مهدی قرآنی | شهرآرانیوز؛
پرده اول
با کلی قرضوقوله و شببیداری و کوک زدن به لباس و پارچه مردم، موبایل قدیمیام که دوستانم به آن گوشتکوب یا دمپایی ابری میگفتن را عوض کردم. ولی تا میخواستم کارکردش را یاد بگیرم از چنگم رفت. نمیدانم چه شد، اما همه چیز در یک چشم برهم زدن اتفاق افتاد. قرار بود کار مشتریام را تحویلش بدهم. از خانه بیرون آمدم و به آن طرف خیابان رفتم، اما خبری از او نبود. هنوز میخواستم با تلفن همراهم با او تماس بگیرم که صدای نزدیک شدن یک موتورسیکلت آمد و بعد هم گوشیام را دیدم که در دست ترکنشین آن بود.
شوکه شده بودم و برای یک لحظه سرجایم میخکوب شدم. همه آن پنجمیلیون تومانی که سه ماه برایش شبها بیداری کشیده و از خوراک و لباسم زده بودم در یک لحظه از دستم رفت.
مشتریام که از دور شاهد این ماجرا بود به سراغم آمد و سریعا با پلیس تماس گرفت، اما چه سود که سارقان رفته بودند و هیچ اثری از آنها نبود.
پرده دوم
صفحه گوشی تلفن همراهم شکسته بود و یک خط درمیان آنتن میداد و همین موضوع موجب دلخوری و کدورت همسرم شده بود. از او که چند مرتبه با من تماس گرفته و از من که تلفن همراهم اصلا زنگ نخورده بود.
از مقابل هر موبایلفروشی که رد میشدم و چشمم به قیمتهای گوشیها میافتاد فکر خرید تلفن همراه را از سرم بیرون میکردم. شبیه انسانی که قلبش از حرکت میایستد و میمیرد. یک روز دیگر گوشی تلفن همراهم روشن نشد. به یکی از مغازههای موبایلفروشی برای تعمیرش رفتم، اما هزینه قطعات خرابش از خود گوشی بیشتر بود.
با قرضوقوله مبلغی جمع کردم و یک گوشی قسطی خریدم. چکهای گوشی جدیدم را هم یکی از آشنایان داد. با یکی از دوستان کنار خیابان وعده کرده بودم. گوشی تلفن همراهم را از جیب درآوردم و شمارهاش را گرفتم. هنوز چند بوق نخورده بود که ناگهان فردی گوشیام را از دستم چنگ زد. در آن لحظه ابتدا فکر کردم دوستم است و، چون میداند گوشی جدید خریدهام، خواسته شوخی کرده باشد. اما با دیدن موتوری و ترکنشینش فهمیدم چه بلایی سرم آمده است.
گوشی تلفن همراهی که بابتش زیر بار چند میلیون تومان قرض رفته بودم در دستان سارقان بود. به پلیس موضوع را خبر دادم، اما تا آنها برسند سارقان فرار کرده بودند.
پرده سوم
دلم میخواست گوشی تلفن همراهم را عوض کنم، اما پولش کجا بود. رقم گوشیها آن هم از نوع چینیاش آنقدر بالا رفته بود که با این حقوق بخورونمیر و کلی قسط و قرض نمیتوانستم تلفن همراهم را عوض کنم. از سرویس کارخانه پیاده شدم و به سمت خانه در حرکت بودم که تلفن همراهم زنگ خورد. یکی از دوستانم بود و هنوز میخواستم پاسخش را بدهم که یک موتوری به من نزدیک شد. کنار رفتم تا مانع حرکت او نشوم که یکهو چنگ انداخت و تلفن همراهم را قاپید. بلافاصله به دنبالش دویدم، اما اگر آن لحظه سریعترین دونده دنیا هم بودم امکان نداشت به آنها برسم. سارقان با سرعتی زیاد از کوچه وارد خیابان اصلی شدند و بعد هم تا من سر کوچه برسم غیبشان زد. موضوع را به پلیس گفتم و مأموران کلانتری آمدند و ماجرای سرقت را صورتجلسه کردند.
