صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

نسخه‌های مهربانی

  • کد خبر: ۳۹۰۹
  • ۰۳ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۱:۲۹
  • ۹
روایتی از پزشکی پیش‌کسوت که درد‌های خردسالان را درمان می‌کند

فرنود فغفور مغربی - در مناسبت‌های مختلف به‌ویژه روز پزشک، با نامداران حوزه طبابت تاکنون گفت‌وگوهای زیادی منتشر کرده‌ایم. در گزارش‌ها به سوی طبیبانی رفته‌ایم که خدماتی بیش از آنچه وظیفه دارند ارائه می‌دهند و در کارشان ایثارگرند. امسال هم موفق شدیم با پیش‌کسوتی دیگر گفت‌وگو کنیم که در کمال حاذق بودن بی‌ادعا و با فروتنی کامل در پزشکی اطفال منطقه حرف اول را می‌زند.
دکتر سهراب زارعی متخصص اطفال است و در بولوار شیخ صدوق سالیان سال است که خدمت می‌کند. او هم‌اکنون پذیرای نسل دوم مراجعه‌کنندگانی است که پدر و مادر آن‌ها را سال‌ها قبل در مطبی با امکاناتی مختصر معاینه و مداوا کرده است.
زارعی در میان مردم به شفابخش کودکان معروف است. به همین مناسبت در هر ساعت که به مطبش مراجعه کنی چندین نفر در صف هستند. او ابتدای صبح تا پاسی از شب مشغول معاینه و نسخه نوشتن برای کودکان بیمار است. در این بین بزرگ‌ترها هم بی‌نصیب نمی‌مانند و پس از کودکانشان با دکتر درباره مریضی‌های خودشان گفت‌وگو می‌کنند و از او راهنمایی می‌‌خواهند و صد البته که دکتر زارعی هم بی‌منت و درخواست ویزیت آن‌ها را معاینه می‌کند و توصیه‌های لازم را انجام می‌دهد.هرچند مطب پزشکان جایی نیست که کسی در آنجا خوشحال شود یا بر سر ذوق آید اما ساعتی ماندن در مطب این پیش‌کسوت دانش پزشکی گویای رفتاری انسان‌دوستانه از او با بیمارانش است.دکتر اطفال این مصاحبه هوای مراجعانش را دارد و نسبت به دیگر مطب‌ها و پزشکان متخصص مبلغ کمتری حق ویزیت می‌گیرد. اطلاعیه‌ای هم در بخش اتاق انتظار بیماران نصب کرده که اگر بیماری یک نوبت حق ویزیت بدهد و مداوا نشود تا سه روز دیگر در صورت مراجعه نیازی به پرداخت حق ویزیت نیست.
او نه‌‌تنها به فرزندان مردم رسیدگی می‌کند که فرزندان خودش هم از سرآمدان حوزه پزشکی هستند. دو فرزند او هم‌اکنون از برترین چشم‌پزشکان دنیا بوده و مقامات بالای علمی و اجرایی در سطح قاره آسیا و دیگر نقاط جهان را دارا هستند. ابتدا دکتر از گفت‌وگو با ما سر باز می‌زد و اصرار داشت با فرزندانش گفت‌وگو کنم اما با تلاش ما ایشان راضی به این گفت‌وگو شد.
خلاصه‌ای از پرسش‌های ما و پاسخ‌های دکتر را که به درخواست خودش کتبی انجام شده است در ادامه می‌خوانید.

 

نامداران پزشکی در یک خانواده
او زاده شهرستانی دور در جنوب غربی کشور است اما سال‌ها در مشهد بوده و درس خوانده و در این حوالی، هم طبابت کرده و هم پست سازمانی در حوزه سلامت داشته است. او 2فرزند دارد که سرآمد چشم‌پزشکی و پزشکی اطفال هستند.


