مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران به تازگی یک نظرسنجی انجام داده و طبق آن آماری را از سبد غذایی خانوارهای ایرانی آورده است. بر اساس آمارها بیش از ۲ میلیون خانوار در یک سال گذشته گوشت قرمز مصرف نکردهاند
محبوبه عظیم زاده | شهرآرانیوز؛ مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران به تازگی یک نظرسنجی انجام داده و طبق آن آماری را از سبد غذایی خانوارهای ایرانی آورده است. آماری که درواقع مقایسهای است از میزان مصرف برخی اقلام خوراکی در سال ۹۸ و ۹۹. این بررسیها در یک جامعه آماری ۱۵۷۵ نفره انجام شده است که شهروندان بالای ۱۸ سال از کل کشور آن را تشکیل دادند. اگرچه در آمار ارائه شده افزایشهای مصرفی در برخی گروهها دیده میشود، اما آنچه قابل توجه است، افزایش تعداد خانواری است که اصلا از آن قلم خوراکی استفاده نمیکنند.
گوشتی که دارد آرزو میشود
در ماههای گذشته هر از گاهی یکی از اقلام خوراکی گوی سبقت را در افزایش سرسام آور قیمتها از دیگر محصولات میرباید. یک روز تخم مرغ، یکی روز پنیر و لبنیات و حالا هم گوشت. مطابق این نظرسنجی تعداد خانواری که فقط برای چند روز در ماه از گوشت قرمز در سبد غذایی خود استفاده میکنند، در سال گذشته ۴۳/۴ درصد و امسال ۳۲/۸ درصد بوده اند.
به اضافه اینکه خانوارهایی که چند بار در سال گوشت قرمز مصرف میکنند، ۰/۲ درصد افزایش داشته که نشان میدهد احتمالا خانوارها مصرف ماهانه گوشت قرمز را به مصرف سالانه رساندهاند. همچنین تعدادخانواری که در سال گذشته اصلا گوشت قرمز مصرف نمیکردند ۴/۷ درصد بوده که امسال ۸/۲ درصد شده است. این عدد اگر در بین جامعه ۲۵ میلیون خانواری ایران قرار بگیرد، میتوان به این نتیجه رسید که بیش از ۲ میلیون خانوار ایرانی اصلا گوشت قرمز مصرف نمیکنند.
خیلیها در همین شرایط بود که گوشت قرمز را از سبد خانواده خود حذف کردند و گوشت سفید را جایگزین. اما این را باید گفت که اوضاع درباره استفاده از گوشت مرغ و ماهی هم چندان توفیری نمیکند و گوشت سفید هم به لحاظ قیمتی نتوانسته است جایگزین خوبی برای گوشت قرمز باشد. تعداد خانواری که در سال گذشته چند روز در هفته گوشت مرغ مصرف میکردند ۷۴/۸ درصد بوده و امسال ۶۲ درصد شده است، یعنی ۱۲/۸ درصد کاهش در خانوادههای مصرف کننده.
همچنین سال گذشته تعداد خانواری که اصلا گوشت مرغ مصرف نمیکنند، در این یک سال ۰/۱ درصد افزایش یافته است. تعدادخانواری که در سال ۹۹ چند روز در هفته و چند روز در ماه، ماهی در سبد غذایی شان بوده نسبت به سال گذشته به ترتیب ۸/۳ درصد و ۸/۹ درصد کاهش داشته است و علاوه بر این، تعداد افرادی که اصلا گوشت ماهی مصرف نمیکنند، نسبت به سال گذشته ۱۴/۱ درصد بیشتر شده است. به عبارت دیگر در هر ۳ زمینه خانواری که امسال کلا قید مصرف گوشت را زده اند، بیشتر شده اند.
بد نیست بدانید که فقط در تیرماهی که از سر گذراندیم، گوشت قرمز و مرغ ۱۳ درصد، ماهی ۵/۴ درصد و شیر و پنیر و تخم مرغ ۱۱/۴ درصد افزایش قیمت داشته اند. یعنی به طور کلی در این ماه بیشتر اقلام خوراکی تورم ۶/۷ درصدی را تجربه کرده اند. ما نسبت به مدت مشابه سال قبل نیز ۲۷ درصد بیشتر برای کالاها و خدمات هزینه کرده ایم. ردپای افزایش وحشتناک قیمت گوشت البته در سال ۹۷ هم دیده میشود و در بهمن و اسفند پارسال تورم گوشت از ۹۰ درصد هم گذشت.
