صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

نگاهی به ظرفیت های گفتمان اصلاح طلبی فراتر از اصلاح طلبان

  • کد خبر: ۳۶۸۸۹
  • ۱۱ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۴:۲۶
«اصلاح طلبی»، اکنون دالی با مدلول مشوش و مبهم است. آنچه در مقیاس جریان‌های سیاسی کشور، اصلاح طلبی خوانده می‌شود، نه تنها وحدت ایدئولوژیک ندارد، بلکه از نظر تعیین برنامه عمل و اقدام سیاسی، مجموعه‌ای از برداشت‌ها و پیشنهاد‌های متقاطع و واگراست.
علی قدیری | شهرآرانیوز؛ «اصلاح طلبی»، اکنون دالی با مدلول مشوش و مبهم است. آنچه در مقیاس جریان‌های سیاسی کشور، اصلاح طلبی خوانده می‌شود، نه تنها وحدت ایدئولوژیک ندارد، بلکه از نظر تعیین برنامه عمل و اقدام سیاسی، مجموعه‌ای از برداشت‌ها و پیشنهاد‌های متقاطع و واگراست. حتی معیار‌های اصلاح طلبی نیز در ایران امروز، آشفته است و در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. گویی تنها نزدیکی به اصلاح طلبان و بزرگان این جریان یا مسئولیت در دوران هشت ساله اصلاحات، مرز اصلاح طلبی با جناح رقیب است.
 
بخش درخورتوجهی از بدنه حامی پیشین اصلاح طلبان، امروز در اعتراض به شرایط موجود، با توجه به سیاست‌هایی که آن‌ها بی توجه به مسائل واقعی مردم در پیش گرفته اند، تحلیل رفته است. گویی بدنه حامی، از راهبرد «صبر و انتظار» و مماشات اصلاح طلبان به ستوه آمده اند و آن‌ها را نه راه حل بلکه بخشی از معضل می‌دانند. در این معنا اصلاح طلبان با فراموشی آرمان‌ها و عدول از معیار‌های گذشته، نوعی دگردیسی را تجربه و همه چیز را بر مدار حفظ وضع موجود، تحلیل می‌کنند. درواقع آن‌ها معتقدند که ظرفیت‌های کشور همین است که تاکنون بروز کرده است و فراتر از این راهی نیست.

چرایی ناکامی اصلاح طلبان در پیشبرد اصلاح طلبی که به صورت عام می‌توان آن را افزایش ظرفیت‌های حل مسئله دولت و جامعه ایران در مسیر بسط خیر همگانی یا بسط دموکراسی، عدالت، آزادی و رفاه بدون در خطر انداختن نظم و امنیت دانست، تاکنون در سطوح مختلفی ارزیابی شده و موانع مختلفی برای آن ذکر شده است. برخی بر موانع ساختاری تأکید می‌کنند و برخی دیگر معتقدند که نبود بینشی مشخص مبتنی بر پایه‌های فلسفی درمیان اصلاح طلبان، مهم‌ترین علت توفیق نداشتن آنان است.
 
نگارنده بر این نظر است که اشتیاق برای اصلاحات، فروکش نکرده است؛ چراکه هنوز کم هزینه‌ترین مشی و روش برای پیشبرد خیر عمومی، اصلاح طلبی است. اما اصلاح طلبی به شکلی که تابه حال ادامه داشته است، به نظر می‌رسد دیگر کارکرد چندانی ندارد. درواقع بدون غفلت از موانع ساختاری در مسیر پیشبرد اصلاح طلبی، نگارنده بر این نظر است که بخشی از مشکل پیشبرد اصلاح طلبی در ایران امروز، حاملان اصلاح طلبی اند. در این معنا میان ایده اصلاح طلبی و عامل آن یعنی اصلاح طلبان، باید تفکیک قائل شد. اگر اصلاح طلبی از انحصار حاملان کنونی آن خارج و به سیاق دیگری دنبال شود، هنوز می‌تواند برای مشکلات پیچیده و سلسله بحران‌ها در بخش‌های مختلف حکمرانی، ثمربخش باشد. بدین ترتیب مقدمه اصلاحات حقوقی و حقیقی در نظم سیاسی ایران، اصلاح و تقویت خودِ اصلاح طلبی از طریق تغییر در حاملان آن است. اما این مهم چگونه عملیاتی می‌شود؟

اصلاح طلبی پس از خرداد ۷۶، به سبب ضعف نظری، برای یافتن راهکار‌های متناسب با اوضاع کشور، بیشتر بر محوریت نقش افراد و تشکیلات سیاسی استوار بود. اما در شرایط کنونی، اصلاح طلبی باید به مثابه یک برنامه سیاسی، نگریسته شود تا بتوان عناصر، ابزارها، اهداف و اولویت‌های پیشبرد سیاست‌های اصلاحی را شناسایی کرد و در دستورکار قرار داد. برنامه سیاسی نیز باید از درون گفتگو‌های عمومی شکل بگیرد و درنهایت در تقویمی از اصلاحاتِ مدنظر در سطوح مختلف حکمرانی و ابزار‌های قانونی در اختیار که می‌تواند به آنان جامه عمل بپوشاند، به مردم عرضه شود. نیک پیداست یگانه ابزاری که اصلاح طلبان در راستای پیشبرد برنامه سیاسی اصلاح طلبی می‌توانند امید به دست آوردن آن را داشته باشند، پایگاه مردمی است.
 
به دست آوردن پایگاه مردمی، خواناترین و محتمل‌ترین راه برای پیشبرد برنامه‌های اصلاحی است. اما اصلاح طلبی اصلاح شده، دارای ویژگی‌های مختلفی است که ازجمله آن‌ها می‌توان به بسط نظام حزبی و جایگزینی احزاب فراگیر و حرفه‌ای با احزاب محفلی، تأسیس و تقویت نهاد‌های تغذیه کننده فکری جریان اصلاحات برای بهبودبخشی سیاست گذاری در این جناح، کمک به تقویت نهاد‌های نمایندگی اقشار متکثر اجتماعی و استفاده از پلت فرم‌های جدید و کارآمدتر مشارکت سیاسی اشاره کرد. اصلاح طلبان در دو دهه اخیر، همواره بر فتح کرسی‌های انتخاباتی و بوروکراسی حکمرانی تأکید کرده اند، اما به این مسئله بی توجه بوده اند که بهره وری حداکثری از ظرفیت این کرسی ها، در گرو حمایت فراگیر اجتماعی از نمایندگان منتخب است.
 
اصلاح طلبی می‌تواند با رجوع به مردم، توجه به جنبش‌ها و تقویت نهاد‌های استحکام بخش جنبش‌های اصلاحی پیشبرد اصلاح طلبی را میسر کند. اصلاح طلبی اصلاح شده، تنها راهی است که به مدد آن می‌توان ظرفیت‌هایی یافت یا ساخت که بدون شکست‌های ساختاری و بدون پرداخت هزینه‌های گزاف در شیب لغزان خاورمیانه کلنگی شده، گره از مسائل حاد گشود و بر امروزِ این واحد سیاسی، چنان حکم راند که مردم به بهبودی فردای آن امیدوار شوند.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.