لطفاً مقدمه‌ای درباره خودتان بگویید.
سهراب زارعی متولد 1330 در شهرستان بهبهان از جمله شهرستان‌های استان خوزستان هستم. تحصیلات پزشکی‌ام را در سال 1349 در دانشگاه مشهد شروع کردم و در همین شهر هم به سرانجام رساندم. پس از آن سال‌ها در شهرستان تربت‌جام خدمت می‌کردم و سال‌های بعد از آن هم در بیمارستان قائم(عج) مشهد مداواگر اطفال بودم. حدود یک سال هم در بیمارستان‌های پشت جبهه خدمت کردم. از سال 1367 در منطقه طلاب مطب دارم و پذیرای بیماران خردسال هستم.


فرزندانتان هم ازجمله نامداران حوزه سلامت هستند؟
من 2فرزند دارم که باوجود آگاهی از استعداد آن‌ها در تعیین رشته دانشگاهی‌شان دخالت و اعمال‌نظر نکردم. فرزند اول من دکتر سیامک زارعی فوق تخصص جراحی چشم و لیزیک از آمریکا دارد. او در کنکور پزشکی ایران جزو 10نفر برتر در بخش پزشکی عمومی بوده است و نمره اول را در دانشگاه علوم پزشکی مشهد کسب کرده بود. همچنین رتبه اول در چشم‌پزشکی بیمارستان لبافی‌نژاد تهران و مقام اول در بین 160کشور در امتحان چشم‌پزشکی جهانی به نام TCO در سال 2007 را به دست آورده بود.
او دو سال در آمریکا دوره‌های تخصصی چشم‌پزشکی را طی کرده و با اینکه امکان کار به همراه بهترین امکانات جانبی را داشته است اما ترجیح می‌دهد در ایران باشد و اولین پست سازمانی خود را در بخش درمان جانبازان جنگ تحمیلی قبول کرده است. او در جمع خانوادگی گفته بود بهترین ایام زندگی پزشکی‌ام در جمع همین جانبازان وطن بوده است.
ازجمله خدمات او راه‌اندازی تنها بانک چشم ایران بوده که با استفاده از تجربیاتش در آمریکا طرح آن را به مسئولان می‌دهد و آن‌ها نیز همکاری می‌کنند و اولین اهداکننده قرنیه پس از مرگ در این بانک پسرم است. او رئیس هیئت‌مدیره انجمن چشم آسیا و اقیانوسیه است.


پسر دیگرتان هم راه برادر بزرگ‌تر را پیش گرفته است؟
بله! مهران زارعی هم همان مسیر پیشرفتی که برادرش آغاز کرده بود، پی گرفت و موفق شد. او هم جزو 10 نفر اول کنکور بود و در امتحان پزشکی عمومی، چشم‌پزشکی فارابی تهران و تخصص چشم‌پزشکی ایران رتبه اول را کسب کرد. او در سال 2011 در امتحان چشم‌پزشکی TCO و نمره اول این آزمون را کسب کرد. او انگلستان را برای تکمیل معلوماتش برگزید و مدتی هم در استرالیا دوره‌های فوق تکمیلی دیده بود. به او هم پس از پایان تحصیلات وعده کار و امکانات داده بودند اما در نهایت به ایران برمی‌گردد در بیمارستان فارابی تهران مشغول به خدمت به هم‌وطنانش می‌شود. پسرم علاوه بر چشم‌پزشکی در بخش پزشکی اطفال هم کار می‌کند. برایم تعریف کرده است که گاهی رایگان و گاهی چند نفر با یک ویزیت را پذیرش می‌کند. گاهی حتی بیماران دیگر اعتراض می‌کنند اما طولی نمی‌کشد وقتی نوبت خودشان می‌شود همین مسئله را (رایگان شدن مبلغ ویزیت) خواستار می‌شوند!