اوضاع سایر اقلام چطور است؟
در سال گذشته ۵۱/۱ درصد خانوار هر روز برنج مصرف میکردند که این رقم در سال ۹۹ به ۴۲ درصد رسیده است. تعداد خانواری که شیر را هر روز در سبد غذایی خود داشتند ۴/۹ درصد کم شده و این عدد برای لبنیات پرمصرف دیگری مثل ماست ۶/۹ درصد شده است. علاوه بر این، در سال گذشته ۲/۵ درصد خانوار اصلا شیر مصرف نمیکردند و حالا این عدد به ۷/۹ رسیده است و درباره ماست هم این عدد از ۱/۸ درصد به ۳ درصد رسیده است. آن خانواری هم که در سال گذشته چند روز در هفته از شیر و ماست استفاده میکردند، امسال به ترتیب ۹/۷ درصد و ۳/۷ درصد کمتر شده اند. جالب است بدانید که در این بین مصرف محصولی مثل نوشابه به جز برای خانواری که چندبار در سال آن را استفاده میکردند، افزایش داشته است.
حدیث مفصل بخوان از این آمار
به دادههای بالا البته کلی آمار و ارقام دیگر هم میتوان اضافه کرد. خط فقر در سال گذشته ۸ میلیون تومان بوده، اما امسال به ۹ میلیون تومان رسیده است. این افزایش میزان خط فقر هم درحالی است که هنوز بیشتر مردم ما به همان درآمد ۸ میلیون تومانی هم نرسیده اند. با این اوضاع نمیرسند و از آن مشخص تر، آحاد جامعه ما و قشر کارگر دارند با درآمدهای زیر ۲ میلیون تومان گذران زندگی میکنند.
حالا اگر بخواهیم بهتر بدانیم در سالهای گذشته چه گذشته است، در سال ۹۰ خط فقر زیر یک میلیون تومان بود. یعنی اگر از سال آینده کشورمان به مدت ۸ سال رشد اقتصادی ۸ درصد را تجربه کند، در سال ۱۴۰۸ تازه میرسیم به قدرت خرید مردم در سال ۹۰. این درحالی است که بنا بر اطلاعات مرکز آمار ایران که سال گذشته ارائه شد، متوسط درآمد و هزینه ماهانه خانوار شهری به ترتیب حدود ۴/۵ و ۳/۹ میلیون تومان بوده است. این رقم برای خانوار روستایی ۲/۴۷ و ۲/۱۷ میلیون تومان بود. جامعه آماریای که چنین میانگینی از آن به دست آمده هم حجم عظیمی از مردم یعنی حدود ۲۰ هزار خانواده شهری و حدود ۱۸ هزار خانواده روستایی را تشکیل میداده است.
پس دغدغه اصلی چیست؟
لمس افزایش قیمت محصولات البته دیگر نیاز به آمار و ارقام و عدد ندارد. تورم و کاهش قدرت خرید مردم و در نتیجه کوچک ترشدن سفرههای مردم دیگر کاملا محسوس است و هر از گاهی با شکل و شمایل متفاوتی هم بروز میکند. یک روز از طریق یخچال خالی مردی که میگوید دیگر توان پرکردن آن را ندارم و بعد یخچالش را میآورد در خیابان تا همه ببینند و روزی دیگر به وسیله ویدئوکلیپی که در آن با کودکی روبه رو میشویم که تابه حال طعم موز را نچشیده و هنوز نمیداند پوستش کدام است و مغزش کدام.
کاهش قدرت خرید مردم البته لایه اول این حجم از تحولات منفی اقتصادی است و حالا دیگر به خوبی برای عام و خاص مشهود است که شاخصهایی مثل نارضایتی اجتماعی و فقر هم از نتایج تأسف بار آن است. شاخصهایی که خودش مسبب هزارویک گره کور دیگر در وضعیت جامعه میشود. نمونه اش افزایش ۵۰ درصدی سارقان بار اولی بود که در روزهای گذشته خبرش حسابی پیچید.