عبدالرضا اکبری، بازیگر و کارگردان تئاتر، سینما و تلویزیون از تفاوتهای هنرپیشگی گذشته و حال میگوید
غلامرضا زوزنی | شهرآرانیوز- کارش را از تئاتر شروع کرده و از اوایل دهه ۵۰ خاک صحنه تئاتر خورده است. ده سال پس از آن به دنیای بازیگری در سینما و تلویزیون وارد شده و نقشهای متعددی را ایفا کرده است. او در دهه ۷۰ و ۸۰ حضور پررنگی در سینما و تلویزیون داشته است. دو سریال پر بیننده «مزد ترس» و «بازی با مرگ» به کارگردانی حمید تمجیدی از آن آثاری بود که نام اکبری را بر سر زبانها انداخت. سریال «پهلوانان نمیمیرند» ساخته حسن فتحی یکی دیگر از آن سریالهای خاطرهانگیزی بود که او در آن به ایفای نقش پرداخت. همکاریاش با کارگردانانی همچون مرحوم سیفا... داد، بهروز افخمی، عبدا... باکیده، سیروس مقدم و ... جایگاه او را در هنرپیشگی تثبیت کرد. «کانیمانگا»، «آقای بخشدار»، «دختری با کفشهای کتانی»، «فرزند صبح» و ... از جمله فیلمهای سینمایی هستند که در سه دهه پیشین در آنها حضور یافته است.
عبدالرضا اکبری، چند سالی میشود که در سینما و تلویزیون حضور کمرنگی دارد و به خاستگاهش یعنی تئاتر روی آورده است. در سالهای اخیر سه نمایش را کارگردانی کرده که در تهران اجرا شده است.
اکبری برای روی صحنهبردن نمایش بعدیاش منتظر عادی شدن اوضاع کرونایی است که دوباره تمریناتش را با گروه از سر بگیرد. امید دارد که با رعایت پروتکلهای بهداشتی از سوی مردم، اوضاع جامعه به حالت عادی خود بازگردد.
وقتی سخن از پایان کرونا به میان میآید عبدالرضا اکبری باور دارد نگاه بشر به زندگی تغییر خواهد کرد و ادبیات و هنر هم متأثر از این تغییر دچار تحول خواهد شد. او پایان کرونا را به دوره تاریخی پایان جنگ جهانی دوم تشبیه میکند و میگوید پس از آن نویسندگان و هنرمندان با نگاهی متفاوت به جهان خواهند نگریست و دنیا را برای زندگی جای بهتری ترسیم خواهند کرد.
میگوید خانهنشینی و قرنطینه و فاصلهگذاری که این روزها به شیوهای برای زندگی ما تبدیل شده نباید باعث شود از یکدیگر و پیشکسوتان هنرمند غافل شویم. پیشکسوتانی که قرنطینه آنها را بیشتر از پیش به گوشه تنهاییشان فرو برده است. با اکبری گفتوگویی ترتیب دادیم و درباره دنیای بازیگری درگذشته و حال و تفاوتهای آن گپ زدیم.
همکاری با پیشکسوتان بازیگری تئاتر، سینما و تلویزیون چه مزیتی برای نسل جدیدی که وارد بازیگری میشوند دارد؟
وقتی فردی در کنار استادان بزرگ بازیگری به بازی در تئاتر، فیلم و سریال میپردازد در درجه اول نظم و انضباط را از آنها میآموزد. منظم بودن و احترام گذاشتن به زمان مهمترین شاخصه بازیگرانی است که در نسلهای پیش از ما به فعالیت در بازیگری میپرداختند؛ که به این جایگاه رسیدند و اگر با سختی و تلاش فراوان نیز به جایگاهی در دنیای هنرهای نمایشی دست پیدا کردند قطعا به دلیل نظم در کارشان بوده است.
منظم بودن از منزه کردن اخلاق در آدمی نشئت میگیرد. استادان بازیگری ما، چون با اخلاق بودند به اطرافیانشان احترام میگذاشتند. منظم بودن هم نوعی احترام و ادب داشتن در قبال دیگران است. در واقع آنها با این روش به اطرافیانشان احترام میگذاشتند و این منظم بودن آنها را به برخورد محترمانه با دیگران وا میداشته و به آنها درس میداده است. میبینید، منظم بودن و منزه بودن در اخلاق، در کارهایشان هم بازتاب داشته است. در کارهایشان بروز میکرده است. حتی در نوع نشست و برخاستشان دیده میشده است.
ما شاید بازیگران زیادی داشته باشیم که کارشان هم خوب است. مثلا بازیگران نسل جدید که وارد عرصه بازیگری شدهاند بیشتر سعی میکنند از نظر حفظ کردن دیالوگ، که برای یک بازیگر بسیار موضوع پیشپاافتادهای است، خودشان را مطرح کنند. اساسا حفظ کردن دیالوگ که این همه بازیگران نسل جدید به آن اهمیت میدهند در نظام مترقی بازیگری در دنیا اصلا مسئله مهمی نیست. نمیدانم این مسائل کم اهمیت چرا در میان بازیگران مخصوصا جوانان مهم شده است. نسل جدید در بازیگری، انگار «دیالوگ حفظ کن»های خیلی خوبی هستند.
