علی قدیری/ شهرآرانیوز - یکی از کارکردهای مهم اصلاحطلبان در نظامهای سیاسی مختلف، ایفای نقش میانجی میان مردم و حاکمیت است، بهگونهایکه مطالبات مردمی را به بخشهای مختلف حاکمیت منتقل کنند و از سوی دیگر ملاحظات مدنظر حاکمیت را به مردم. از این رهگذر امکان حرکت از شرایط موجود به شرایط مطلوب را فراهم کنند، آنهم به شکلی مسالمتآمیز و در چارچوب قوانین رسمی.
اصلاحطلبان در ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران هم از این قاعده مستثنا نیستند و کوشیدهاند همین نقش را در دورههای مختلف با شدت و ضعف متفاوت ایفا کنند.
با این حال ایفای این نقش، دشواریهای بسیاری دارد و گاه برقراری توازن دشوار مینماید. راهبرد نامشخص اصلاحطلبان در شرایط کنونی و اختلاف نظر جدی درمیان چهرهها و احزاب اثرگذار این جریان، سبب شده است آنها در وضعیتی دشوار به سر ببرند، با این حال اگر آنها میخواهند در عرصه سیاسی کشور اثرگذار و همانند گذشته در ایام انتخابات اقبال داشته باشند، باید بتوانند تکلیف خود را با مطالبات مردمی، مشخص کنند.
داریوش قنبری، فعال سیاسی اصلاحطلب و نماینده دوره هشتم مجلس، در گفتگو با شهرآرا، به این نکته اشاره میکند که در شرایط کنونی، مردم مطالباتی جدی دارند و اصلاحطلبان باید به این مطالبات توجه ویژه کنند؛ چراکه «اصلاحطلبی در ارتباط با مطالبات مردم تعریف میشود».
وی بر این نظر است که توجه به مطالبات مردم، صرفا نباید وظیفه اصلاحطلبان باشد، بلکه تمام نیروهای درون نظام جمهوری اسلامی اعم از اصلاحطلب و اصولگرا باید مطالبات مردم را به شکل درخور و شایسته مورد توجه قرار دهند؛ چراکه «اگر این اتفاق نیفتد، شکافی بین مردم و مسئولان شکل میگیرد؛ چه این مسئولان اصلاحطلب باشند و چه اصولگرا و این شکاف به سود کلیت نظام جمهوری اسلامی ایران نیست و میتواند تبعات جدی بهدنبال داشته باشد». با این حال قنبری معتقد است که «اصلاحطلبان، مطالبات مردمی را به شکل جدیتری مورد توجه قرار دادهاند و به همین دلیل پایگاه اجتماعی بهتری نیز نسبتبه رقیب خود دارند، اما باید توجه کرد که بیتوجهی اصلاحطلبان به مطالبات مردمی، بهمنزله بیتوجهی به پایگاه اجتماعیشان است و این خود منجر به کاهش قدرت آنها میشود. اصلاحطلبان حتی اگر یکبار به مطالبات مردمی بیتوجه باشند، مردم آنها را کنار میگذارند. مردم عقد اخوتی با هیچیک از جناحهای سیاسی نبستهاند و اگر آنها به وعدههای خود عمل نکنند و به مطالبات مردمی پاسخ ندهند، با پاسخ متفاوتی از سوی مردم مواجه خواهند شد».
نماینده اسبق مجلس همچنین در پاسخ به این پرسش که تا چه میزان راهبرد برخی اصلاحطلبان در بازگشت به جامعه و دوری از ساختار قدرت میتواند راهگشا باشد، گفت: «نمیتوان بهصورت کامل از قدرت سیاسی روی برتافت و تنها بر حرکات اجتماعی و مدنی تمرکز کرد. حرکت در جهت تحقق مطالبات مردمی.
مستلزم کسب قدرت سیاسی است. هیچ جریان سیاسی نمیتواند بدون چشمداشت به قدرت سیاسی و کسب میزانی از قدرت، امکان تحقق مطالبات مردمی را پیدا کند. اصلاحطلبان هم از این قاعده کلی مستثنا نیستند و بهعنوان یک جریان سیاسی حتما باید به کسب قدرت برای تحقق مطالبات مردمی، نظر داشته باشند و تنها راه موجود برای کسب قدرت سیاسی، نیز شرکت در انتخابات است. اما مسئله مهم این است که اصلاحطلبان باید چه پیش و چه پس از کسب قدرت سیاسی، همواره مطالبات مردمی را مورد توجه قرار دهند. در سالهای اخیر چنین نشده و مکانیسمهایی برای پیگیری مطالبات از اصلاحطلبان، طراحی نشده است. باید مکانیسمهایی طراحی شود تا اصلاحطلبانی که به قدرت سیاسی میرسند، پاسخگوی مطالبات مردمی و وعدههای دادهشده باشند. صرف انتخاب کردن و انتخاب شدن، کفایت نمیکند و آنچه باید محوریت داشته باشد، اولویت مطالبات مردمی پس از رسیدن به قدرت سیاسی است.»