پرده آخر
با اعلام چندین فقره گوشیقاپی سریالی در محدوده خیابان شارستان مشهد به پلیس، تیمهای دایره تجسس کلانتری شهید آستانهپرست وارد عمل شدند و موضوع شناسایی و دستگیری متهمان این پرونده را در دستور کار خود قرار دادند.
مالباختگان پرونده همگی به دو جوان موتورسوار اشاره داشتند که گوشی تلفن آنها را چنگ زده و با سرعت زیاد از محل گریختهاند. با توجه به اینکه شاکیان پرونده چهره متهمان را شناسایی نکرده بودند، ولی مأموران پلیس با استفاده از استخراج تصاویر چند دوربین مداربسته در محدودههای جرم که لحظه سرقت را ثبت کرده بودند، توانستند چهره راکب موتورسیکلت را شناسایی کنند.
تحقیقات این پرونده ادامه داشت تا اینکه گزارش یک فقره گوشیقاپی دیگر به کلانتری شهید آستانهپرست اعلام شد و مجریان قانون بلافاصله وارد عمل شدند و خود را به محل رساندند. با توجه به اینکه هنوز زمانی از ارتکاب این جرم نگذشته بود، مأموران به پایش میدانی پرداختند و در یکی از خیابانهای هسته مرکزی شهر سارق تحت تعقیب خود را شناسایی کردند. متهم که از حضور مأموران مطلع شده بود قصد فرار داشت، اما در چنگ قانون گرفتار و زمینگیر شد.
این سارق جوان ابتدا حاضر به همکاری نمیشد و منکر هرگونه جرمی بود، اما طولی نکشید که یکی از شکات پرونده او را شناسایی و اذعان کرد او به همراه دوستش گوشی تلفن همراهش را در خیابان شارستان از دستش چنگ زده است. متهم که دیگر دستش برای پلیس رو شده بود به ناچار لب به بیان حقیقت گشود و به جرمش اعتراف کرد.
شناسایی سارق از سوی ۱۴ مالباخته
فرمانده انتظامی مشهد در تشریح دیگر ابعاد این پرونده گفت: متهم در اظهاراتش تاکنون به ۲۰ فقره گوشیقاپی در چند روز گذشته و با همدستی دوستش اعتراف کرده است.
سرهنگ عباس صارمی ساداتی ادامه داد: پس از دستگیری این سارق گوشی قاپ هم تاکنون ۱۴ مالباخته به کلانتری شهید آستانهپرست و فرمانده انتظامی ثامن مراجعه و شکایت خود را علیه این فرد تنظیم کردهاند.
این مقام ارشد نظامی مشهد بیان کرد: متهم در اعترافات خود ضمن لو دادن همدستش به مأموران ما گفته است که با پرسهزنی در خیابانهای خلوت افراد موبایلبهدست را شناسایی و به سراغ آنها رفته و گوشی تلفن همراهشان را چنگ زده و سپس متواری میشدهاند. متهم پس از تشکیل پرونده برای ادامه تحقیقات و کشف دیگر جرائم احتمالی به دادسرا معرفی شد.
سرهنگ صارمی در پایان به شهروندان هشدار داد: مردم توصیههای پلیسی درباره پیشگیری از وقوع سرقتهای تیزدستانه و نحوه حمل کیفدستی و استفاده از گوشی تلفن همراه در خیابانها و داخل خودروها را جدی بگیرند، چراکه با انجام این موارد میتوان سارقان را در اجرای نقشههایشان ناکام گذاشت. شهروندان توجه داشته باشند در زمان انتظار پشت چراغ قرمز و استفاده از گوشی تلفن همراه حتما شیشه خودرو را بالا بکشند و یا تلفن همراه را در دست راست گرفته و روی گوش سمت راست خود قرار دهند. همچنین در خیابانهای خلوت برای پاسخ دادن به تلفن همراه حتما از هندزفری استفاده کنند چراکه این اقدام مانع گوشیقاپی خواهد شد.