صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

کارنامه ادبی منوچهر آتشی در گفت‌و‌گو با هرمز علی‌پور | آتشی؛ شاعری بزرگ که به حقش نرسید

  • کد خبر: ۳۶۰۷۶۴
  • ۰۲ مهر ۱۴۰۴ - ۰۹:۳۹
هرمز علی‌پور، شاعر معاصر، در زادروز زنده‌یاد منوچهر آتشی گفت: جایگاه آتشی در شعر معاصر به دلایلی آن‌گونه که باید و شایسته کارنامه درخشان شعری وی است، شناخته نشد و او به حقش نرسید.

به گزارش شهرآرانیوز، منوچهر آتشی (۱۳۸۴ - ۱۳۱۰) از آن دسته شاعران معاصر بود که همچون نیما، عناصر بومی زادگاهش را خلاقانه وارد شعر کرد و بخشی از زیبایی‌شناسی شعرش را با این عناصر گره زد. طبیعت جنوبی آتشی البته با طبیعت شمالی نیما فرق داشت، اما وجه مشترک این هردو، گره‌زدن طبیعت زادگاهشان با تخیل شاعرانه است. آتشی این طبیعت را در شعرش با حماسه پیوند زد و تصاویر و لحظات و تعابیر شاعرانه‌ی نابی از این پیوند سربرآورد و سبک خاص آتشی را در شعر پدید آورد. نخستین دفتر شعرش به نام «آهنگ دیگر» در سال ۱۳۳۸ به چاپ رسید. «آواز خاک»، «دیدار در فلق»، «وصف گل سوری»، «گندم و گیلاس»، «زیباتر از شکل قدیم جهان»، «چه تلخ است این سیب»، «خلیج و خزر»، «اتفاق آخر»، «حادثه در بامداد»، «ریشه‌های شب» و «غزل غزل‌های سورنا» از دیگر آثار او در حوزه شعرند.

آتشی روزنامه‌نگار هم بود و در دوره‌ای که مسئولیت صفحات ادبی مجله «تماشا» را برعهده داشت سهمی مهم در کشف و معرفی شاعران جوان داشت. او تجربه بازی در فیلم «آرامش در حضور دیگران» ناصر تقوایی، از فیلم‌های آغازگر موج نو سینمای ایران، را نیز در کارنامه کاری خود داشت و همچنین ترجمه رمان «فونتامارا» از اینیاتسیو سیلونه را.

دوم مهرماه، زادروز این شاعر برجسته معاصر است. به همین مناسبت با هرمز علی‌پور، از شاعران پیشکسوت کشورمان که سابقه دوستی دیرین با زنده‌یاد منوچهر آتشی داشته، درباره کارنامه ادبی این شاعر گفت‌وگویی کرده‌ایم که می‌خوانید:

شاعری تقلیدناپذیر که به حقش نرسید

هرمز علی‌پور درباره ویژگی‌های شعر منوچهر آتشی و سبک شعر او گفت: آتشی ازادبیات کلاسیک و مدرن، هردو تاثیر می‌پذیرفت و در هر دو خلق اثر کرد. وی هم در غزل توانست شاهکار‌هایی درخشان خلق کند و هم در شعر نیمایی آثار درخشانی از خود به یادگار گذاشت.

وی با تاکید بر اینکه شعر آتشی امضای خاص خودش را دارد و تقلیدناپذیر، قوی و قدرتمند است، گفت: آتشی با توجه به زیست خود در مقاطع مختلف و محیط و حشر و نشرهایش چه درآغاز یعنی ۲۷ سالگی که «اسب سفید وحشی» را خلق کرد و چه درکتاب‌های بعدی خود مرتب رو به تازه‌ترشدن می‌رفت و جلوه‌هایی متناسب می‌آفرید.

این شاعر معاصر همچنین درباره جایگاه منوچهر آتشی در شعر معاصر ایران بیان کرد: جایگاه آتشی در شعر معاصر به دلایلی آن‌گونه که باید و شایسته کارنامه درخشان شعری وی است، شناخته نشد و او به حقش نرسید؛ البته یقین دارم که روزی بزرگی این شاعر و ارزش هنری آثارش کشف و معرفی خواهد شد.