طبابت و اخلاق پزشکی
استادان اخلاق‌مدار مربیان نسلی هستند که همراه با دانش روز، گزینه‌های اخلاقی را دستور و محور زندگی کاری و شخصی خود قرار می‌دهند.
از استادان نامدارتان تعریف کنید. آن‌ها تا چه حد معلم طب بودند و تا چه اندازه معلم اخلاق پزشکی؟
من در طول زمان تحصیل خود با پزشکان و استادان مختلفی درس داشته‌ام ولی باید از 2استاد گرامی‌ام به‌رسم ادب سپاسگزاری ویژه داشته باشم. یکی از این دو عزیز دکتر خوارزمی هستند که به ایمان و علم او اعتقاد کامل دارم. خودم را همیشه شاگرد ایشان در زمینه اخلاق و رفتار حرفه‌ای می‌دانم. به خاطر دارم توانایی علمی بالایی هم داشتند. ایشان در کنفرانس‌های علمی که با حضور دیگر استادان و پزشکان اطفال برگزار می‌شد مطالبی ارائه می‌کردند که مکرر می‌دیدم چند سال بعد به‌عنوان قانون پزشکی اطفال به ثبت می‌رسید. به نظرم او مایه افتخار پزشکی اطفال خراسان و همه ایران است و برایش از درگاه ایزدی خواستار سلامت و طول عمر هستیم. در اینجا باید از خانم دکتر لطفی، متخصص اطفال، یاد کنم. او نمونه پزشکی مهربان و دلسوز است که حمایت از دانشجویان و همدردی با بیمارانش از جمله منش‌های ستودنی‌اش بوده است.


تجربه بالاتر از علم
نسل‌ها یکی پس از دیگری آمده‌اند و دانش مادران در حفظ سلامتی فرزندانشان تکمیل و تکمیل‌تر شده است. مادران این تجربیات را سینه به سینه منتقل می‌کنند. رویکرد پزشکی مدرن به این باورها که در پی سال‌ها و قرن‌ها پایدار مانده است خود روایت دیگری است.
تا چه اندازه توصیه‌های مادربزرگ‌ها به مادران برای سلامت کودکانشان را صحیح و شنیدنی می‌دانید؟
ظاهراً تا بوده رسم این‌طور بوده که هرکسی در پزشکی نظر بدهد. البته گاهی برخی پیشنهادها بسیار مفید هستند. تغذیه، مواد غذایی- بهداشتی، بهداشت دهان و دندان و مواردی از این دست حوزه‌هایی هستند که در آن توصیه‌های خوبی می‌شود. گاهی در بین معاینه صحبت‌ها و نصیحت‌های مادربزرگ‌ها را می‌شنوم و کاملاً آن‌ها را تایید می‌کنم. حتی گاهی نکاتی را که مادر بچه‌هایم به فرزندانم در بخش تغذیه و سلامت توصیه می‌کند در خاطرم نگه می‌دارم و در مطبم به مادران منتقل می‌کنم. من دو عروس دارم که یکی متخصص داخلی و دیگری فوق تخصص اکوکاردیوگرافی و پزشکی هسته‌ای دارد. آن‌ها با علاقه به توصیه همسرم که مادربزرگ بچه‌هایشان می‌شود گوش می‌دهند و موارد تجربی را که حاصل نسل‌ها تجربه است انجام
می‌دهند.


پزشکی با طعم علاقه
انگیزه‌ها محور اصلی چرخ وجود آدمی است. رفتارهای هر فرد همواره ترکیبی از دو بخش انگیزه‌های مادی و معنوی اوست. در این میان ورود به حوزه خطیر طبابت هم جدا از این مسئله نیست.


به پزشکان جوان چه توصیه‌هایی دارید؟
یکی دو دهه قبل درآمد پزشکان بالا بود. در آن سال‌ها جوان‌ترها با انگیزه‌های مختلفی به حرفه پزشکی می‌آمدند. گاهی علاقه به این رشته، گاهی شوق درآمد بالا و گاهی ادامه راه نسل قبلی خانواده‌هایشان که پزشک بودند باعث می‌شد افراد وارد رشته پزشکی شوند. اما امروزه درآمدها آن‌قدرها نیست که انگیزه مالی ویژه‌ای مثل گذشته وجود داشته باشد. امروزه بیشتر افرادی که وارد این رشته خطیر می‌شوند از روی علاقه است. دیده‌ام پزشکانی که با انگیزه درآمد بالا به این رشته وارد شده‌اند پس از پایان تحصیلات دریافته‌اند که پزشکی آن‌چنان آب و نانی برایشان فراهم نکرده است و به همین علت حتی کار خود را عوض کرده‌اند! الآن 30 تا 40درصد پزشکان در رشته‌های غیرپزشکی مشغول کار هستند. البته این روش برای کشور خسارت‌بار است چراکه سال‌ها هزینه شده تا فردی پزشک شود و اگر به‌عنوان مثال صندلی‌ای که چنین فردی اشغال کرده به فردی که علاقه و پشتکار داشت اختصاص داده می‌شد، نتایج بهتری برای سلامت عمومی حاصل می‌شد.خلاصه اینکه افراد به عشق درآمد زیادی که پیش از این در رشته پزشکی بوده است به این حرفه که تحصیلات آن طولانی و شب‌بیداری‌های فراوان می‌طلبد وارد نشوند.


