صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

وقتی اسم فیلم سینمایی مخاطب را گول می زند

  • کد خبر: ۳۸۹۵۵
  • ۲۵ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۲:۵۶
شما به عنوان مخاطب دوست دارید نام فیلم سینمایی تا چه حد محتوای آن را نمایان کند؟ برخی فیلمسازان بر این عقیده هستند که نام اثر نباید دست فیلمساز را برای مخاطبش رو کند و برخی دیگر نیز معتقدند که اتفاقاً نام اثر باید گویای آن باشد تا مخاطب بداند که قرار است با چه فیلمی مواجه شود.
به گزارش شهرآرانیوز، یکی از مهم‌ترین ارکان تشویق مخاطب برای تماشای هر اثر هنری، نام اثر است که ترغیب‌کننده مخاطب برای به تماشا نشستن آن می‌شود؛ بخصوص در آثار سینمایی این نکته بسیار حائز اهمیت است. انتخاب عنوان درست برای یک اثر که در عین سادگی و قابل درک بودن بتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند و او را برای به تماشا نشستن ترغیب کند.

بی‌شک نام‌گذاری فیلم یکی از مهم‌ترین عوامل در ایجاد ارتباط ذهنی با مخاطب و موفقیت یک فیلم است، نام فیلم اولین چیزی است که مخاطب با آن ارتباط برقرار می‌کند. بدیهی است همه ما با شنیدن نام یک فیلم، اگر اطلاعاتی راجع به نویسنده، کارگردان، هنرپیشگان و موضوع فیلم نداشته باشیم، دچار نوعی پیش قضاوت و احساسی مثبت یا منفی نسبت به فیلم می‌شویم. یکی از جنبه‌های مهم فیلم بازاریابی آن برای جذب سرمایه‌گذار و شخصیت‌های مورد توجه مخاطب است و اگر قصه فیلم جذاب نباشد ممکن است شانس خوانده شدن فیلمنامه را هم از دست بدهد.

نام خوب برای یک فیلم، نامی است که بیننده فوراً و بدون آنکه قبلاً چیزی راجع به آن بداند جذب شود. اگر نام فیلم اطلاعات خاصی به مخاطب نمی‌دهد، حداقل باید توجه او را به خود جلب کند. نکاتی در مورد موضوع فیلم بگوید و ژانر فیلم را نشان بدهد. شاید هم یک نوع چالش را نشان بدهد. قابل حفظ کردن و به یادآوری مجدد هم باشد.

اغلب کارشناسان بر این باورند که نام فیلم باید کوتاه باشد. در نقطه مقابل چنین فیلم‌هایی، فیلم‌های زیادی با نام‌های طولانی در تاریخ سینمای جهان وجود دارند و در سینمای ایران هم برخی فیلمسازان نام‌های طولانی را برای آثار خود انتخاب می‌کنند و عقیده دارند برای مخاطب جذاب‌تر هستند.

از سوی دیگر عامل مهم در انتخاب نام فیلم، ژانر فیلم است، چون اولین سؤالی که مخاطب در ذهن خود دارد ژانر فیلم است. البته فیلم‌ها می‌توانند ژانر‌های گوناگون تاریخی، ورزشی، عشقی و رمانتیک، پلیسی، علمی تخیلی، درام، کمدی و … ساخته شوند. اگر نام فیلم ژانر فیلم را هم مشخص کند، شاید بتواند با مخاطب ارتباط قوی‌تری برای ترغیب وی به دیدن فیلم ایجاد کند.

 اما نکته اینجاست که نام فیلم باید دارای چه ویژگی‌هایی باشد. شاید در اولین گام باید سؤال ایجاد کند. کمی از یک موضوع را بیان کند، اما زیاد نگوید و درنهایت نام فیلم را خیلی با رمز و راز ارائه نکند، که نیاز به فکر کردن و هوشمندی زیاد مخاطب داشته باشد. نام فیلم باید به‌سادگی و به‌سرعت درک شود. نام‌گذاری فیلم فرصتی برای حدس زدن و بازی با مخاطب نیست، اگر مخاطب نام فیلم را درک نکند، به‌احتمال زیاد قدم بعدی را برای دیدن فیلم بر نخواهد داشت. چون تنها چند ثانیه فرصت دارید تا مفهوم فیلم را منتقل کنید.

