تحریمهای فراگیر که با هدف ایجاد اختلال در زیرساختهای حیاتی، محدودسازی فناوریهای راهبردی و ممانعت از تبادل علمی جهان با جمهوری اسلامی ایران طراحی شدهاند، بزرگترین سد در برابر توسعه بودهاند. همزمان، جنگ تحمیلی هشتساله و نیز سلسلهای از جنگهای ترکیبی و نیابتی پس از آن، بخش قابلتوجهی از توان ملی را به «مدیریت بحران» معطوف کرده و زمان و منابع کشور را از مسیر طبیعی رشد منحرف ساخته است.
به موازات این فشارها، ترور دانشمندان و نخبگان علمی بهویژه در حوزه فناوریهای نو، نمونهی روشن دیگری از تخاصم نظام سلطه برای کند کردن حرکت پیشرفت ایران است؛ راهبردی که مستقیماً روی ستون اصلی توانمندی کشور یعنی سرمایه انسانی متمرکز شده است. این مجموعه از تهدیدات، نه مقطعی، بلکه پیوسته و برنامهریزیشده بوده و طبیعتاً مسیر حرکت ملی را با چالشهای عمیق روبهرو کرده است.
با وجود این، تجربه تاریخی نشان میدهد ایران در سایه تلاش مجاهدانه برای پیشرفت در عین موانع، توانسته در حوزههایی، چون تولید علم، فناوریهای راهبردی و توسعه صنعت مسیر رشد خود را حفظ و حتی تسریع کند. امروز ضرورت دارد رسانهها و نخبگان، این واقعیت پیچیده و کمتر روایتشده را با زبانی تحلیلی و مستند بازنمایی کنند تا تصویر دقیقی از موانع پیشرفت و اراده ملی برای عبور از آنها شکل گیرد. این در حالیست که با وجود این موانع دستاوردهای در حوزههای علمی، فناوری و صنعت حاصل شده است.