توفیق آسمانی و علم زمینی
ممارست در کار، هم حاذق بودن دانشوران را افزایش می‌دهد و هم اعتماد عمومی به فرد را بیشتر می‌کند. در این میان انگیزه خدمت بی‌مزد و نصرت پروردگار نخواهد ماند.


مطب شما همیشه شلوغ است؟ آیا تعداد بیماران منطقه زیاد است یا علت دیگری دارد؟
هر مطبی که دایر می‌شود به‌مرور بیماران آن اضافه می‌شود. اگر حساب کنیم که فقط سالی 10درصد به بیماران و مراجعان هر مطب اضافه شود درخواهیم یافت که بعد از چند سال هر پزشک بیماران زیادی خواهد داشت. اگر پزشکی در مطبی چند سال ثابت باشد جزو پزشکان خانواده می‌شود و گاهی افراد پدر، فرزند و نوه خودشان را پیش او برای مداوا می‌برند، چراکه کار او را دیده و آشنایی پیدا کرده‌اند. هرچند ممکن است مسائل و بیماری‌های آن‌ها متفاوت باشد و این پزشک تنها برای رفتن به پزشک متخصصی دیگر راهنمایی بدهد اما به‌هرحال معتمد مردم می‌شود و مردم ترجیح می‌دهند به او مراجعه کنند. در مورد مطبم باید بگویم که همیشه شلوغ است. اطراف این منطقه روستاهای زیادی وجود داشته که به شهر پیوسته و یا در همان وضعیت روستایی و با فرزندان زیاد هستند. گاهی ممکن است رفتار پزشک به دل مردم بنشیند و خواست خدا هم این باشد که شفای بیماران به دست این پزشک انجام شود و همه این موارد علت مراجعه زیاد به مطب من است. موفقیت در پزشکی برای هر پزشک محصول چندین موضوع است. پزشک باید باتجربه باشد و البته خود را از تجربه دیگر همکارانش بی‌نیاز نداند و از آن‌ها سود ببرد. توکل و اینکه شفادهنده اصلی را هم خدا بداند بخش معنوی ماجرا را تکمیل می‌کند.


مردم می‌گویند دست شما شفاست. فکر می‌کنید چرا چنین اعتقادی دارند؟
اصولاً بیشتر بیماری‌های اطفال نیاز به پیگیری آن‌چنانی یا درمان طولانی ندارد؛ اما مادران با مواجهه با اندکی از علائم بیماری شدید نگران می‌شوند. بارها شاهد این بودم که مادری در روز چند بار کودکش را برای معاینه آورده است و ابراز نگرانی می‌کند و مسئله‌اش این است که تب کودکش قطع نمی‌شود. به این مادران دلداری می‌دهم و می‌گویم هر بیماری طول درمانی دارد و ناگهان معجزه نمی‌شود و عموماً بیمار شدن کودکان چیز عجیبی نیست. البته مادرانی که سن بیشتری دارند صبورتر هستند. گاهی هم بیمار را در آخرین روز بیماری به دکتر می‌آورند و با استفاده از کمترین دارو خودبه‌خود خوب می‌شود و افرادی که اطلاع چندانی ندارند می‌گویند پزشک شفا داد!واقعیت این است که پزشکان گاهی با مشورت یکدیگر و بهره از تخصص‌ها و تجربه‌های دیگر همکارانشان و با توکل بر خداوند که به‌حق «شافی» همه بیماران است اقدام به طبابت می‌کنیم. عموماً نتیجه بهره از تجربیات و کمک خواستن از شافی بیماران و البته بهره از تجربه‌ای که سال‌ها برای کسب‌شدنش زحمت کشیده شده به نتیجه خوبی می‌رسد. باز در اینجا افرادی که به مقدماتی که گفتم احاطه ندارند می‌گویند دکتر شفا داد درحالی‌که ماجرا زوایای دیگری داشته که آن‌ها خبر ندارند. پزشکی که باورهای معنوی دارد وقتی می‌بیند بیماری به دست او مداوا شده است، خدا را شکر می‌کند.