 نحوه بیان نام فیلم، طنین، آوا و یا شکل حروف و یا نحوه اجرای گرافیکی و یا موشن گرافی نام فیلم هم در موفقیت و تأثیرگذاری نام فیلم بسیار مؤثر است و گاهی نام فیلم همراه با یک موسیقی جذاب و مؤثر می‌تواند اثری چند برابر داشته باشد. بهتر است نام فیلم مرتبط با محور اصلی قصه فیلم و موضوع فیلم باشد. نام‌گذاری فیلم بهتر است محور حوادث و تضاد‌ها و برخورد‌های فیلم را نشانه بگیرد.

نام فیلم باید نظر مخاطب را جلب کند یا یک چالش را بیان کند. برای مثال فیلم «خون به پا می‌شود» (There Will Be Blood) به کارگردانی پل تامس اندرسن که در ۲۰۰۷ با اقتباسی از رمان «نفت» به قلم آپتن سینکلر ساخته شد. از آنجا که نام «نفت» برای فیلم هیجان کافی و جذابیت لازم را نداشت، سازندگان فیلم نام «خون به پا می‌شود»را انتخاب کردند.

 مخاطب بسیار علاقه دارد تا ژانر فیلم را بداند و بسیاری از کارگردانان سعی دارند به‌نوعی در نام‌گذاری این اطلاعات را از طریق نام فیلم به مخاطب انتقال دهند. هرچند کارگردان و تهیه‌کننده عوامل اصلی تعیین‌کننده در نام‌گذاری فیلم هستند. اما باید نام فیلم درخور شأن بازیگران توانمندی که در فیلم بازی می‌کنند هم باشد. برخی فیلمنامه نویسان و یا تهیه‌کنندگان به دلایل مختلف، اول نام فیلم را انتخاب می‌کنند و بعد سایر ابعاد و حتی ماجرای فیلم را شکل می‌دهند. پوران درخشنده پس از ساخت فیلم «هیس، دختر‌ها فریاد نمی‌زنند»، تصمیم گرفت فیلمی به نام «هیس، پسر‌ها گریه نمی‌کنند» را بر اساس مشکلات اجتماعی پسر‌ها بسازد که البته این نام شبیه فیلم آمریکایی «پسر‌ها گریه نمی‌کنند» (۱۹۹۹) با بازی هیلاری سوانک است.

فیلم‌هایی که در نتفلیکس یا شبکه‌های ویدئویی ارائه می‌شوند، علاوه بر مشخص بودن ژانر فیلم، بر اساس حروف الفبا نیز تنظیم می‌شوند. بهتر است نام فیلم با اولین حروف الفبای فارسی یا انگلیسی شروع شود تا در ابتدای فهرست قرار گیرد.

نام فیلم برای ترغیب مخاطبان به دیدن فیلم بسیار مهم است. فیلم‌هایی مانند«میلیونر زاغه‌نشین»، «سرگیجه»، «خوب بد زشت»، «ابلیس»، «پدرخوانده» و … چیزی مهیج را قول می‌دهد، فکر را تحریک می‌کند و برانگیزنده است و زمینه را برای ارتباط قوی با مخاطب ایجاد می‌کند.

این که چقدر نام فیلم و سایر جنبه‌های فیلم باعث فروش بیشتر فیلم می‌شود از نکات حائز اهمیت در انتخاب عنوان است، پس ارزش‌های هنری فیلم و هویت فیلم را چگونه باید حفظ کرد؟ در حقیقت باید تعادل لازم بین اهداف فروش و ارزش‌های هنری فیلم برقرار شود.
 