آیا فکر میکنید که بازیگران نسل جدید تکنیکزده شدهاند؟
بله؛ و از آن فراتر سعی میکنند تقلیدهایی از هنرپیشههای خارجی داشته باشند. این تقلید به خودی خود و در نگاه نخست ایراد به حساب نمیآید، اما اگر کنترل نشود بازیگر خودش را گم میکند. نتیجه میشود: خلق را تقلیدشان بر باد داد //ای دو صد لعنت بر این تقلید باد.
بازیگری تکنیک و فوت و فنی دارد که هر هنرمندی باید آن را بیاموزد، اما از آن مهمتر اخلاق بازیگری است که سر هیچ کلاسی و در هیچ آموزشگاهی به بازیگر آن را نمیآموزند. بله! یک بازیگر باید بیان درستی داشته باشد. فوت و فن کارش را بلد باشد، اما اخلاق حرفهای چیز دیگری است که باید خود را به آن نیز مزین کند.
در گفتهها و شنیدههای بسیاری از بازیگران کلیدواژه اخلاق حرفهای وجود دارد، اما کمتر کسی میگویند که چطور میشود به آن دست پیدا کرد؟
چیزی نیست که یکی دو روزه به دست بیاید یا با یکی دوتا کار، بازیگر اخلاقش حرفهای شود. اخلاق در نتیجه نشست و برخاست با بزرگان و پیشکسوتان این حرفه تقویت میشود. وقتی شما سر کار از استادانی همانند مرحوم عزت ا... انتظامی، زندهیاد جمشید مشایخی، علی نصیریان، جمیله شیخی، روانشاد محمدعلی کشاورز و ... نظم را میبینید. نه یک بار و دوبار، بلکه همیشه؛ این اخلاق در فردی که مشاهده کرده است نیز ایجاد میشود. چه سر تمرین، چه زمان اجرا یا ضبط، بهموقع میآمدند، بهموقع میرفتند. درست روی نقششان کار میکردند. اینطور نبود که، چون تجربه کار فراوان داشتند روی شخصیت و نقششان تمرین نکنند. روی دیالوگها تمرین داشتند. خلاقیت داشتند. اصلا برای کارشان از هیچ منظری کم نمیگذاشتند.
ادامه موضوع تکنیکزدگی که مطرح کردید اینجا جا دارد بگویم ما تکراری شدهایم. اصلا اینطور بگویم بعضی بازیگران نسل جدید تکرار مکررات هستند. فقط از این صحنه به آن صحنه میروند و تنها تفاوتشان لباسشان است. فقط با تغییر لباس است که شخصیتها تغییر میکند. با تغییر در گریم است که میفهمیم این بازیگر نقش دیگری را بازی میکند. در اصل بازی هیچ خلاقیت و مجاهدتی وجود ندارد. با تغییر لباس و رنگ شخصیتها در بازیگری هم تغییر میکند. بیشتر شبیه مدل هستیم تا بازیگر.
بازیگران قدیمی و پیشکسوت هرگز اینطور نبودند. جور دیگر پرورش پیدا کرده بودند. واقعا با نقش زندگی میکردند و با شرایطی که نقش داشت درگیر میشدند. آنها در لباس باطنی نقش فرو میرفتند نه در لباس ظاهری آن.
به نظر من هنوز اهمیت احترام گذاشتن به هنرپیشگان پیشکسوت برای نسل جوان مبهم است.
هرکدام از آنها یک کتاب هستند. یک دانشگاه هستند. با احترام گذاشتن به آنها میتوان تجربههای حرفهایشان را در کار خودمان جاری کنیم. حتی شنیدن خاطراتشان میتواند آموزنده باشد. بازیگران پیشکسوت به مرور از بین ما میروند و باید تجربهها و آموزههای آنها در دنیای بازیگری جاودان شود. این جاودانگی باعث رشد و پیشرفت هنر و هنرمند میشود.
این یک ایراد اساسی است که تا بازیگری قوای جسمانیاش به تحلیل میرود و پا به سن میگذارد ما آن را از چرخه بازیگری کنار میگذاریم. به راحتی آنها را رها میکنیم. اگر هم میخواهیم برای یک کار تئاتر یا فیلم دعوتشان کنیم صرفا برای یک روز یا دو روز است. این شکل خوبی ندارد و میتوان بهتر از اینها از تجربه استادان بازیگری در رشد اثر هنری و پرورش نسل بعدی هنرپیشگی بهره برد.
وجود بازیگران پیشکسوت در یک پروژه فیلمسازی برای جوانترها یک کلاس بازیگری است؟
قطعا مؤثر است. اخلاق در نگاه و بیان بازیگر اثر میگذارد. این تأثیر در بازیگر مقابل هم نفوذ میکند. اگر هنرمند، هوشمند و دنبال پیشرفت در بازیگری باشد سعی میکند از آن فرد مجرب و با اخلاق اثر بگیرد و خودش را ارتقا بدهد. تفاوت یک بازیگر باخلاق و حرفهای را با یک بازیگر معمولی وقتی درمییابیم که در مقابل هم قرار میگیرند.