توصیه‌هایی برای زیستی بهینه
شاید به‌دلیل تکرار آموزه‌هایی که دیگر به علت تکرار در رسانه‌های مختلف همه‌گیر شده است، اهمیت نکاتی که رعایتش نیز چندان مشکل نیست کمتر در نظر گرفته شود اما وقتی با برترین پزشکان در تخصص‌های مختلف گفت‌وگو می‌کنید، نکاتی پایه را تکرار می‌کنند که شرط اصلی صحت و سلامتی است.


چه توصیه‌هایی به والدین برای مراقبت از سلامتی کودکانشان دارید؟
بیشتر بیمارانی که به مطبم آورده می‌شوند بر حسب تخصصم اطفال هستند. اطفال بیمار هم عموماً دچار بیماری‌های فصلی و همه‌گیر می‌شوند. برخی بچه‌ها به علت اصول غلط تغذیه‌ای که بر رفتار بیشتر افراد حاکم شده است دچار کم‌وزنی و بی‌اشتهایی هستند. من به والدین آن‌ها می‌گویم چرا پولی که با این زحمت در شرایط فعلی به دست می‌آورید صرف خوراکی‌های مفید نمی‌کنید و برای تنقلات مضر پرداخت می‌کنید؟ دائماً توصیه می‌کنم کودکانتان را به غذاهای بازاری عادت ندهید. باور کنید اگر رسانه‌های گروهی دست از تبلیغات خوراکی‌های مضر بردارند و به‌جای آن تبلیغ خوراکی‌های طبیعی در دستور کار قرار گیرد، نسلی توانمند و با خوش‌بنیه خواهیم داشت و مطب‌های پزشکان این‌قدر شلوغ نخواهد بود اما کو گوش شنوا؟


یاران سلامت
سال‌های حماسه گذشته‌اند و شاید نسل امروزی ندانند که اگر یاری همه شهروندان نبود نمی‌توانستیم در بخش پزشکی پاسخ‌گوی مشکلات بزرگ باشیم.


شادترین و تلخ‌ترین خاطره‌ای که از حرفه پزشکی دارید کدام است؟
در رشته پزشکی خاطره بسیار است. خوشبختانه بیشتر خاطره‌ها مثبت هستند. وقتی می‌بینم بیماری که چند روز درد را تحمل کرده پس از مداوای پزشکی و زحمات پرستاران و همه عوامل پزشکی بهبود پیدا کرده و از چنگ درد رها شده است رضایتی حاصل می‌شود که تمام روزم را شاد و با آرامش می‌کند. در مورد خاطره بد؛ اجازه دهید به دوره‌ای خاص از خدمتم در تربت جام که در آنجا مسئول بیمارستان بودم، اشاره کنم. در آن دوره شوروی به افغانستان حمله کرده و از طرفی سیل آوارگان افغانستانی به تربت‌جام سرازیر شده بودند. شهری کوچک با آواره‌هایی فراوان و دردمند روبه‌رو بود. مردم همدوش هم بهترین پذیرایی را از این آوارگان داشتند. به یاد دارم که بیماری سرخک در آن دوره فراگیر شده بود. گاهی یک گروه با 200 بیمار مبتلا به سرخک به بیمارستان مراجعه می‌کردند. مجبور بودیم همه روز را کار کنیم. آن هم در شرایطی که دارو کم بود. همه شهر کمک می‌کردند؛ حتی همسرم با اینکه جزو کادر پزشکی نبود به بیمارستان آمده بود و همکاری دائمی داشت. مشکل اینجا بود که این بیماران عموماً کارت شناسایی نداشتند و به همین علت امکان اعزام آنان به بیمارستان‌های مشهد را نداشتیم. گاهی از اهالی تربت‌جام می‌خواستیم به مشهد اعزام شوند و در بیمارستان تخت بگیرند تا بتوانیم به‌جای آن‌ها افغانستانی‌هایی که کارت شناسایی نداشتند جایگزین کنیم. من در تربت‌جام به معنای واقعی کلمه اتحاد شیعه و سنی را دیدم.


