به گزارش شهرآرانیوز، در حاشیه مشهد، جایی میان ازدحام فقر و فراموشی، زنانی زندگی میکنند که بار خانواده را به دوش میکشند و دخترانی که در سکوت بزرگ میشوند. زهرا عباسپور، بانویی است که تصمیم گرفت برای همین زنان و دختران کاری بکند؛ نه با بستههای معیشتی، بلکه با گوش دادن، گفتوگو و امید.
تشکل «مهربانو» حاصل این تصمیم است؛ جمعی از ۲۲ زن متخصص و دغدغهمند که در حاشیه شهر مشهد فعالیت میکنند تا بهبود سلامت روان زنان سرپرست خانوار و فرزندانشان را دنبال کنند.
زهرا عباسپور، متولد ۱۳۶۰ و اهل رفسنجان است که پس از ازدواج به مشهد آمده و اکنون دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات زنان است. او از نوجوانی در انجمن اسلامی دانشآموزان فعالیت داشته و سالها در حوزه زنان مطالعه و پژوهش کرده است.
جرقه شکلگیری تشکل مهربانو زمانی زده شد که گذرش به تنها کمپ ترک اعتیاد اجباری بانوان در مشهد افتاد. آنجا با زنانی روبهرو شد که قربانی بیپناهی، خشونت و فقر بودند. همانجا فهمید بسیاری از این آسیبها، اگر پیش از سقوط، دستشان گرفته شود، قابل پیشگیری است.
عباسپور میگوید: «در حاشیه شهر، زنان و خانوادهها بیشتر از نان، به شنیده شدن نیاز دارند. بسیاری از آنها اعتمادبهنفس ندارند، نمیدانند چطور مسئلههایشان را حل کنند یا تصمیم بگیرند. هدف ما این است که نگاهشان را به زندگی تغییر بدهیم.»
تشکل مهربانو از مشاورههای فردی و خانوادگی تا آموزش مهارتهای تصمیمگیری و حقوقی را برای زنان و دختران در نظر گرفته است. اعضای گروه که شامل روانشناس، وکیل، مشاور و مربی تربیتیاند، داوطلبانه و جهادی کار میکنند.
بیشترین تمرکز آنها بر دختران نوجوان است؛ دخترانی که از محبت پدرانه محروماند و گاه در معرض آسیبهای عاطفی، خشونت خانگی یا ازدواج زودهنگام قرار میگیرند.
عباسپور از دخترانی میگوید که در شانزدهسالگی طلاق گرفتهاند، یا از ترس همسر شکاکشان حتی رنگ از چهرهشان پریده است. میگوید: «این دخترها وقتی در آغوشمان قرار میگیرند، نمیخواهند جدا شوند. آنها فقط نیاز به محبت دارند.»
تجربههای او در حاشیه شهر پر از قصههای تلخ، اما واقعی است؛ از زنی که همسرش دچار توهم ناشی از داروست و سه کودک خردسال دارد تا دختر پانزدهسالهای که پس از خودکشی برادرش، دچار بحران روانی شد.
«در چنین شرایطی، کمک مالی کافی نیست. باید با عزت و همدلی، دستشان را گرفت.»
او تأکید میکند مددکاری فقط تقسیم بسته نیست؛ مددکاری یعنی مادری و خواهری برای کسانی که تکیهگاهی ندارند. «خیلیها فکر میکنند محرومان فقط به پول نیاز دارند، اما واقعیت این است که درد بزرگترشان بیپناهی و بیکسی است.»
زهرا عباسپور و همکارانش در مساجد جلسات آموزشی برگزار میکنند، در فضای مجازی با زنان در ارتباطاند و حتی گاهی ساعتها پای درد دل آنها مینشینند.
با وجود دشواریها، همچنان پرانرژی ادامه میدهد: «هر بار از حاشیه شهر برمیگردم، اشک در چشمانم حلقه میزند، اما احساس میکنم زندگی معنای تازهای پیدا کرده است. یاد گرفتهام غمهای کوچک را جدی نگیرم، چون غمهای بزرگتری در جهان هست که میشود برایشان کاری کرد.»
زهرا عباسپور مادر چهار دختر است و فعالیت اجتماعی را در کنار مادرانگیاش ادامه میدهد. او میگوید حمایت همسر و خانوادهاش مهمترین عامل تداوم این مسیر بوده است: «وقتی مرد خانه همراه باشد، زن میتواند برای جامعه هم مفید باشد. اگر همراهی نباشد، از جایی به بعد، کار زمین میماند.»