مرجان اسماعیلی - بچهها بعضی آدمها خیلی شجاع هستند. آنقدر شجاع که حاضرند جان خودشان را به خاطر دیگران به خطر بیندازند. حتما شما هم اسم خیلی از قهرمانها را شنیدهاید.
یکی از این قهرمانها یک کودک سیزده ساله است که در جنگ شرکت کرد و جان خودش را به خاطر کشور عزیزمان از دست داد. نام او حسین فهمیده بود.
حسین فهمیده از کودکی دانشآموز درسخوانی بود و نمازش را مرتب میخواند. او امامخمینی(ره) را خیلی دوست داشت. پس از پیروزی انقلاب که امام(ره) به ایران بازگشتند حسین توانست امام(ره) را از نزدیک ببیند. او از این اتفاق خیلی خوشحال بود.
وقتی حسین سیزده سال داشت. جنگ ایران و رژیم بعثی عراق شروع شده بود. او هم دوست داشت از کشورمان محافظت کند، چون فکر میکرد این وظیفه همه ماست.
اما چون سنش کم بود به او اجازه نمیدادند که به جنگ برود. او از اینکه نمیتوانست به جنگ برود ناراحت بود. برای همین هرطور بود بالاخره خودش را به جبهه رساند تا با دشمن بجنگد.
او در جبهه از چیزی نمیترسید و در کنار رزمندگانی که از خودش خیلی بزرگتر بودند میجنگید چون خیلی شجاع بود.
روز ۸ آبان ۱۳۵۹ که دشمنان میخواستند خاک ما را بگیرند حسین چند نارنجک به خودش بست. در آن لحظهها با خودش فکر میکرد که اگر کشور ما به دست دشمن بیفتد چه اتفاقی میافتد. برای همین دیگر از چیزی نترسید و برای نابودی دشمن از جانش گذشت.
حسین فهمیده به آرزویش رسید و شهید شد. روز شهادتش روز نوجوان نامگذاری شد. اسم او برای همیشه در تاریخ ما مانده است و همه او را بهخاطر این فداکاریاش میشناسند. او قهرمان کوچکی بود که درسهای بزرگی به همه ما داد.