خبری درخشان که برق امید را در چشمان هر مشهدی روشن میکند، منتشر شد: مدارس مشهد به نیروگاههای خورشیدی برق مجهز میشوند و درآمد تولید برق به حساب مدارس واریز خواهد شد.
این طرح در نگاه اول آنچنان هوشمندانه به نظر میرسد که گویی با یک تیر، نه دو، بلکه فلهای هفت هشت تا از نشانهای تاریخی را هدف گرفتهاند و حسابی ترکاندهاند! از یک سو، مشکل قطعی برق و خاموش شدن تخته هوشمند، وسط سؤالِ ریاضیِ پیداکردن پرتقال فروش، برای همیشه به تاریخ میپیوندد! از سوی دیگر، درآمد حاصل از فروش برق مازاد به شبکه سراسری، میتواند مدارس را از کمکهای مردمی که یک کوچولو تا باجسبیل فاصله داشت، بینیاز کند.
با تحقق این طرح، میتوان چشماندازی نوین را برای نظام آموزشی متصور شد. دیگر معیار انتخاب مدیر نمونه، نه درصد قبولی دانشآموزان در کنکورهای نفسگیر، بلکه میزان کیلووات ساعت برق تولیدی در ماه خواهد بود!
جلسات انجمن اولیا و مربیان نیز از بحثهای تکراری و خستهکننده درباره چرا فرزند نخبهام از بیست نمره، هفت شد؟ به گفتوگوهای تخصصی و هیجانانگیز پیرامون راههای علمی و عملی برای مقابله با فضله کبوترانِ بیملاحظه بر روی پنلها و افزایش بهرهوری سلولهای خورشیدی در روزهای دودخیز مشهد تغییر مسیر خواهد داد.
اما پیش از آنکه در این رؤیای تابناک غرق شویم و برای مدارس نیروگاهمانند تولید برق، دود اسپند تولید کنیم، بد نیست به گذشتهای نهچندان دور، بازگردیم. منظورمان از نهچندان دور، همین دو ماه پیش بود که وعده توزیع شیر رایگان در مدارس، قرار بود استخوانهای نسل آینده را به فولاد آبدیده بدل کند و بچه را عین رستم و فولادزره بسازد! اما آن شیر در پیچوخمهای بوروکراسی و تدارکات، به گونهای تبخیر شد و رفت هوا که گویی گاو شیردهی از ابتدا وجود نداشته است!
حال، این پرسش مطرح میشود که سیستمی که در توزیع چند پاکت شیر ساده با چالشهای حل نشدنی و ماورائی روبهروست، چگونه میتواند پروژه پیچیدهای، چون نصب، نگهداری و مدیریت نیروگاههای خورشیدی را با موفقیت و سربلندی به سرانجام برساند؟
البته احتمال دارد این پنلها منبع درآمد مدارس هم بشوند، اما به روشهای کاملا غیرمستقیم و خلاقانه؛ مثلا با پیامکهایی مثل، «اولیای گرامی و خیران محترم، اینورتر مدرسه به طرز فجیعی دچار سوختگی خازن شده، لطفا هرچه در توان دارید در طبق اخلاص بگذارید» یا «متأسفانه شب گذشته پنل شماره ۲ توسط سارقانِ دوستدار انرژیهای پاک به سرقت رفته و برای جایگزینی آنها باید آستین همت بالا بزنید.»
در پایان، هرچند ایده بهرهگیری از انرژی خورشیدی در مدارس بسیار ارزشمند است، اما هم ما و هم شما به خوبی میدانیم و آگاهیم که ته این مدل اخبار به کجا ختم میشود. با این همه باز هم امیدواریم روزی فرا برسد که دانشآموزان شیرشان را در حالی بنوشند که به آفتاب بالای سرشان این افتخار را دادهاند که پنلهای مدرسه آنها را شارژ کند.