«در جبهه غرب خبری نیست» نخستین بار در سال ۱۹۲۸ در روزنامه آلمانی Vossische Zeitunghe منتشر شد و در ۳۱ ژانویه ۱۹۲۹ بود که به صورت کتاب درآمد. کتابی که مانند شیپور بیدارباش همه را از جا پراند.
کد خبر: ۱۶۸۲۰۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۸
امروز، ۱۶ خرداد، سالروز درگذشت نادر ابراهیمی، نویسندهای است که با وجود فعالیت در حرفههای مختلف، هرگز نوشتن را رها نکرد.
کد خبر: ۱۶۷۸۲۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۶
گیسو از وقتی به دنیا آمد دستش از زمین و زمان کوتاه بود، آنقدر کوتاه که حتی دستش به دهانش نمیرسید.
کد خبر: ۱۶۷۴۱۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۷
رمان «زوربای یونانی» در واقع براساس شخصیتی کاملا واقعی نوشته شده است. زوربا مردی است از دامنه کوه المپ که کازانتزاکیس در جزیره کرت و هنگام کار روی معدنی با او آشنا میشود.
کد خبر: ۱۶۵۹۳۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۴
آن موقع یک جنگ ناجور بین همین سعید بچاری و برادرش حمید راه افتاده بود. فاصله سنی این دوتا فقط یک سال بود.
کد خبر: ۱۶۵۳۴۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۱
نه، اشتباه نمیکنم. درست دیدم. خودش بود، خود خودش. پشتش سمت من بود.
کد خبر: ۱۶۴۳۱۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۶
اواخر خردادماه بود و امتحانات را با موفقیت تمام کرده بودیم. بابا قول داده بود اولین جمعهی پیش رو ما را به گشتوگذار ببرد.
کد خبر: ۱۶۴۲۷۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۷
یک کافه کوچک خالی بود. نزدیک شهرک. درست در مسیر پیاده آمدنهای من که هربار دلم را مالش میداد.
کد خبر: ۱۶۳۹۷۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۲۴
پشت در اتاق زایمان منتظر بود. دوقلوها قرار بود بیایند و زندگی دونفره شان را حالا دوبرابر کنند.
کد خبر: ۱۶۳۲۴۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۲۰
اردیبهشت خانم را ببینید چه دلبر است، هر روزی یک لباس میپوشد، یکی از یکی هوش ربا تر، یکی از یکی رنگارنگتر ... تا چشم کار میکند عطر است و شکوفه و رنگ.
کد خبر: ۱۶۳۰۷۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۹
تصویر پردههای نقاشی شده قهوه خانهای با آن دو لشکر همیشگی خیر و شر، زندگی و آدمها را برای من ساده کرده بود.
کد خبر: ۱۶۲۶۴۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۷
بابا برایش هدیه خریده. جعبهی هدیهاش صورتی است و رویش یک پاپیون سفید خالخالی چسبانده شده.
کد خبر: ۱۶۲۱۲۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۱
پس از چند سال کرونایی، با باز شدن مدرسهها بالأخره قرار شد برویم اردو.
کد خبر: ۱۶۲۱۱۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۶
خیلی از دخترها روز دختر از دیگران هدیه میگیرند: یک روسری، یک کتاب، یک شاخه گل و ... . هدیهی زهرا هم یک هدیهی خیلیخیلی خوب بود.
کد خبر: ۱۶۲۱۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۳۱
و شب بود اقلیما. شغالها زوزه میکشیدند و هوای دهگاه ورم کرده و چرک بود، بوی پهن تازه و شکمبه خالی شده شتر دهگاه را برداشته بود.
کد خبر: ۱۶۱۹۴۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۳
نشستم توی تاکسی، هم زمان راننده هم از آن در سوار شد و یک روزنامه را تا شده گذاشت روی داشبورد.
کد خبر: ۱۶۱۷۶۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۲
خبر را که شنیدم خندیدم. مثل یک پرندهی رها دورتادور حیاط مدرسه چرخیدم. واقعا نمیتوانستم جلوی خوشحالیام را بگیرم.
کد خبر: ۱۶۱۵۰۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۳
غلامعلی هرکجا میرفت همان ژست خاص خودش را میگرفت که میگفت از یک یارویی به اسم همفری بوگارت یاد گرفته.
کد خبر: ۱۶۱۳۷۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۰
آفتاب، نور خوش رنگش را روی علفهای آبی پهن کرده بود. قورباغهی خالخالپشمی از برکهی زردرنگ بیرون پرید و خودش را روی چمنها خشک کرد.
کد خبر: ۱۶۰۹۳۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۰۹
ای کاش میتوانستم این لحظه از زندگیام را با کسی تقسیم کنم تا هم حس و حال خوبم را با دیگران شریک شوم و هم ذهنم را از این همه حرف و کلمه خالی کنم.
کد خبر: ۱۶۰۹۳۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۲۷