به گزارش شهرآرانیوز؛ اینکه از نماز به بسته جامع انسانسازی تعبیر میشود، شاید یک دلیلش آداب و شروطی است که باید در نماز رعایت شود و همین آداب، کمکم انسان را به مسیری وارد میکند که دست از خیلی خطاها و گناهان میشوید و رضایش به رضای خدا گره میخورد؛ مثل طهارت که هم جنبه ظاهری دارد و هم جنبه باطنی و رعایت آن، نماز را متفاوت میکند. باهم چرایی و برکات طهارت در نماز را مرور میکنیم.
اسلام برنامه کامل براى زندگی بشر است و تمام جنبههاى حیات مادى و معنوى او را در نظر دارد، اسلام به طهارت و بهداشت، توجه و توصیه بسیار کرده است و طهارت را خالی و پاک شدن از هر چیزی که موجب ناپاکیها و آلودگی ظاهر و باطن انسان میشود، تعبیر میکند. این طهارت در نماز که پل ارتباط و سخن گفتن با خداست، اهمیت بیشتری دارد و دو جنبه ظاهر و باطن را شامل میشود.
طهارت ظاهری در نماز شرط است و بدون آن نماز باطل میشود، برای آنکه نماز اوج بگیرد و ما را به فلسفه نماز یعنی بازداشتن از فحشا و منکر برساند، به طهارت باطنی هم نیاز داریم؛ چنانکه خدای متعال در سوره مبارک شمس، میفرماید: «به تحقیق رستگار شد آنکه این نفس را پاکیزه کرد و جان خود را پاک ساخت و بیبهره شد آن که آن را آلوده کرد».
این همه تأکید، بیانگر این حقیقت است که طهارت قلب بهمراتب از طهارت بدن، مهمتر است. راز یک نماز خوب نماز در تـوجه بـه سـِر طهارت، است. نماز به کمال نمیرسد، جز برای نمازگزاری که دارای طهارتی همهجانبه باشد؛ خـدا را بشناسد، سر تسلیم فرود آورد، استقامت و ثبات در پیش گیرد و بـین خوف و رجاء و میان شکیبایی و بیتابی، ایستاده باشد. فروتن است و به غیر امیدی ندارد، این همان نمازی اسـت کـه از فـحشا و منکر بازمیدارد.
پاکی بدن و لباس نمازگزارنماز ۴ هزار شرط دارد که هیچ فردی نمیتواند همه آن حدومرزها را رعایت کند، اما یکی از شروطی که ترکش جایز نیست و نماز بهواسطه آن کامل میشود، طهارت است. در فقه، منظور از طهارت، غالبا پاک بودن بدن از چیزهای نجس است و در کتابهای فقهی، بخشی به نام طهارت وجود دارد که در آن از انواع چیزهای نجس، مطهرات، وضو، غسل و تیمم بحث میشود. بنا بر همین تصریحات، بدن و لباس نمازگزار باید طاهر و پاکیزه باشد.
نجاست نزد عموم متدینان، همین آلودگیهای متعارف و نزد خواص، آلودگیهای معنوی است و نزد اهل معرفت و اصحاب قلوب (واردشدگان در حریم عالم قلب و تجلیات الهیه)، همه عالم هرچه غیرخداست (سرالصلاه، ص۵۴)؛ بنابراین طهارت هم مراتبی دارد: نخست پاک کردن و نظافت ظاهر از چرک و نجاست و کثافات، دوم پاک کردن اعضا و جوارح بدن از جرائم و گناهان، سوم تطهیر قلب از رذایل اخلاقی و چهارم تطهیر درون از غیر خدا؛ یعنی توجه نکردن به مخلوق در تمام شئون زندگی که این مرتبه آخر، مخصوص انبیا و صدیقین است.
اگر فردی بهعمد با لباس نجس نماز بخواند، نمازش باطل است. فردی که نمیداند با لباس نجس، نماز باطل است و در ندانستن حکم مسئله مقصر باشد، اگر با لباس نجس نماز بخواند، نماز او نیز باطل است؛ اگر بهواسطه تقصیر در ندانستن مسئله، چیز نجسی را نجس نداند، مثلا «نداند عرق شتر نجاستخوار نجس است» و با آن نماز بخواند، نمازش باطل میشود. اگر فراموش کند لباسش نجس است و در بین نماز یا بعد از آن یادش بیاید، باید نماز را دوباره بخواند و اگر وقتش گذشته است، قضا کند. اگر نداند لباسش نجس است و بعد از نماز بفهمد نجس بوده است، نماز او صحیح است، ولی احتیاط مستحب آن است که اگر وقت دارد، دوباره آن نماز را بخواند.
اینگونه ایستادن در برابر خدا همراه با طهارت ظاهر و باطن، آثار و فوایدی دارد که میتواند زندگی را متحول کند. حضرت امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند: «دلهای پاکیزه، نظرگاههای خدایند، پس هرکه دلش را پاک کرد، خدای سبحان در آن نظر میکند» (غررالحکم و دررالکلم، ص۵۰۱). علاوهبر این، دوام بر طهارت، سبب وسعت رزق میشود و رزق مهم برای انسان، معارف حقه الهیه است، لذا طهارت ارواح و قلوب، موجب زیاد شدن رزق معنوی است؛ همانطور که طهارت ظاهری، مستلزم فراوانی رزق مادی است.