سطح آگاهی‌های مردم منطقه در بخش سلامت و پزشکی نسبت به دهه‌های گذشته چگونه است؟
در چندین دهه قبل، مرگ‌ و میر اطفال زیاد بود و کمتر به پزشکان مراجعه می‌شد. بیشتر درمان‌های خانگی را می‌پسندیدند و در لحظات آخر که کاری از هیچ‌کسی برنمی‌آمد به سراغ پزشک می‌رفتند ولی امروزه بیش از 50 درصد مراجعان به پزشکان اطفال به خاطر چکاب سلامتی فرزندان است. این نشانه افزایش آگاهی مادران است. همین امر باعث شده مرگ‌ و میر اطفال در کشور ما بسیار کمتر از کشورهای مدعی باشد و خود نشان از سطح بالای بهداشت برای کودکان در خانواده‌هاست. امروزه با وجود فشارهای اقتصادی که به عموم مردم تحمیل شده است افراد برای سلامتی فرزندانشان هیچ کم‌کاری‌ای نمی‌کنند که خود اتفاقی خوب و ارزشمند
است.


طبابت با طعم مهربانی
عموماً بچه‌ها از دکترها می‌ترسند. برای اینکه بتوانید بیمارهای کوچکتان را ویزیت کنید چه می‌کنید؟
اگر با بچه‌ها با خوش‌رویی و خنده رو به رو شویم و تا امکان داشته باشد از تزریقات کمتر استفاده کنیم و حتی گاهی هدیه‌ای مختصر بدهیم بهتر می‌توانیم به کار ویزیت و درمان بپردازیم. می‌توان به‌جای خواباندن کودک بر تخت بیماران که حتی حس خوبی برای افراد بزرگ‌سال هم به‌جا نمی‌گذارد اجازه دهیم طفل در دامان مادرش بماند و کار درمانی را شروع کنیم. همچنین می‌توان در صورت ممانعت بدنی کودک از معاینات به دیگر امور لازم بپردازیم و بعدها که کودک با محیط خو گرفت به معاینه بدنی بپردازیم.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۹
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
فاطمه سالارمقدم
۱۰:۰۶ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۳
سلام من اتفاقی این متن راخواندم اما اقای دکتر واقعا مهربان ودلسوز وباتجربه هستند دختر من ۱۸سالشه والان که ازبیماریش یادم امد فقط دکتر به دادم رسیدند خداحفظشان کند
حامد
۱۰:۵۸ - ۱۴۰۲/۰۷/۰۶
من در تربت جام هم‌سایۀ آقای دکتر و دوست صمیمی فرزند بزرگ ایشان آقای دکتر سیامک زارعی بودم. فروتنی، دل‌سوزی، مردم‌داری، مهربانی، در بند مادیات نبودن و برای فقیران وقت و بی‌وقت مایه گذاشتن، و دیگر صفات انسانی والا چیزی بود که در وجود گران‌مایۀ ایشان و هم‌سر گرامی‌شان از نزدیک و بالعیان دیدم. از خداوند متعال برای‌شان طول عمر و استمرار برکات وجودی در نسلی پاک و خدمت‌گزار بشریت آرزو می‌کنم.
فاطمه
۱۴:۱۹ - ۱۴۰۱/۰۷/۰۶
نه ایشون خدارو هزار مرتبه شکر فوت نشدن و همچنان پر قدرت در راستای درمان بیماران تلاش میکنن
رحمی
۱۷:۳۱ - ۱۴۰۱/۰۲/۱۷
بسیار دکتر مهربانی هستن
متین محمدی
۲۱:۳۰ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۷
واقعا کارش عالی هست
Zx
۰۰:۵۴ - ۱۴۰۰/۰۳/۰۸
خداروشکر هر دو بزرگوار در قید حیات هستند.
میترا افشاری