آنچه در سینمای ایران اتفاق می‌افتد

در سینمای ایران، عنوان فیلم‌ها عمدتاً در سه دسته قرار می‌گیرند: دسته اول بیشتر سعی می‌کنند با قرار دادن چند کلمه در کنار هم توجه همه را به خود جلب کنند و بیشتر در وادی خیال، ادبیات و یا شاعرانه هستند و در مورد آنچه باید دید، نمی‌گویند. مانند «نهنگ عنبر»

 گروه دوم نام‌هایی که جذاب هستند و سؤال ایجاد می‌کنند. هدف آن‌ها جلب مخاطب است و ممکن است ارتباطی هم با موضوع فیلم نداشته باشند؛ و گروه سوم نام‌هایی که مستقیماً با موضوع فیلم مرتبط هستند. مثل نام شخص، شهر و یا سوژه‌ای مانند «سوپراستار» تهمینه میلانی" یا «دادستان» بزرگمهر رفیعا.



انتخاب اسم از میان جمله‌های بالای سه کلمه هم میان کارگردان‌ها این روز‌ها طرفدار زیادی دارد. انگار هر چه اسم فیلم بلندتر باشد جذابیت آن برای مخاطبان هم بالاتر می‌رود. بعضی کارگردان‌ها کلاً دوست دارند این نوع اسامی را انتخاب کنند و برایشان فرقی هم ندارد که مخاطب نمی‌تواند هر بار برای صحبت راجع به فیلم، چنین جمله بلندی را به زبان بیاورد.

البته بیشتر این فیلم‌ها به صورت خلاصه‌شده به زبان مردم می‌آیند و اصولاً کسی از اول تا آخر آن‌ها را نمی‌گوید. مثلاً «من ترانه پانزده سال دارم»،  همیشه به اسم «ترانه» شناخته می‌شود یا همه «من دیه‌گو مارادونا هستم» را به‌عنوان «دیه‌گو مارادونا» می‌شناسند. اسم فیلم «هیس دختر‌ها فریاد نمی‌زنند»، همیشه همان «هیس» باقی ماند و «اسب حیوان نجیبی است» به اسم «اسب» کاهانی شناخته می‌شود.

البته یکسری هم هستند که کلاً نمی‌شود خلاصه‌شان را گفت و مجبوریم هر بار اسم کاملشان را به زبان بیاوریم. تعداد این فیلم‌ها زیاد است، اما مهم‌ترینشان این‌ها هستند: «اشیا از آنچه در آینده می‌بینید به شما نزدیکترند»، «ارسال آگهی تسلیت برای روزنامه»، «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران»، «همیشه پای یک زن در میان است»، «گاهی به آسمان نگاه کن»، «از رئیس‌جمهور پاداش نگیرید»، «من دیه‌گو مارادونا هستم»، «زندگی خصوصی آقا و خانم میم»، «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو»، «وقتی همه خواب بودند»، «در شهر خبری هست؛ نیست»، «نان، عشق، موتور هزار»، «جیب‌بر‌ها به بهشت نمی‌روند»، «هیس دختر‌ها فریاد نمی‌زنند»»چند کیلو خرما برای مراسم تدفین»، «چیز‌هایی هست که نمی‌دانی»، «دیشب باباتو دیدم آیدا»، «من ترانه پانزده سال دارم»، «دختری با کفش‌های کتانی»، «زندگی با چشمان بسته»، «احتمال بارش باران اسیدی»، «پستچی سه بار در نمی‌زند»، «کسی از گربه‌های ایرانی خبر ندارد»، «زمانی برای مستی اسب‌ها»، «آواز‌های سرزمین مادری‌ام»، «ارادتمند نازنین بهاره تینا»، «چه کسی امیر را کشت؟»، «بشارت به یک شهروند هزاره سوم» ازجمله آثاری هستند که عناوینشان بیش از یک کلمه است.