بومی‌گرایی در شعر آتشی و تاثیر او در شاعران دیگر

جنوب و طبیعت آن، یکی از عناصر شاخص در شعر منوچهر آتشی است، به‌نحوی که وقتی سخن از آتشی به میان می‌آید یکی از اولین موضوعاتی که در رابطه با شعر او به یاد می‌آوریم، طبیعت جنوب است. جنوبی‌بودن آتشی و احضار طبیعت جنوب به ساحت شعر، اما شعر آتشی را محدود به جغرافیایی خاص نکرد، بلکه ظرفیت‌هایی برای ابداع و نوآوری در شعر در اختیار او قرار داد. آتشی سبک شخصی خود در شعر را با همین ظرفیت‌ها و البته پیوندشان با دیگر عناصری که در شعرش به کار گرفت، ساخت. هرمز علی‌پور با اشاره به استفاده مطلوب آتشی از عناصر بومی و طبیعت جنوب و کشف عناصر شاعرانه از دل این عناصر و طبیعت، گفت: درست است که آتشی از عناصر بومی استفاده می‌کرد، اما این بهره‌گیری در تنها نام‌بردن از این عناصر خلاصه نشده است. وی تا کلاس ششم زیست روستایی داشت و بومی‌گرایی را در آثار وی حتی زمانی که در پایتخت زندگی کرده شاهدیم. البته این بومی‌گرایی به آن معنا نیست که شعر او محدود به منطقه‌ای باشد چراکه او نسبت به شعر ایران از کلاسیک تا مدرن در حد کافی اشراف داشت و در شعرش همیشه نگاهی تازه و جوان جریان دارد.

اما آیا نوآوری‌های آتشی و دستاورد‌های شعری او بر شاعران بعد از او هم تاثیری گذاشته است؟ هرمز علی‌پور معتقد است که چنین تاثیری رخ نداده است و دلیلش را هم تقلیدناپذیری شعر آتشی می‌داند. شاعر «گریه‌ی درخت» با بیان اینکه نمی‌توان شاعری را اسم برد که از آتشی تاثیر گرفته است، تاکید کرد: از منوچهر می‌شود و می‌شد یادگرفت، اما نمی‌توان، چون او سرود چراکه شعرش منحصر به خودش و رخنه‌ناپذیر است به‌گونه‌ای که تقلید از او امکان‌پذیر نیست.

معلمی صبور و مهربان برای شاعران نوقلم

وی با اشاره به سابقه طولانی دوستی خود با آتشی گفت: اولین بار کتاب «آهنگ دیگر» او را توسط دوستی که برادرش همدوره منوچهر در دانشگاه بود، دیدم و جذب شعر او شدم؛ اما درسال ۴۸ در مجله «فردوسی» با او ملاقات کردم. از سال ۵۳ که در مجله «تماشا» بود بین ما دوستی خانوادگی شکل گرفت و من گاهی با خانواده برای دیدنش به بوشهر می‌رفتم. یادم است سال ۷۲ میزبان وی در اهواز شدم که روز‌های خوب و پرخاطره‌ای را گذراندیم. وی به چیزی جز شعر و شاعری دلبسته نبود و گویی مادرزاد شاعر به دنیا آمده بود.

علی‌پور همچنین از آتشی به عنوان معلمی صبور و مهربان برای شاعران نوقلم یاد کرد و افزود: وی یکی از گشاده‌جان‌ترین شاعران معاصر بود که به دور از هر تنگ‌نظری و بخل در معرفی شاعران جوان و مستعد، بی‌دریغ بود بدون آنکه بخواهد شعر یا شیوه و شگرد خود را ترویج کند. این شیوه به دلیل اخلاق معلمی آتشی بوده که سال‌ها در بوشهر و قزوین تدریس کرده است.

وی در پایان با تاکید بر اینکه تمام سروده‌های آتشی را دوست دارد، گفت: در بین اشعار زیبایش «وصف گل سوری» را بیشتر دوست دارم و همیشه از زمزمه آن لذت می‌برم: «نامت / گل‌واژه‌ای به سپیدای ماهتاب و سپیده است / با عطر باغ اطلسی / و دشت‌های گرم شب‌بو‌های دشتستان / نامت گل هزار بهار نیامده است / نامت تمام شب‌هایم / و گستره خمیده رویاهایم را / پُر می‌کند / و در دهانم / مانند ماه در حوض، مد می‌شود / نامت در چشمانم /، چون لاله، سرخ /، چون نسترن سپید / و مثل سرو سبز می‌ایستد / نامت مژگانم را در می‌گیرد / نامت در جانم / گر می‌گیرد.»

منبع: ایبنا

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.