پژوهش پایه پیشرفت و توسعه است و بیگمان بدون پشتوانه پژوهشی هیچ برنامهای اثرگذار نخواهد بود. میشود گفت که پژوهش از یک سو پیشنیاز هر سیاستگذاری است و از طرف دیگر راهبردی علمی برای اجرای درست تصمیمگیریهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی. به تعبیری پژوهش باید در سه گام دیده شود: پیش از هر تصمیم، در میانه و پایان اجرای یک برنامه.
درواقع پژوهش باعث میشود هم راه درستتری را انتخاب کنیم، هم در میانه، راه را گم نکنیم و هم در گام پایانی و پس از اجرای یک برنامه دستاوردهای آن ارزیابی و نقاط ضعف و قوت آن بررسی و نقد شود.
دستاوردهای پژوهشهای علمی البته بیش از اینهاست که شاید مدیریت بودجه و هزینه و جلوگیری از هدررفت آن یکی از مهمترینها باشد؛ چراکه بسیاری از برنامهها و تصمیمهایی که پشتوانه پژوهشی دقیق و درستی ندارند، به تکرار و سطحیگرایی میانجامد و نتیجه آن هدررفت بودجه، اتلاف انرژی و از دست رفتن فرصتهاست.
ارزیابی حوزه پژوهش در پس از انقلاب در حوزههای مختلف بهویژه حوزه فرهنگی یک نیاز جدی است. آمار و واقعیت بیرونی نشان میدهد در حوزه فرهنگ یا پژوهشی درخور و اثرگذار نداشتهایم، یا در برنامهریزیها چندان به پژوهشهای انجامشده وقعی ننهادهایم. این در حالی است که مراکز پژوهشی اسمورسمداری در کشور داریم که میتوان به آنها مراجعه کرد؛ مراکز مختلف پژوهشی مانند مرکز پژوهش مجلس شورای اسلامی، دانشگاهها و حتی مراکز پژوهشی کوچکتر مانند شوراهای شهر.
هرچند بودجه سالانه پژوهش بسیار ناامیدکننده و در دانشگاهها بسیار نگرانکنندهتر است و اختصاص درصدی از اعتبارات هزینهای دستگاههای اجرایی به امور پژوهشی هم چندان دردی دوا نکرده است، اما باید دید در این نزدیک به چند دهه، حوزه پژوهش بهطور مشخص دستکم در حوزه انقلاب چه کارنامهای دارد.
ما نیازمندیم در حوزه انقلاب به یک پژوهش جامع برسیم. به نظر میرسد هنوز این پژوهش جامع در حوزه انقلاب و در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی انجام نشده است و جای خالی یک پژوهش جامع، دقیق، همهجانبه و مشخص که بتواند تصویری شفاف از عملکردهای فرهنگی این چند دهه را بازنمایاند، حس میشود؛ پژوهشی که با آن دریابیم کجا بودیم، چه مسیری را طی کردهایم و به کجا باید برویم.
شتاب در پیشرفت فناوری و شتاب در حوزههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جهان بهگونهای است که ما مدام به پژوهشهای دورهای، عالمانه و روزآمد نیازمندیم.
نخستین مرکزی که پژوهشهای علمی را باید انجام دهد، دانشگاه است. حوزه مطالعات انقلاب اسلامی در نظام آموزش عالی ایران چقدر موفق بوده است؟ آیا این حوزه مطالعاتی، جایگاهی درخور در نظام آموزش عالی ایران دارد؟ آیا در نهادها و ساختارهای کلان مانند شورایعالی انقلاب فرهنگی، وزارت علوم و حوزههای علمیه، سیاستگذاریهای کلان انقلاب اسلامی مانند سند چشمانداز جمهوری اسلامی ایران، سیاستهای ابلاغی رهبر معظم انقلاب، نقشه جامع علمی کشور، قانون برنامه توسعه و سند تحول بنیادین کشور بهدرستی پیگیری شده است؟
یک بررسی کوتاه نشان میدهد، خروجی این مراکز که گاه با فصلنامهها و مجلههای مختلفی همراه است، بیشتر مقالهمحور است، آن هم با موضوعهایی خرد، نه کاری ماندگار و اثرگذار.