برخی فیلمسازان بر این عقیده هستند که نام اثر نباید دست فیلمساز را برای مخاطبش رو کند و برخی دیگر نیز معتقدند که اتفاقاً نام اثر باید گویای آن باشد تا مخاطب بداند که قرار است با چه فیلمی مواجه شود. این اتفاق همواره در سینما وجود داشته، اما در چند سال اخیر اتفاق عجیبی که رخ داده انتخاب عناوینی ساده و سطحی برای آثار سینمایی است که گاهی از چند کلمه تشکیل شده‌اند و گاهی نام شهر‌ها و اسامی خارجی را با خود به همراه دارند، جریانی که سه سال پیش با «لاتاری» آغاز شد و بعدتر با "«استاریونی»، «آستیگمات»، «خانم یایا» و ... ادامه پیدا کرد.
 

بازگشت به گذشته

امروز نوعی بازگشت به دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ در ارکان مختلف سینمای بدنه و ازجمله انتخاب نام و عنوان فیلم‌ها به وجود آمده است. دوباره ورق برگشته و فیلم‌ها، گاه با نام‌هایی عجیب و سخیف و بنا بر حاکمیت مطلق سلیقه سینمادار‌ها و تهیه‌کنندگان وارد بازار می‌شوند. این معضل در سینما وجود داشته و دارد. وقتی فیلمنامه‌ای نوشته می‌شود، حالا در هر کیفیت و سطحی، پیدا کردن یک اسم که بتواند در سر در سینما‌ها خودش را نشان بدهد و یا سرمایه برگرداند، قاعدتاً خیلی سخت است. این اسم دیگر یک شناسنامه نیست، باید سرمایه برگرداند یا طوری تماشاچی را به سالن سینما بکشاند که آب از آب تکان نخورد و تماشاچی اصلاً نداند که با چه فیلمی طرف است. در تاریخچه سینمای ایران پر است از اسامی فیلم‌هایی که ادای آن‌ها، امروزه شبیه گفتن لطیفه و طنز است. این سینما در دهه‌هایی که یک تجارت نان و آب‌دار به‌حساب می‌آمد، چه اسم‌هایی که به خود ندید. روزگاری همین اسم‌ها بودند که سر در فرهنگ و سینمای ما را تشکیل می‌دادند.



امروز، «سینمادارسالاری» و نگرانی بارزی که نسبت به عدم برگشت سرمایه به وجود آمده، به رشد تولید فیلم‌هایی انجامیده که به سلیقه مطلق سینمادار-تهیه‌کننده عنوان گرفته‌اند، به سلیقه سینمادار-تهیه‌کننده ساخته شده‌اند و به روی پرده رفته‌اند و حالا، به سلیقه اینان به نام «فیلم مردمی» و «سلیقه مردمی» در قالب فیلم سینمایی یا ویدئویی گاه با نام‌هایی عجیب و سخیف روانه پرده یا شبکه نمایش خانگی می‌شوند. برای توجیه چرایی این کار هم از مردم مایه می‌گذارند و می‌گویند؛ تماشاچی به اسم فیلم نگاه می‌کند و سینما می‌رود و کم‌تر به فیلم‌هایی از جنس دهه‌های ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ با نام آن فیلم‌ها اقبال نشان می‌دهد.

«یه جیب پر پول یه گواهینامه»، «بخشکی شانس»، «در شب عروسی»، «بعدازظهر سگی سگی»، «دفتر ازدواج»، «عشق و گلوله»، «رتقال خونی»، «حقه‌باز دم‌دراز»، «جاده عاشقی»، «ساعت عاشقی»، «پسر از من، دختر از تو»، «ساندویج سرد»، «پیتزا مخلوط»، «بستنی یخی»، «بازی لطیف»، «به روح پدرم»، «شال‌گردن»، «ساقیات باحالات»، «عروس و ملوس»، «چگونه میلیاردر شدم»، «عروس تهرانی»، «پوپک و مش ماشاءالله»، «چارچنگولی»، «چهار انگشتی»، «ازدواج در وقت اضافه»، «افراطی‌ها»، «مامان بهروز منو زد»و ... ازجمله عناوینی هستند که در طی سالیان گذشته روی آثار سینمایی نقش بستند.