۰۴:۱۹ - ۱۴۰۰/۰۲/۰۳
‌بر آتشِ تو به جز جانِ من سپند مباد
به غیرِ نوشِ لبانت، شراب و قند مباد
هلا، پزشکِ سپهر آستانِ مهرآیین
هماره، تازه دلت باد و رخ نژند مباد!
تو تا طبیبِ منی، کی به خویشتن گویم:
"تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد"؟!
برایِ صیدِ دلِ خسته ام به وادیِ درد
به جز نگاهِ پر از مهرِ تو کمند مباد!
بر آن وجودِ شریفت، پزشکِ انسان دوست
ز طعنِ بی هنران، یک زمان گزند مباد!
امیدِ من همه آن است در خزانِ جهان
"به هیچ عارضه، شخص تو دردمند مباد"
فرهاد راد
۰۱:۰۱ - ۱۴۰۰/۰۲/۰۳
متاسفانه، امروز مطلع شدم که این پزشک بی نظیر، انساندوست، زبردست و فداکار - که یاد دکتر مرتضی شیخ در ایران و دکتر آلبرت شوایتزر در سطح جهان را در ذهن بیمارانش زنده می کرد- در اثر کرونا آسمانی شده و از میان ما کوچ کرده اند. چون در حال حاضر
در ایران نیستم و دسترسی به مطب و اقوام و دوستانشان ندارم. امیدوارم خبر نادرست و شایعه باشد؛ ولی اگر هم خدایی ناکرده واقعیت داشته باشد، لازم می دانم که به عنوان ادای دین و ثبت در تاریخ پزشکی و نوعدوستی، درباره ایشان، مطالبی را بیان کنم ایشان با این که از برجسته ترین و به روزترین و مشهورترین متخصصان تغذیه و رشد کودکان و نوزادان بودند، به دلیل نوعدوستی، مطب خود را به مناطق محروم مشهد انتقال دادند و در مطب ایشان، از نوزاد شیرخواره تا کهن سالان و سالخوردگان ویزیت می شدند. بسیار فروتن، با حوصله، صبور و دانشمند بودند و از هیچ راهنمایی دریغ نمی کردند. افراد زیادی با تشخیص ها و تجویزهای ایشان از مرگ حتمی نجات یافتند؛ از جمله سه فرزند و همسر و پدر و مادر خودم و تعداد زیادی از اقوام و آشنایان که از راه های دور به مطب ایشان می شتافتند. از نیازمندان، حق ویزیت نمی گرفتند و آنان را و حتی وجه داروهای آنان را شخصاً به داروخانه ای در نزدیکی مطب ایشان بود، پرداخت می کردند. متاسفانه وزارت بهداشت، در حق این بزرگمرد جفا کرد و به دلیل ویزیت بیمارانی از همه رده های سنی، موظف کرد که ویزیت پزشکان عمومی را دریافت کنند. ایشان هم هیچ اعتراضی به این قضیه نداشتند. همسر فداکار دکتر زارعی هم که در حرفه خود از بهترین پزشکان بودند، چندین سال پیش به ابدیت پیوستند. روان هردو شاد و آرام و نام و یادشان نیک و جاودان و راه و منش و مرامشان ماندگار باد.
خوشبختانه دو یادگار ارزشمند و متخصص و نوعدوست از خود به جای گذاشتند که هردو از مفاخر پزشکی در ایران و سراسر جهان هستند: دکتر سیامک زارعی و دکتر مهران زارعی. برای هردو عزیز و خانواده هایشان آرزوی تندرستی و شکیبایی و بهروزی و سرافرازی و توفیق روزافزون دارم.
ناشناس
۱۲:۵۳ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۶
بسیاردکترخوب ،مهربان،حاذق.خداوندنگهدارشون باشه.