راحله حسینزاده - همه چیز از یک تصادف ساده بین دو خودروی سواری شروع می شود، با این تفاوت که فرار یکی از رانندگان موجی از التهاب را ایجاد می کند و در نهایت پس از کش و قوس های فراوان زمانی این صحنه پایان می گیرد که یکی از رانندگان زیر چرخ های خودروی دیگر جان می بازد و راننده طرف مقابل که خانمی جوان بوده است، از صحنه می گریزد.
گزارش این حادثه بیستم مردادماه در همین صفحه با تیتر « قتل روی دنده لجاجت» منتشر شد. حادثه ای که در انتهای بولوار فرهنگ مشهد رخ داد و مردی چهل وشش ساله کشته شد. با دستور قضایی صادر شده از سوی قاضی احمدی نژاد، بازپرس ویژه قتل دادسرای عمومی و انقلاب مشهد عامل این جنایت خیلی زود دستگیر و روانه زندان شد، اما سؤالات زیادی درباره این حادثه وجود دارد که برای رسیدن به آن باید این حادثه را موشکافانه بررسی و تحلیل کرد.
برای مطالعه مطلب "قتل روی دنده لجاجت" کلیک کنید
وجود 3شاهد در صحنه
بررسی های قضایی در این پرونده نشان می دهد که مقتول، راننده یک فروشگاه عینک بوده و در روز حادثه قصد داشته است 3نفر از همکارانش که یکی از آن ها خانم بوده است را از محل کار به منزل برساند اما بر اثر پیچیدن یک دستگاه پژو 207 سفید رنگ به رانندگی زنی جوان از کوچه فرعی به خیابان اصلی، تصادفی جزئی رخ می دهد. در ادامه زن جوان به دلایلی نامشخص تصمیم به فرار از صحنه می گیرد، موضوعی که به مذاق راننده دیگر خوش نمی آید و به منظور جلوگیری از فرار او، خودش را روی کاپوت می اندازد. خانم راننده نیز بدون توجه به این موضوع به منظور فرار دنده کشی کرده و در فاصله هزار متری، مرد از روی کاپوت پژو 207به پایین می افتد که یکی از لاستیک های خودرو از روی او می گذرد و موجب مرگش می شود. تمام این ماجرا تنها برای خسارتی کمتر از 300هزار تومان رخ می دهد.
البته خانواده مقتول روایت دیگری از صحنه دارند و در تماس با روزنامه اعلام کرده اند که مقتول به عمد خودش را روی کاپوت نینداخته است بلکه پس از برخورد خودروی پژو 207به پایش او ناخواسته روی خودروی متهم افتاده است. موضوعی که تحقیقات درباره آن ادامه دارد.
ترسیده بودم
زن بیست و هفت ساله که حالا متهم به قتل است، با همکاری شهروندان در حالی که نمی دانست راننده کشته شده است دستگیر و تا مشخص شدن وضعیت پرونده راهی زندان مشهد شد.
او در جلسات بازپرسی دلیل فرار خود را از صحنه تصادف ترس از تعرض به او به علت تاریکی آسمان اعلام می کند اما بررسی های مقام قضایی نشان از آن دارد که تصادف در نزدیکی منزل متهم رخ داده و از سویی یک خانم همراه خودروی مقابل بوده است. موضوعی که موجب شد اظهارات و ادله مطرح شده از سوی متهم از نظر قاضی احمدی نژاد قابل دفاع نباشد و این عمل تنها به علت پایبند نبودن این فرد به قانون ارزیابی شود.
اما گذشته از این تصادف متاسفانه شهروندان به دلیل مشکلات فرهنگی، گاهی به علت یک تصادف ساده به جان یکدیگر می افتند و ضمن فحاشی و درگیری های فیزیکی موجب بروز اتفاقات ناخوشایندی همچون قتل می شوند. تاکنون نیز پرونده های قتل مشابهی با همین بهانه کوچک در دادسرای مشهد تشکیل شده است در حالی که شهروندان تنها باید موضوع را به قانون واگذار کنند.
بازپرس ویژه قتل عمد دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، درباره مجازات احتمالی متهم به قتل اعلام می کند که این موضوع نیازمند بررسی های بیشتری است تا مشخص شود که زن جوان عامدانه این اقدام را انجام داده یا سهوی بوده است. اما در صورتی که قتل عمد نباشد او تا 3سال حبس محکوم خواهد شد.
عکس العمل هیجانی
یک روان شناس بالینی نیز عکس العمل هیجانی و بدون تفکر خانم راننده را عدم مهارت حل مسئله می داند و معتقد است که این خانم جوان در لحظه نتوانسته مسئله را بشناسد و از تفکر هیجانی دور شود و بر اساس منطق تصمیم بگیرد.
زهرا خوش نویسان ادامه میدهد که اگر افراد دارای ویژگی مسئولیت پذیری باشند اشتباهات خود را می پذیرند و بدون آنکه از موقعیت فرار کنند به عنوان یک شهروند سالم از نظر قانونی و اخلاقی سعی در جبران آن دارند.
او تاکید می کند که آموزش مسئولیت پذیری باید از کودکی شروع شود اما متاسفانه عملکرد ما در این زمینه ضعیف است و به جای اینکه به فرزندان یاد بدهیم چگونه فکر کنند و آسیب های اقدامات خود را در نظر داشته باشند، مدام می گویم چه کاری بکنند و چه نکنند.
به گفته خوش نویسان، برخی افراد تصور می کنند که خلاف های جزئی رانندگی بی اهمیت است و به آن بی توجه هستند در حالی که بسیاری از تصادفات و مشکلات پس از آن به خاطر همین موارد کوچک پیش می آید و نه تنها خود افراد را درگیر می کند بلکه برای سیستم پلیسی و قضایی نیز هزینه تراشی میکند.