نیکو عقیده
خبرنگار شهرآرا محله
هنوز چند ماه بیشتر نیست که مسئولیت مدیریت مجموعه تاریخی مصلی را برعهده گرفته، اما خودش معتقد است؛ در عرض همین چند ماه زندگیاش به کل زیر و رو شده است. تا قبل از آن صبح تا شب در کارگاه کوچک خودش در مصلی با خاک رس و سفال سر و کار داشته است و بزرگترین نگرانیاش هم ترکخوردن بشقابهای سفالی بعد از بیرون آمدن از کوره بودهاند. اما حالا کلی دغدغه تازه درونش احساس میکند. سارا فلفلانی متولد سال 1367 هنرمند جوان مشهدی مسئول جدید مجموعه تاریخی مصلی است. این انتصاب جدید بهانهای میشود که با او گفتوگو کنیم تا هم از هنرش و هم حال و هوای دنیای جدید مدیریت جدید یک بنای تاریخی برایمان بگوید.
ابتدای راه
از زمانی که به یاد دارم کارهای هنری را دوست داشتهام. کارم را هم با طراحی شروع کردم. به خاطر دارم که در سال اول راهنمایی در جلسه اول کلاس نقاشی، طبق گفته دبیر طرح چند میوه درون ظرف را روی کاغذ کشیدم. دبیر که نقاشی من را دید، اولین حرفی که به من زد، این بود: «تو خیلی استعداد داری!» همین باعث شد که نقاشی را جدیتر دنبال کنم. رشته دبیرستان را هم طراحی انتخاب کردم و در هنرستان تحصیل را ادامه دادم. در دانشگاه هم رشته صنایع دستی را انتخاب کردم. به واسطه رشتهام شاخههای زیادی از هنر را تجربه کردهام و با بیشترشان آشنایی دارم. قلمزنی، چوب، چرم و... اما در همان دوران بود که کار با سفال را هم امتحان کردم. آن قدر برایم آرامشبخش و در عین حال جذاب و هیجانانگیز بود که تصمیم گرفتم کار با سفال را تخصصی ادامه بدهم.
یک مسئولیت جدید
سال89دانشجوی ترم دوم صنایع دستی بودم. غرفهای در نمایشگاه صنایع دستی مشهد به کارهای سفال من اختصاص داده شد و در همان نمایشگاه به من پیشنهاد کار در مجموعه مصلی را دادند. قرار شد که کارگاهی کوچک در این مجموعه داشته باشم. حالا درست هشت سال است که با وجود مسافت طولانی خانه تا مصلی، هر روز این مسیر را طی میکنم چون کار در این فضا بسیار برایم لذتبخش است. اما حالا دو ماه میشود که آن فضا برای من تغییر کرده است. با انتساب این مسئولیت جدید احساس میکنم این فضای همیشگی هم برایم دگرگون شده است. قبلا فقط از فضا لذت میبردم و با سفالهای خودم کار میکردم حالا باید به خشت خشت این بنا دقت کنم.
مصلی ناشناخته است
اولین خلأیی که در این دو ماه حس کردهام ناشناخته بودن این بنای تاریخی برای مردم است. به دلیل موقعیت مصلی و بافت تجاری اطراف آن، این بنا کمی ناشناخته مانده است. در نمایشگاههای مطرح صنایع دستی اکثرا وقتی نام غرفه مصلی را میشنوند درباره این بنا از ما میپرسند و میگویند که حتی اسمش را هم تا به حال نشنیدهاند. به همین واسطه کار هنرمندان این مجموعه هم مغفول مانده است. با اینکه ما تقریبا تمام رشتههای صنایع دستی را اینجا داریم و هنرمندان این مجموعه هم سابقه هنری خوبی دارند.
برگزاری جمعهبازار هنر
برنامه من برای رفع این خلأ این است که اولا با هتلهای مطرح مشهد در تماس باشیم تا این مجموعه به گردشگرها به عنوان یک جاذبه گردشگری معرفی شود. بعد از آن دوست دارم اینجا یک جمعهبازار هنر داشته باشیم. من این طرح را در تهران دیدهام. بازار پروانه در تهران یک جمعهبازار هنر است که فرصت خوبی برای فروش کار هنرمندان فراهم کرده و استقبال خوبی هم از آن شده است. برنامه من این است که چنین چیزی را در مشهد و در مجموعه مصلی تاریخی هم داشته باشیم. در این میان فضای مجازی را هم برای این معرفی نباید دستکم گرفت. برنامه من این است که برای مجموعه مصلی صفحهای ایجاد کنیم و علاوهبر معرفی آثار تولیدی حتی از مراحل انجام کار هم عکس و فیلم تهیه کنیم.
تلفیق شاخههای صنایع دستی
در آخر هدف نهایی من ورود رشتههای هنری کمتر شناخته شده و تقریبا منسوخ شده به این مجموعه و تلفیق آنها با رشتههای شناخته شدهتر است. مثلا ما در تربت جام رشته فُرَتبافی را داریم که بسیار جذاب است اما در حال منسوخشدن است، یا ارغوانبافی که فقط در شاندیز یا طرقبه انجام میشود. من دوست دارم این رشتهها را هم در مصلی داشته باشیم. به نظر من علاوهبر شناساندن این مجموعه و شاخههای مختلف صنایع دستی اینجا باید بستری برای تلفیق آگاهانه و هنرمندانه هنرهای صنایع دستی هم باشد. مثلا من چندین ماه پیش با هنرمندان ارغوانباف درباره تلفیق اینکار با سفال صحبت کردهام و قرار است این تلفیق در این مجموعه انجام شود.