شاید انتخاب این نوع اسامی در اواخر دهه ۱۳۸۰ شروع شد و به دهه ۱۳۹۰ رسید. علیرضا سجادپور مدیرکل اداره ارزشیابی و نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال ۱۳۸۸ درباره انتخاب اسم برای فیلم‌های ایرانی و این که چرا در دهه اخیر، نام فیلم‌ها گاه با بی‌سلیقگی محض و البته گاه با هدف قرار دادن سطح نازل سلیقه مخاطب انتخاب می‌شوند، در گفت‌وگویی به فارس گفت: در عناوین فیلم‌ها این دقت وجود دارد تا به میزان متناسب برسد و فکر می‌کنم در صورت پروانه ساخت‌ها این مسئله مورد توجه قرار گرفته است و اگر اسمی از این حدود خارج شود و به سمت سطحی بودن و لودگی برود، با آن اسم موافقت نمی‌کنیم... اگر اسم فیلم از بین مواد غذایی انتخاب شود اشکالی ندارد، اما اسامی مثل مادرشوهر یا عروس جان من کجاست؟ این‌ها اشکال دارد... تمام تلاش ما این است که وارد حیطه سطحی بودن و سینمای مبتذل نشویم و حالا اگر برخی از فیلم‌ها با اسم مغازه‌ها شباهت دارد خلاف حیای عمومی جامعه نیست، اما با فیلم‌هایی که در این زمینه زیاده‌روی کنند، برخورد می‌شود.

علیرضا سرتیپی تهیه‌کننده سینما و مدیرعامل فیلمیران نیز در گفت‌وگویی دیگر درباره فروش فیلم‌هایی که اسامی به‌اصطلاح زرد دارند، می‌گوید: اسم یک مشخصه است که تأثیر زیادی روی فروش فیلم دارد، اسامی مثل «دختر ایرونی» یا «پسر تهرونی» خیلی در فروش مؤثر هستند و مخاطب گویا از این دست فیلم‌ها راضی است.

او ادامه می‌دهد: این دست اسم‌ها حداقل ۲۰ تا ۳۰ درصد روی فروش اثر می‌گذارند و مخاطب نشان داده که با اسامی مثل «اقلیما» ارتباط برقرار نمی‌کنند و این دست اسم‌ها روی آن‌ها تأثیر منفی دارد. چه بخواهیم و چه نه، مخاطب این اسم‌ها را دوست دارد و شاهد هستیم که این نوع فیلم‌ها، چه در سینما و فیلم‌های شبکه خانگی فروش دارند.

شاید یک اسم دو کلمه‌ای به اندازه یک فیلم به باور‌ها و برداشت مخاطب لطمه نزند و از طرفی هم نمی‌شود با اسم فیلم به تحلیل منصفانه‌ای درباره یک فیلم رسید. اما در مورد محتوا و اسامی فیلم‌ها شورا‌هایی هستند که دست به بررسی می‌زنند و نمی‌توانیم در برابر انتخاب آن‌ها بگوییم که ما درست می‌گوییم و شما اشتباه می‌کنید.

درست است که سینما سلایق ریز و درشتی را در برمی‌گیرد و دنیای خودش را دارد، اما چه خوب است که مسئولان اداره نظارت و ارزشیابی در انتخاب فیلم‌ها اعمال‌نظر کنند و تهیه‌کنندگان، در کنار نگرانی سرمایه‌شان کمی هم به فکر فرهنگ جامعه باشند که اگر الان نگران این مسئله نباشیم، مشخص نیست تا سال آینده، فیلم‌های ایرانی با چه عناوینی در سینما‌ها و سوپرمارکت‌ها به مخاطب عرضه شوند.
هنرآنلاین
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.