفردی باشد. خیانت یک انتخاب فردی نیست بلکه خرد کردن استخوانهای اعتماد دیگران است. مورد خیانت واقعشدن هم چه از سمت شریک عاطفی باشد، چه دوست یا همکار، در تصمیمهای بعدی فرد را برای اعتماد کردن یا نکردن به افراد به چالش میکشد. این اتفاق با وجود تاثیرات دردناکی که بر قلب و روان انسان دارد می تواند هوشیاری خاصی در تکیه کردن به دیگران به او بدهد.
منبع: VegOut